افعال پرکاربرد در انگلیسی

انواع افعال پرکاربرد در انگلیسی

در زبان انگلیسی، افعال پرکاربرد یا همان “فعل‌های کمکی” افعالی هستند که در زبان روزمره بسیار استفاده می‌شوند و اهمیت بالایی در ساختار جملات دارند. در این درس، به بررسی این افعال پرکاربرد و رایج و نحوه استفاده از آن‌ها با مثال‌های فراوان خواهیم پرداخت. 

 

در زیر لیستی از معروف ترین افعال پرکاربرد در انگلیسی به فارسی آورده شده است:

  • Aim – هدف گذاری کردن
  • Advice – مشاوره دادن
  • Action – اقدام کردن
  • Break – شکستن
  • Go – رفتن
  • Wish – آرزو کردن
  • Ability – توانایی داشتن
  • Keep – نگه داشتن
  • Come – آمدن
  • Grow – رشد کردن
  • و …
معرفی افعال پرکاربرد در انگلیسی

این افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی برای تشکیل زمان‌ها، سوالات، منفی کردن جملات و ساختارهای دیگر به کار می‌روند و بسیار مهم هستند.

آموزش کامل انواع فعل در انگلیسی + مثال کاربردی

افعال در دستور زبان بسیار مهم هستند و ما در واقع از انواع مختلفی از افعال استفاده می‌کنیم وقتی دربارۀ اینکه کارها چه عملی انجام می‌دهند یا چگونه هستند صحبت می‌کنیم. از آنجایی که آن‌ها کارهای زیادی برای ما انجام می‌دهند، عادلانه است که ما وقت بگذاریم تا کمی بیشتر دربارۀ افعال و برخی از انواع رایج افعال مورد استفاده در انگلیسی بیاموزیم.

فعل در انگلیسی چیست؟

وقتی جملات یا جملاتی را می‌نویسیم، باید یک فعل اضافه کنیم. فعل چیست؟ فعل کلمه‌ای است که ما از آن برای اشاره به اعمال (چیزها چه کاری انجام می‌دهند) و حالات وجود (چگونگی اشیا) استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، کلمات «describe, eat and rotate» به ترتیب به معنای «توصیف، خوردن، و چرخش»؛ فعل هستند. همانطور که می‌بینید، افعال انواع مختلفی دارند که همۀ آن‌ها رفتار یکسانی ندارند. هنگام استفاده از دستور زبان مناسب، مهم است که از افعال به درستی استفاده کنید. بنابراین، ما قصد داریم انواع مختلف افعالی را که استفاده می‌کنیم و نحوۀ استفادۀ موفقیت‌آمیز از آن‌ها برای ایجاد جملات عالی و واضح را بررسی کنیم.

انواع فعل در انگلیسی

ما قصد داریم 11 نوع مختلف افعال را بررسی کنیم. از آنجا که هر نوع سزاوار توجه است، ما به جزئیات بیش از حد دربارۀ هر نوع نخواهیم پرداخت. اگر می‌خواهید بیشتر از آنچه در اینجا پوشش داده شده است بیاموزید، خوش شانس هستید. لیست زیر هر یک از 11 نوع افعالی است که می‌خواهیم به آن‌ها نگاه کنیم و پیوندی به مقاله‌ای که کاملاً بر روی آن نوع خاص از فعل متمرکز شده است.


مثالتعریفنوع فعل
I work part time in this store.
I always think of you. You are part of my life!
به اعمالی فیزیکی اشاره دارد که با اجسام یا اشیاء انجام می‌شوند.Action verbs یا افعال کنشی
I love winter; Because the weather is cold.
I feel my mother needs a service.
چیزهایی مانند کیفیت، حالات وجودی، نظرات، باورها و احساسات را توصیف می‌کند.Stative verbs یا افعال حالتی
Ali ate a large American pizza by himself.
We have a wedding tomorrow. I have to buy clothes.
فعلی که با مفعول مستقیم در جمله همراه می‌شود.Transitive verbs یا افعال گذرا
I live in this beautiful city.
When children sleep, adults work.
فعلی که به همراه مفعول مستقیم استفاده نمی‌شود.Intransitive verbs یا افعال ناگذرا
My sister is a successful photographer.
you look much more beautiful today; what have you done?
افعال حالتی که فاعل جمله را به یک متمم فاعل پیوند می‌دهد.Linking verbs یا افعال پیوند دهنده
I have bought a new suit.
My father is now preparing to go on a trip with his friends.
افعالی که با افعال دیگر همراه می‌شوند تا معنای جمله را تغییر دهند.Helping verbs (also called auxiliary verbs) یا افعال کمکی
I must return home now. My father had an accident.
If I wasn’t sick, I would definitely go to this concert.
زیر گروه افعال کمکی که برای دادن حالت خاصی به جمله استفاده می‌شود. می‌تواند مفاهیمی مانند توانایی، ضرورت، امکان یا اجازه را بیان کند.Modal verbs یا افعال وجهی
I tried so hard to prove you wrong; But you didn’t care.
Last night I walked a distance of 2 kilometers.
فعلی که حالت گذشته یا وجه وصفی گذشتۀ آن به -d یا -ed ختم می‌شود. همچنین افعالی که گذشتۀ آن‌ها از انواع افعال -t باشند.Regular verbs یا افعال باقاعده
Yesterday I went to a store that had just opened.
I recently bought a new scarf; do you want to see it?
فعلی که حالت گذشته یا وجه وصفی گذشتۀ آن به -d یا -ed ختم نمی‌شود. همچنین افعالی که گذشتۀ آن‌ها از انواع افعال -t نمی‌باشند.Irregular verbs یا افعال بی‌قاعده
Please turn off this light, the light hurts my eyes.
I always put some money away for emergencies.
ترکیب یک فعل با حروف اضافه و/یا قیدهایی که معنای متفاوتی با تک تک کلمات مورد استفاده برای تشکیل آن‌ها دارند.Phrasal verbs یا افعال عبارتی
To play the guitar in this hall is one of my long-time dreams.
The writing in the letter was too small to see.
شکل پایه‌ای فعلInfinitives یا افعال مصدر با to


نوع اول فعل: Action verbs یا افعال کنشی

افعال کنشی همان‌طور که از نام آن‌ها مشخص است برای اشاره به کنش‌ها استفاده می‌شود. این‌ها ممکن است به کنش‌های فیزیکی که با بدن یا اشیاء انجام می‌شوند، مانند پریدن، ضربه زدن، یا آواز خواندن اشاره داشته باشند یا به کنش‌های ذهنی که از مغز خود برای انجام آن‌ها استفاده می‌کنیم، مانند فکر کردن، در نظر گرفتن یا حفظ کردن اشاره داشته باشند. بیشتر افعالی که خواهید یافت، افعال کنشی هستند.

*** نمونه‌هایی از افعال کنشی در انگلیسی

  • Eat (خوردن)
  • Study (مطالعه کردن)
  • Believe (باور داشتن)
  • Think (فکر کردن)
  • Walk (راه رفتن)

*** نمونه‌هایی از افعال کنشی در جمله

هر یک از این جملات از افعال کنشی استفاده می‌کنند. خواهید دید که هر فعل به یک کنش فیزیکی یا ذهنی اشاره دارد.

I work part time in this store.

من به صورت پاره وقت در این فروشگاه کار می‌کنم.

 

I always think of you. You are part of my life!

من همیشه به تو فکر می‌کنم. تو بخشی از زندگی من هستی!

 

My friend baked sweets for me last night and brought them to my house.

دوست من دیشب برایم شیرینی پخت و به خانه‌ام آورد.

 

نوع دوم فعل: Stative verbs یا افعال حالتی

بر خلاف افعال کنشی، افعال حالت به شرایط یا حالات وجود اشاره دارند. به طور کلی، ما از افعال حالت برای توصیف چیزهایی مانند کیفیت‌ها، حالات وجودی، عقاید، باورها و احساسات استفاده می‌کنیم. هنگامی که افعال حالت در یک جمله استفاده می‌شوند به کنش‌ها اشاره نمی‌کنند. دانستن این نکته مهم است که برخی از افعال بسته به معنای آن‌ها در جمله ممکن است به عنوان افعال کنشی یا حالت استفاده شوند. ما کمتر از افعال ثابت در زمان فعل استمراری استفاده می‌کنیم.

*** نمونه‌هایی از افعال حالت در انگلیسی

  • Love (عاشق بودن)
  • Want (خواستن)
  • Have (داشتن)
  • Own (دارا بودن)
  • Resemble (شباهت داشتن)

*** نمونه‌هایی از افعال حالت در جمله

همۀ این جملات از افعال حالت استفاده می‌کنند. متوجه خواهید شد که هیچ یک از این افعال به کنش‌ها اشاره نمی‌کنند.

Currently we have two cars and two houses.

در حال حاضر ما دو خودرو و دو خانه داریم.

 

I love winter; Because the weather is cold.

من عاشق زمستان هستم؛ چون هوا سرد است.

 

I feel my mother needs a service.

احساس می‌کنم مادر من به یک خدماتی نیاز دارد.

 

نوع سوم فعل، transitive verbs یا افعال گذرا

فعل متعدی یا گذرا فعلی است که با مفعول مستقیم در جمله همراه باشد. مفعول مستقیم اسم، ضمیر یا عبارت اسمی است که توسط فاعل جمله با آن انجام می‌شود. هر دو افعال کنشی و حالت می‌توانند مفعول مستقیم داشته باشند، به این معنی که هر دو می‌توانند به عنوان افعال متعدی استفاده شوند.

 

*** نمونه‌هایی از افعال گذرا در جمله

جملات زیر همگی شامل نمونه‌هایی از افعال متعدی هستند. در حین خواندن هر یک، در نظر بگیرید که هدف مستقیم جمله چیست.

Ali ate a large American pizza by himself.

علی یک پیتزای آمریکایی بزرگ به تنهایی خورد.

 

 

I really hate living in this city.

من واقعا از زندگی کردن در این شهر بی‌زارم.

 

 

We have a wedding tomorrow. I have to buy clothes.

فردا عروسی داریم. باید لباس بخرم.

 

نوع چهارم: intransitive verbs یا افعال ناگذرا

متضاد فعل گذرا یک فعل ناگذرا است. فعل اگر با مفعول مستقیم به کار نرود یک فعل ناگذرا است. به یاد داشته باشید، فقط اسم‌ها، ضمایر و عبارات اسمی ممکن است مفعول مستقیم باشند. عبارات اضافه، صفت‌ها و قیدها را نمی‌توان به عنوان مفعول مستقیم استفاده کرد. بار دیگر، هم افعال کنشی و هم افعال حالت را می‌شود به عنوان افعال ناگذرا استفاده کرد.

 

*** نمونه‌هایی از افعال ناگذرا در جمله

هر یک از این جملات زیر از افعال غیرگذری استفاده می‌کنند. با دقت نگاه کنید می‌بینید که هیچ یک از این جملات مفعول مستقیم ندارند.

When children sleep, adults work.

زمانی که بچه‌ها خوابند بزرگ‌ترها مشغول کار کردن هستند.

 

 

I live in this beautiful city.

من در این شهر زیبا زندگی می‌کنم.

 

 

The terrified monkeys hid in the trees after they saw the gigantic hungry snake.

میمون‌های وحشت‌زده پس از دیدن مار غول پیکر گرسنه در درختان پنهان شدند.

 

نوع پنچم فعل، linking verbs (افعال پیوند دهنده)

افعال پیوند دهنده نوع خاصی از فعل حالت هستند که نام آن‌ها سرنخ بزرگی از آنچه انجام می‌دهند به دست می‌دهد. افعال پیوند دهنده برای پیوند یک فاعل با متمم فاعل استفاده می‌شود. متمم فاعل، فاعل جمله یا بند را توصیف یا مشخص می‌کند. افعال پیوند دهنده ممکن است به عنوان افعال ناگذر عمل کنند که مفعول مستقیم نمی‌گیرند.

*** نمونه‌هایی از افعال پیونددهنده در انگلیسی

  • Be (بودن)
  • Become (شدن)
  • Seem (به نظر رسیدن)
  • Appear (به نظر رسیدن)
  • Grow (رشد کردن)

*** نمونه‌هایی از افعال پیونددهنده در جمله

My sister is a successful photographer.

خواهر من یک عکاس موفق است.

 

You look much more beautiful today; what have you done?

امروز خیلی زیباتر به نظر می‌آیی؛ چه کار کرده‌ای؟

 

You seem to be in a hurry; where do you go?

به نظر می‌رسد عجله داری؛ به کجا می‌روی؟

 

نوع ششم فعل، helping verbs (auxiliary verbs) یا افعال کمکی

افعال کمکی که افعال معین نیز نامیده می‌شوند، افعالی کمکی هستند که با افعال دیگر برای تغییر معنای جمله کار می‌کنند. یک فعل کمکی با یک فعل اصلی ترکیب می‌شود تا اهداف مختلف را انجام دهد. این‌ها شامل تغییر زمان فعل یا تغییر حالت یک جمله است.

*** نمونه‌هایی از افعال کمکی در انگلیسی

  • Be
  • Have
  • Do
  • Can
  • Will

*** نمونه‌هایی از افعال کمکی در جمله

هر یک از جمله‌های زیر از یک فعل کمکی استفاده می‌کند. لحظه‌ای را در نظر بگیرید که هر جمله چه می‌گوید و چگونه یک فعل کمکی به معنای جمله کمک می‌کند.

I have bought a new suit.

من یک کت و شلوار جدید خریده‌ام.

 

My father is now preparing to go on a trip with his friends.

پدر من اکنون دارد آماده می‌شود تا با دوستانش به سفر برود.

 

An adult cheetah can jump up to 2 meters.

یوزپلنگ بالغ می‌تواند تا 2 متر بپرد.

 

نوع هفتم فعل، modal verbs یا افعال وجهی

افعال وجهی زیرگروهی از افعال کمکی هستند که برای دادن حالت خاصی به جمله استفاده می‌شوند. هر فعل وجهی به طور متفاوتی به کار می‌رود و می‌تواند مفاهیمی مانند توانایی، ضرورت، امکان یا اجازه را بیان کند.

*** نمونه‌هایی از افعال وجهی در انگلیسی

  • Can (توانستن)
  • May (محتمل بودن)
  • Might (ممکن بودن)
  • Must (اجباری بودن)
  • Will (در آیندۀ دور یا نزدیک کاری را انجام دادن)

*** نمونه‌هایی از افعال وجهی در جمله

I must return home now. My father had an accident.

من باید همین الان به خانه بازگردم. پدرم تصادف کرده است.


If I wasn’t sick, I would definitely go to this concert.

اگر مریض نبودم قطعاً به این کنسرت می‌رفتم.


Maybe in the not too far future I will move somewhere else.

شاید در آینده‌ای نه چندان دور به جایی دیگر مهاجرت کنم.


نوع هشتم فعل، regular verbs یا افعال باقاعده

یک فعل در صورتی یک فعل باقاعده در نظر گرفته می‌شود که حالت گذشته و فعل ماضی آن به -ed یا -d ختم شود یا فعل یک فعل نوع -t باشد. به عنوان مثال، فعل «look» یک فعل باقاعده است زیرا هم به صورت ماضی و هم به وجه وصفی ماضی به صورت «looked» ظاهر می‌شود. گاهی اوقات، افعال باقاعده ممکن است کمی املا را تغییر دهند. مثلاً فعل ماضی و وجه وصفی ماضی «cry»، «cried» می‌شود.

 

*** نمونه‌هایی از افعال باقاعده در انگلیسی

  • Walk → walked
  • Work → worked
  • Climb → climbed
  • Slip → slipped
  • Try → tried

 

*** نمونه‌هایی از افعال باقاعده در جمله

هر یک از جملات زیر از افعال باقاعدۀ زیر به صورت فعل ماضی یا فعل وجه وصفی ماضی استفاده می‌کند.

 

I tried so hard to prove you wrong; But you didn’t care.

من خیلی تلاش کردم به تو ثابت کنم که اشتباه می‌کنی؛ اما تو اهمیت ندادی.

 

Last night I walked a distance of 2 kilometers.

دیشب یک مسافت 2 کیلومتری را پیاده روی کردم.

 

I worked in this company for 3 years.

من به مدت 3 سال در این شرکت کار کردم.

 

نوع نه ام فعل، irregular verbs یا افعال بی‌قاعده

فعل بی‌قاعده فعلی است که حالت ماضی و وجه وصفی ماضی آن به -ed و -d ختم نمی‌شود و از نوع -t استفاده نمی‌کند. اغلب، املای این افعال به طور چشمگیری تغییر می‌کند یا حتی ممکن است اصلاً تغییر نکند.

 

*** نمونه‌هایی از افعال بی‌قاعده در انگلیسی

  • Eat → ate, eaten
  • Go → went, gone
  • Set → set, set
  • Buy → bought, bought
  • Catch → caught, caught

 

*** نمونه‌هایی از افعال بی‌قاعده در جمله

در جملات زیر از افعال بی‌قاعده استفاده شده است. با وجود اینکه در زمان گذشته یا به عنوان فعل وجه وصفی ماضی استفاده می‌شود، هیچ یک از این افعال به -ed یا -d ختم نمی‌شوند یا یک فعل نوع -t هستند.

– Do you eat?

+ No, I have eaten.

-غذا می‌خوری؟

+خیر، خورده‌ام.

Yesterday I went to a store that had just opened.

دیروز به فروشگاهی رفتم که تازه افتتاح شده بود.

 

I recently bought a new scarf; do you want to see it?

به تازگی روسری جدیدی خریده‌ام؛ می‌خواهی آن را ببینی؟

 

نوع ده ام فعل، phrasal verbs یا افعال عبارتی (افعال چند قسمتی)

افعال عبارتی ترکیبی از یک فعل با حروف اضافه و/یا قیدهایی هستند که معنایی متفاوت از تک تک کلمات مورد استفاده برای تشکیل آن‌ها دارند. برای مثال، فعل shut به معنای «بستن» است و قید down به معنای «بالا نیست» یا «در جهت نزولی» است. با این حال، فعل عبارت shut down به معنای متوقف کردن عملیات چیزی است.

*** نمونه‌هایی از افعال عبارتی در انگلیسی

  • Ask for (درخواست کردن)
  • Put up with (تحمل کردن)
  • Talk down to (صحبت کردن با)
  • Lock up (قفل کردن)
  • Cut across (برش دادن)

 

*** نمونه‌هایی از افعال عبارتی در جمله

جملات زیر نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم از افعال عبارتی استفاده کنیم. گاهی اوقات، می‌توانیم کلمات یک فعل عبارتی را از هم جدا کنیم و این جمله همچنان از نظر دستوری صحیح است.

Please turn off this light, the light hurts my eyes.

لطفاً این چراغ را خاموش کن، نورش چشمانم را اذیت می‌کند.

 

Psychologically, people who constantly show off their assets suffer from a psychological problem.

به لحاظ روان‌شناسی افرادی که مداوم داشته‌های خود را به نمایش می‌گذارند از مشکلی روانی رنج می‌برند.

 

I always put some money away for emergencies.

من همیشه مقداری پول برای مواقع اضطراری کنار می‌گذارم.

 

نوع یازده ام فعل، infinitives یا افعال مصدری

آخرین نوع فعل ما در واقع اصلاً فعل نیست – با عرض پوزش! با این حال، مصدرها بسیار شبیه افعال هستند زیرا از آن‌ها مشتق شده‌اند. مصدر یک فعل با شکل پایۀ فعل یکسان است. مثلاً صورت مصدر فعل open ، open است. به طور معمول، ما از مصدرها با حرف اضافۀ to برای تشکیل عبارات مصدری استفاده می‌کنیم. عبارات مصدر را می‌شود به دلایل مختلفی مانند اسم، صفت یا قید استفاده کرد.

 

*** نمونه‌هایی از افعال مصدری در انگلیسی

  • To open
  • To see
  • To eat
  • To play
  • To go

 

*** نمونه‌هایی از افعال مصدری در جمله

در تمامی جملات زیر از عبارات مصدر استفاده شده است. به ترتیب عبارات مصدر به صورت اسم (مصدر اسمی)، صفت (مصدر صفتی) و قید (مصدر قید) عمل می‌کنند.

To play the guitar in this hall is one of my long-time dreams.

نواختن گیتار در این سالن از آرزوهای دیرینۀ من است.

 

If you’re looking for someone to help you move, I’m here to help.

اگر به دنبال شخصی می‌گردید تا در حمل وسایل به شما کمک کند، من اینجا هستم تا کمک کنم.

 

The writing in the letter was too small to see.

نوشتۀ در نامه آنقدر کوچک بود که دیده نمی‌شد.