ضمیر یا pronoun کلمهای است که جایگزین اسم یا عبارت اسمی در جمله میشود. اسمی که ضمیر جایگزین آن میشود مرجع ضمیر یا antecedent نامیده میشود.
به طور کلی ضمایر باعث میشوند که جملات کوتاه شوند و اسامی به طور مکرر بیان نشوند. ما در زبان انگلیسی ضمایر زیادی داریم که هرکدام از آنها انواع گوناگون و کاربردهای متفاوتی دارند.
در زبان انگلیسی به طورکلی 8 نوع ضمیر وجود دارد:
1.ضمایر شخصی
2. ضمایر ربطی
3. ضمایر انعکاسی
4. ضمایر نامعین
5. ضمایر اشاره
6 ضمایر پرسشی
7. ضمایر تاکیدی
8. ضمایر متقابل
به جدول زیر توجه کنید:
نوع | کاربرد | مثال |
---|---|---|
1.ضمایر شخصی | الف) ضمایر ملکی: مالکیت را نشان میدهند. ب) ضمایر فاعلی: کاری را انجام میدهند و جایگزین اسم میشوند. ج) ضمایر مفعولی: کاری برروی آنها انجام میشود و جایگزین اسم میشوند. | Mine, yours, his, hers, ours, theirs and sometimes its. I, you, he, she, it, we, they Me, you, him, her, it, us, them. |
2.ضمایر ربطی | جملهوارهها را به هم متصل میکند. | Who, whom, which, what, that. |
3.ضمایر انعکاسی | به شخص یا چیزهایی ارجاع داده میشود که قبلا به آن اشاره شده است. | Myself, yourself, himself, herself, itself, ourselves, yourselves, themselves. |
4.ضمایر نامعین | به کلماتی ارجاع داده میشوند که نامشخص، مبهم یا غیرخاص هستند. | Everything, everywhere, everybody, something, somewhere, somebody,... |
5.ضمایر اشاره | به چیزهایی اشاره میکند که مفرد یا جمع، دور یا نزدیک هستند. | This, that, these, those. |
6.ضمایر پرسشی | در ابتدای جمله قرار میگیرند و یک جمله پرسشی را مطرح میکنند. | What, which, who, whom, whose. |
7.ضمایر تاکیدی | بر انجام دهنده کار تاکید میکنند. | Mine, yours, his, hers, ours, theirs and sometimes its. |
8.ضمایر متقابل | وقتی دو یا چند نفر کاری شبیه به هم انجام میدهند. | Each other, one another |
در انگلیسی سه نوع ضمیر شخصی وجود دارد که هرکدام انواعی دارد:
ضمایر ملکی، ضمایری هستند که مالکیت، ریشه، دارندگی، روابط و غیره را نشان میدهد.
در انگلیسی 6 نوع ضمیر ملکی وجود دارد:
Mine, yours, his, hers, ours, theirs.
مال من، مال تو (مال شما)، مال او (مذکر)، مال او (مونث)، مال ما، مال شما
نکته: لازم به ذکر است که its به ندرت ضمیر ملکی شناخته میشود و اغلب کاربرد ندارد.
به عنوان مثال:
That cellphone on the table is mine; where is yours?
آن موبایل که روی میز است مال من است؛ مال تو کجاست؟
My family and my friend’s family bought a new car at the same time. We still use ours but theirs is broken.
خانواده من و خانواده دوستم به طور همزمان یک ماشین جدید خریدند. ما هنوز از مال خودمان استفاده میکنیم؛ اما مال آنها خراب شدهاست.
1.زمانی که میخواهیم به قسمتی از بدن ارجاع دهیم:
مثال:
Her chair’s legs are broken.
پایههای صندلی او شکستهاند.
2.زمانی که میخواهیم روابط بین اشخاص را نشان دهیم:
You are mine and I’m yours.
تو مال منی و من مال تو هستم.
فاعل کسی یا چیزی است که عملی را انجام میدهد. ضمایر فاعلی در ابتدای جمله و قبل از فعل میآیند و جایگزین اسم میشوند.
در انگلیسی 7 نوع ضمیر فاعلی وجود دارد که به شرح زیر است:
I, you, he, she, it, we, they
من، تو(شما)، او (مذکر)، او (مونث)، این، ما، آنها (ایشان)
مثال:
He and I are going to travel around the world.
من و او قصد داریم که به دور دنیا سفر کنیم.
They need a lot of money to establish their company.
آنها برای تاسیس کردن شرکت شان به پول زیادی نیاز دارند.
ضمایر فاعلی انواعی دارد و هرکدام از آنها کاربردهای متفاوتی دارد:
به عنوان مثال از ضمیر فاعلی «it» برای اشاره به دما، زمان، آب و هوا و … استفاده میشود.
مثال:
It will be rainy tomorrow.
فردا بارندگی خواهد بود.
یا از ضمیر فاعلی «she» علاوه بر جنس مونث، برای ارجاع دادن به کشور، کشتی و … استفاده میشود.
مثال:
I have a ship. She is black and white.
من یک کشتی دارم. کشتی من سیاه و سفید است.
یا از ضمیر فاعلی «he» برای ارجاع دادن به جنس مذکر و همچنین خدا و حیواناتی که جنسیت آنها نر است استفاده میشود.
مثال:
May He bless to our lives.
باشد که او به زندگیمان برکت دهد.
از ضمیر فاعلی «they» نیز برای ارجاع دادن به گروهی از افراد یا شخصی که جنسیتش مشخص نیست و … استفاده میشود:
مثال:
My friends all have migrated abroad. They are living in USA.
دوستان من همگی به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. انها در ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند.
مفعول کسی یا چیزی است که کار برروی آن انجام میشود. ضمایر مفعولی جایگزین اسم میشوند و بعد از فعل قرار میگیرند.
در انگلیسی 7 نوع ضمیر مفعولی وجود دارد که به شرح زیر است:
Me, you, him, her, it, us, them.
من را، تو را (شما را)، او را (مذکر)، او را (مونث)، این را، ما را، شما را، آنها را.
مثال:
My dogs are very kind, so you can pet them.
سگهای من خیلی مهربان هستند. پس میتوانید آنها را نوازش کنید.
Did you call me? I was in my bedroom.
من را صدا زدی؟ من توی اتاق خوابم بودم.
در انگلیسی دو نوع مفعولی وجود دارد: مفعول مستقیم و غیر مستقیم؛ بنابراین دو نوع ضمیر مفعولی نیز وجود دارد: ضمیر مفعولی مستقیم و ضمیر مفعولی غیر مستقیم.
نحوه استفاده از ضمیر مفعولی مستقیم در قالب مثال:
Johnatan gave me a pencil.
جاناتان یک مداد به من داد.
نحوه استفاده از ضمیر مفعولی غیر مستقیم در قالب مثال:
When Ronaldo met Sare, signed a sport shirt for her.
وقتی که رونالدو سارا را ملاقات کرد، برایش روی یک پیراهن ورزشی امضا کرد.
ضمایر مفعولی نیز مانند ضمایر فاعلی انواع و کاربردهای زیادی دارند. به عنوان مثال:
از ضمیر مفعولی «it» برای ارجاع دادن به آب و هوا، دما، زمان، اشیاء بیجان و … استفاده میشود.
Tomorrow is going to be rainy. I will enjoy it.
قرار است فردا بارندگی باشد. از آن لذت خواهم برد.
یا از ضمیر مفعولی «her» علاوه بر ارجاع دادن به جنسیت مونث، برای ارجاع دادن به کشتی، کشور، حیوان با جنسیت مونث و … استفاده میشود.
Holland is a very beautiful country. I love her.
هلند کشور بسیار زیبایی است. عاشقش هستم.
همچنین از ضمیر مفعولی «he» برای صحبت درباره جنس مذکر، حیواناتی با جنسیت مذکر، خداوند و … استفاده میشود.
He is my dog, you can call him Rex.
او سگ من است. میتوانید او را رکس صدا کنید.
ضمایر ربطی،جملهوارهای ربطی را معرفی میکند؛ یعنی جملهوارهای وابسته (dependent clauses) را به جملهوارهای غیر وابسته (independent clauses) متصل میکند.
ضمایر ربطی اصلی انگلیسی به شرح زیر است:
Who, whom, which, what, that.
چه کسی (که)، به چه کسی (چه کسی را)، که (که این)، چه (آنچه)، که.
مثال:
I need a person who can speak English very fluently.
من به یک نفر نیاز دارم که بتواند زبان انگلیسی را خیلی روان صحبت کند.
That book, which has yellow cover, is very useful for mental health.
آن کتابی که جلدش زرد است، بسیار برای سلامت روان مفید است.
*** دو نوع جملهواره ربطی وجود دارد:
1. جملهوارهای که مشخص میکند ما راجع به چه کسی یا چه چیزی صحبت میکنیم.
مثال:
Thomas Edison is the man who invented the light bulb.
توماس ادیسون کسی است که لامپ را اختراع کرد.
2. زمانی که میخواهیم اطلاعات بیشتری درباره شخصی، چیزی یا موقعیتی بدهیم:
مثال:
My uncle, who is 46, has just found a job.
عموی من که 46 ساله است، تازه یک شغل پیدا کردهاست.
ضمایر انعکاسی، ضمایری هستند که به شخص یا چیزهایی ارجاع داده میشود که قبلا به آن اشاره شدهاست.
در انگلیسی 8 ضمیر انعکاسی وجود دارد که به شرح زیر است:
Myself, yourself, himself, herself, itself, ourselves, yourselves, themselves.
خودم، خودت، خودش (مذکر)، خودش (مونث)، خودش (اشیاء)، خودمان، خودتان، خودشان.
مثال:
She harms herself.
او به خودش آسیب میرساند.
You are kind to yourself.
تو با خودت مهربان هستی!
به عنوان مثال:
1. وقتی میخواهیم بگوییم شخصی یا اشخاصی کاری را برای خود (خودشان) انجام میدهند از ساختار for+ reflexive pronouns استفاده میکنیم:
مثال:
This time I’m going to buy a new bag for myself.
این بار قصد دارم برای خودم کیف بخرم.
2. وقتی میخواهیم بگوییم شخصی کاری را بدون کمک یا راهنمایی کسی انجام میدهد از ساختار by + reflexive pronouns استفاده میکنیم:
مثال:
Every day I make lunch by myself.
من هرروز خودم ناهار درست میکنم.
3. وقتی میخواهیم مفهوم به تنهایی را بیان کنیم از ساختار by + reflexive pronouns استفاده میکنیم:
مثال:
I usually eat lunch by myself.
من معمولا به تنهایی ناهار میخورم.
ضمایر نامعین، ضمایری هستند که برای ارجاع دادن به چیزها یا اشخاصی استفاده میشود که ناشناخته، مبهم یا غیرخاص هستند.
در انگلیسی ضمایر نامعین زیادی وجود دارد که رایج ترین آنها به شرح زیر است:
اشخاص | مکانها | چیزها | |
---|---|---|---|
Everyone/ everybody | everywhere | everything | every |
Someone/somebody | Somewhere | Something | some |
Anyone/anybody | Anywhere | anything | any |
No-one/nobody | nowhere | nothing | no |
مثال:
By this money, you can buy everything you want.
با این پول همه چیزهایی که میخواهی را میتوانی بخری.
Do you need anything?
چیزی لازم ندارید؟
نکته: البته در انگلیسی ضمایر نامعین دیگری نیز وجود دارد که کمیابتر هستند و استفاده کمتری دارند این ضمایر عبارتند از:
All, each, neither, either, any, another, one, every, other, none, enough, many, more, less, little, much, few, fewer. Several, some, both, others, half, most.
مثال:
Most of battery’s charge has been used.
بیشتر شارژ باتری استفاده شدهاست.
+which one of them do you want?
–none of them.
+کدام یک از آنها میخواهی؟
-هیچکدامشان را!
نکته: برخی ضمایر نامعین دیگر نیز وجود دارد که بر سر آنها اختلاف نظر وجود دارد و گاها آن را جزء قیدی به حساب میآورند این ضمایر عبارتند از:
Whatever, whichever, whoever, whomever.
مثال:
We can go to Madrid by a train or a plane, whichever you prefer.
ما میتوانیم با قطار یا هواپیما به مادرید برویم؛ هرکدام که تو ترجیح بدهی!
A prize will be given to whoever passes this exam.
یک جایزه به هر کسی که این امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارد تقدیم خواهد شد.
نکات زیادی هنگام استفاده از ضمایر نامعین وجود دارد که باید آن را رعایت کرد؛ چند مورد آن به شرح زیر است:
1. ما میتوانیم ضمایر نامعین را به صورت ضمیر ملکی بیاوریم. برای این کار باید به انتهای آن ‘s اضافه کنیم:
مثال:
Is that anybody’s cellphone on the table?
آن موبایلی که روی میز است مال کسی است؟
2. زمانی که میخواهیم به شخص یا چیز دیگری اشاره کنیم، بعد از ضمایر نامعین else میاوریم:
مثال:
This is not your exam paper sheet. It’s somebody’s else.
این برگه امتحانی تو نیست. مال شخص دیگری است.
3.ضمایر نامعین میتوانند به تنهایی و بدون اتصال به چیزی در جمله ظاهر شوند:
مثال:
+who came your home yesterday?
-nobody.
+دیروز چه کسی به خانه شما آمد؟
-هیچکس!
زمانی که میخواهیم درباره چیزی صحبت کنیم که مفرد یا جمع، دور یا نزدیک هستند.
ضمایر اشاره در انگیسی به شرح زیر است:
نزدیک | دور | |
---|---|---|
this | That | مفرد |
these | those | جمع |
مثال:
Every chocolates are delicious for me; but this is more delicious.
همه شکلاتها برای من خوشمزه هستند؛ اما این خوشمزهتر است.
Those are my friends over there.
آنهایی که آنجا هستند دوستان من هستند.
کاربردهای ضمایر اشاره به شرح زیر است:
1. زمانی که میخواهیم کسی یا کسانی را معرفی کنیم از this and that استفاده میکنیم:
مثال:
This is my friend, Ben.
این دوست من بن است.
2.زمانی که پشت تلفن میخواهیم خودمان را معرفی کنیم:
مثال:
Hello, this is Emilly, can I speak to Selena?
سلام من امیلی هستم، میتوانم با سلنا صحبت کنم؟
3.زمانی که میخواهیم پاسخ کسی را در جهت حرف خودش بدهیم:
مثال:
+shall we eat dinner together tonight?
-yes, that’s a good idea.
+امشب شام را با هم بخوریم؟
-البته، ایدهی خوبی است!
ضمایر پرسشی ضمایری هستند که در ابتدای جمله قرار میگیرند و جمله را با علامت سوال ؟ به پایان میرسانند. هرکدام از این ضمایر استفاده میشوند تا یک سوال خاص یا غیرمستقیم بپرسند.
انواع آن به شرح زیر است:
What, which, who, whom, whose.
چه چیزی (چی)، کدام، چه کسی، به چه کسی (چه کسی)، مال چه کسی.
مثال:
What is your plan for future?
برنامهات برای آینده چیست؟
Whom did you speak to?
با کی حرف زدی؟
نکاتی که هنگام استفاده از ضمایر پرسشی باید بدانید:
1. ضمایر پرسشی گاها در انتهای جمله میآیند:
مثال:
You gave the book to whom?
تو کتاب را به چه کسی دادی؟
2. ضمایر پرسشی میتوانند مفرد یا جمع باشند؛ اما ظاهر آنها بدون تغییر میماند:
مثال:
What is your address?
آدرس شما چیست؟
What are missing documents?
مدارک گمشده چه چیزهایی هستند؟
ضمایر تاکیدی ضمایری هستند که برای تاکید بر انجام دهنده کار استفاده میشوند.
تمام ضمایر تاکیدی به شرح زیر است:
Myself, yourself, himself, herself, itself, ourselves, yourselves, themselves.
خودم، خودت، خودش (مذکر)، خودش (مونث)، خودش (اشیاء)، خودمان، خودتان، خودشان
مثال:
She is sure that the tangerine is sour; because she tasted it herself.
او مطمئن است که این نارنگی ترش است؛ چون خودش آن را مزه کردهاست.
We didn’t do anything wrong. They did themselves.
ما هیچ کار اشتباهی نکردهایم، آنها خودشان کردهاند.
موقعیتهایی که میتوانیم از ضمایر تاکیدی استفاده کنیم:
1. زمانی که میخواهیم در یک موقعیت متفاوت برچیزی تاکید کنیم:
مثال:
He couldn’t find an airplane ticket; so he cant get himself to his university on time.
او نتوانست بلیت هواپیما پیدا کند؛ بنابراین نمیتواند به موقع خودش را به دانشگاه برساند.
2. زمانی که میخواهیم تاکید کنیم یک نفر کاری را خودش شخصا انجام دادهاست نه شخص دیگر:
مثال:
I know what is written in that message. I wrote it myself.
من میدانم چه چیزی توی پیام نوشته شدهاست. خودم آن را نوشتم.
3. به همراه مرجع آن برای تاکید میآید:
مثال:
I myself took that picture.
من خودم آن عکس را گرفتم.
ضمایر متقابل زمانی استفاده میشوند که میخواهیم بگوییم دو یا چندین نفر کاری شبیه به هم انجام میدهند.
به طور کلی دو نوع ضمیر متقابل در انگلیسی وجود دارد:
Each other, one another.
مثال:
My family members help one another.
اعضای خانواده من به یکدیگر کمک میکنند.
My friend and I like each other.
من و دوستم همدگیر را دوست داریم.
لازم به ذکر است که:
1. ما میتوانیم ضمایر متقابل را با اضافه ‘s به ضمایر ملکی تبدیل کنیم:
مثال:
They helped to look after each other’s bicycle.
آنها به مراقبت از دوچرخه یکدیگر کمک کردند.
2.ضمایر متقابل معنای متفاوتی از ضمایر انعکاسی جمع (ourselves, yourselves, themselves) دارند:
مثال:
Linken and Michael help to each other.
لینکن و مایکل به یکدیگر کمک میکنند.
اما وقتی میگوییم
Linken and Michael help to themselves.
لینک و مایکل به خودشان کمک میکنند.
این یعنی لینکن به خودش کمک میکند و مایکل نیز به خودش.
نکته: ما هیچوقت از ضمایر متقابل به عنوان فاعل یک جملهواره استفاده نمیکنیم.
ضمایر نیز میتوانند مانند اسمها مفرد یا جمع باشند:
الف) ضمایر مفرد: ضمایری هستند که فقط به یک شخص یا چیز اشاره دارند.
I, he, she, it, one, this, someone, something, anyone, nobody, … .
ب) ضمایر جمع: ضمایری هستند که به چندین شخص یا چیزی به طور همزمان اشاره دارند.
We, they, us, them, ourselves, themselves, those, these, many, several, others, … .
ضمایر باید به لحاظ تعداد خود با مرجع ضمیرشان همخوانی داشته باشند. این بدین معنا است که اگر اسم مفرد است، ضمیر نیز باید مفرد باشد و اگر اسم جمع است ضمیر نیز باید جمع باشد:
مثال:
When I was in a jungle, I saw a group of deer. It was running by jumping up and down.
When I was in a jungle, I saw a group of deer. They were running by jumping up and down.
وقتی که در جنگل بودم، یک گروه گوزنها را دیدم. آنها داشتند با بالا و پایین پریدن فرار می کردند.
نکته: در این جمله از ضمیر فاعلی برای ارجاع دادن استفاده شده است. از آنجایی که مرجع ضمیر ما جمع است، نمیتوان از ضمیر فاعلی مفرد «it» برای ارجاع دادن به آنها استفاده کرد و ضمیر حتما باید جمع باشد؛ بنابراین از ضمیر فاعلی جمع «they» استفاده میکنیم.
نکته: هنگام در نظر گرفتن همخوانی ضمایر با مرجع آنها باید به این نکته توجه کرد: اول اینکه ضمایر نامعین everyone, everybody, everything, everywhere, … مفرد تلقی میشوند هرچند که به گروهی از مردم اشاره شود. بنابراین باید از فعل مفرد برای آنها استفاده کرد:
مثال:
Everybody are listening to the radio.
Everybody is listening to the radio.
همگی دارند به رادیو گوش میدهند.
دوم اینکه بعضی از ضمایر هم میتوانند مفرد باشند و هم جمع. در چنین مواقعی باید به بافت متن رجوع کرد تا مفرد یا جمع بودن ضمیر را دریافت:
وقتی مرجع ضمیر ما مفرد است:
You are my colleague.
تو همکار من هستی.
وقتی مرجع ضمیر ما جمع است:
You are my colleagues.
شما همگی همکاران من هستید.
افعال نیز به لحاظ تعداد باید با ضمایر همخوانی داشته باشند؛ بدین معنا که اگر ضمیر مفرد باشد باید از فعل مفرد و اگر ضمیر جمع باشد باید از فعل جمع برای آن استفاده کرد:
مثال:
They was my friends in the park yesterday.
They were my friends in the park yesterday.
کسانی که دیروز در پارک بودند، دوستان من بودند.
نکته: در این جمله چون از ضمیر فاعلی جمع «they» استفاده شدهاست، فعل پس از آن نیز به صورت جمع «were» آمده است.
ما زمانی میتوانیم از ضمایر استفاده کنیم که موقع خواندن یا گوش دادن به یک جمله مشخص باشد مرجع ضمیر ما دقیقا چه کسانی یا چه چیزهایی هستند.
چندین راه حل برای حل این مشکل وجود دارد:
1.قبل از استفاده از ضمیر از یک اسم (مرجع دقیق ضمیر) استفاده کنید:
2 months after her marriage, she got divorced. She was really sad.
2 months after her marriage, Ashley got divorced. She was really sad.
اشلی دوماه بعد از ازدواجش طلاق گرفت. او واقعا ناراحت بود.
2.از ضمیر درست برای ارجاع به اشخاص یا اشیاء استفاده کنید؛ مثلا از ضمیر «it» برای ارجاع دادن به اشخاص یا برعکس، از «someone» برای اشاره به اشیاء بیجان استفاده نکنید. زمانی از از جنسیت حیوانات اطلاعی نداریم نیز میتوانیم از ضمیر «it» استفاده کنیم:
مثال:
Is he your rabbit? He is so cute.
Is it your rabbit? It is so cute.
آیا این خرگوش تواست؟ خیلی بامزه است!
1.ضمایر فاعلی جمله را آغاز میکنند:
مثال:
I found a great job.
من یک شغل خوب پیدا کردم.
2.ممکن است ضمایر فاعلی تغییر نام دهند:
مثال:
It was she who asked us many questions.
او بود که از ما سوالات زیادی پرسید.
3.ضمایر نامعین مرجع ضمیر ندارند. آنها قادر هستند که به تنهایی در جمله قرار بگیرند:
مثال:
No one likes to drink tea in a hot day.
هیچکس دوست ندارد که در یک روز گرم چای بنوشد.
4.ضمایر ملکی، مالکیت را نشان میدهد. آنها نیازی به آپستروف ‘ ندارند:
مثال:
Is that car your’s?
Is that car yours?
آن ماشین تو است؟
همانطور که از اسم آنها بر میآید، ضمایر ملکی و صفات ملکی هردو مالکیت را نشان میدهند؛ اما صفتهای ملکی اسم قبل از آن را توصیف و تغییر میدهند و ضمایر ملکی برای جایگزینی اسم یا عبارت اسمی استفاده میشود.
ضمایر ملکی | صفات ملکی |
---|---|
Mine | My |
Yours | Your |
His | His |
Hers | Her |
Its | Its |
Ours | Our |
Theirs | Their |
مثالی برای صفات ملکی:
This is my beautiful travel mug.
این لیوان مسافرتی زیبای من است.
مثالی برای ضمایر ملکی:
This beautiful travel mug is mine.
این لیوان مسافرتی زیبا مال من است.
نکاتی که لازم است به خاطر بسپارید:
1. ضمایر ملکی میتوانند نقش فاعل یا مفعول جمله را ایفا کنند؛ درحالی که صفات ملکی فقط نقش توصیف کننده دارند.
2. بعد از ضمایر ملکی اسم یا عبارت اسمی نمیآید؛ اما بعد از صفات ملکی اسم یا عبارت اسمی میآید.
ضمایر انعکاسی و ضمایر تاکیدی ممکن است ظاهرا یکی به نظر برسند؛ اما نقش های متفاوتی را در جمله ایفا میکنند. ضمایر انعکاسی فاعل جمله را منعکس میکنند و به آن ارجاع داده میشوند، در حال که ضمایر تاکیدی فقط به اسم تاکید و تشدید اضافه میکنند.
ضمایر انعکاسی | ضمایر تاکیدی |
---|---|
Myself | Myself |
Yourself | Yourself |
Himself | Himself |
Herself | Herself |
Itself | Itself |
Ourselves | Ourselves |
Yourselves | Yourselves |
Themselves | Themselves |
نقش ضمیر انعکاسی در جمله:
Alexander decided to invite himself to a romantic dinner.
الکساندر تصمیم گرفت تا خودش را به یک شام رمانتیک دعوت کند.
نقش ضمیر تاکیدی در جمله:
Ruby parked the car herself.
روبی خودش ماشین را پارک کرد.
نکته: اگر ضمایر انعکاسی از جمله حذف شوند، جمله ناقص میشود و فهم آن نیز مشکل میشود؛ اما اگر ضمایر تاکیدی از جمله حذف شوند اختلالی در فهم جمله به وجود نمیآید:
حذف ضمیر انعکاسی از جمله:
He must force himself to study.
او باید خودش را مجبور به مطالعه کند.
حال اگر ضمیر انعکاسی را از جمله حذف کنیم:
He must force to study.
او باید مجبور به مطالعه کند.
نکته: همانطور که ملاحظه میکنید، مشخص نیست که منظور فاعل چه کسی است و چه کسی را باید مجبور به مطالعه کرد؛ بنابراین معنای دقیق جمله منتقل نمیشود و فهم آن مشکل میشود.
حذف ضمایر تاکیدی از جمله:
He drives a car himself.
او خودش رانندگی میکند.
حال اگر ضمیر تاکیدی را از جمله حذف کنیم:
He drives a car.
او رانندگی میکند.
*** نکات مهم :
1. همانطور که میبینید با حذف ضمیر تاکیدی مشکلی برای ساختار جمله و فهم آن به وجود نیامد.
2.ضمایر تاکیدی صرفا در جملاتی که فاعل و مفعول به یک چیز اشاره دارند، استفاده نمیشوند، اما ضمایر انعکاسی در چنین جملاتی استفاده نمیشوند.
3.ضمایر تاکیدی نمیتوانند نقش مفعول جمله را داشته باشند؛ اما ضمایر انعکاسی میتوانند.
4.ضمایر تاکیدی بعد از اسم میآیند؛ حال آن اسم میتواند فاعل یا مفعول باشد.
ضمایر ربطی یک عبارت یا جملهواره را به اسم یا ضمیر متصل میکند. ضمایر پرسشی یک پرسش ایجاد میکنند و مرجع ضمیر ندارند چون نامشخص است.
ضمایر ربطی | ضمایر پرسشی |
---|---|
Who | Who |
Whom | Whom |
Which | Which |
What | What |
That | Whose |
When | |
Why | |
How |
*** نکات مهم:
1. ضمایر ربطی به اسم متصل میشوند؛ اما ضمایر پرسشی به سوال متصل میشوند.
یک نمونه ضمیر ربطی:
The man who I saw in the street was our neighbor.
مردی که من در خیابان دیدم، همسایه مان بود.
یک نمونه ضمیر پرسشی:
Who was that man?
آن مرد کی بود؟
2. ضمایر ربطی بلافاصله بعد از یک اسم میآیند؛ اما ضمایر پرسشی در ابتدای جملهی پرسشی میآیند.
ضمایر اشاره بسیار شبیه صفات اشاره هستند؛ اما ضمایر اشاره جایگزین اسم یا عبارات اسمی میشوند و صفات اشاره قبل از اسم میآیند و آن را توصیف میکنند.
ضمایر اشاره | صفات اشاره |
---|---|
میتوانند جایگزین اسم شوند. | میتوانند قبل از اسم بیایند و آن را توصیف کنند. |
به تنهایی میتوانند در جمله حاضر شوند. | به اسم بعد از خود میچسبند. |
This, that, these, those | This, that, these, those |
نزدیک | دور | |
---|---|---|
this | That | مفرد |
these | those | جمع |
یک نمونه برای ضمایر اشاره:
That is my power bank over there.
آن پاور بانک من در آنجاست.
یک مثال برای صفات اشاره:
That power bank over there is mine.
آن پاور بانکی که آنجاست مال من است.
*** نکات مهمی که باید بدانید:
1. هردو ضمایر اشاره و صفات اشاره برای نشان دادن تعداد و فاصله استفاده میشود؛ حال این فاصله میتواند فیزیکی، زمانی یا انتزاعی باشد:
بیان فاصله فیزیکی:
مثال:
Those are Rose’s pens on the desk.
آنها خودکارهای رز برروی میز هستند.
بیان فاصله زمانی:
مثال:
Was that a bad time to call you?
زمان بدی برای تماس با تو بود؟
بیان فاصله انتزاعی:
مثال:
She isn’t a good employee. That’s my opinion and never changes.
او کارمند خوبی نیست. این عقیده من است و هرگز تغییر نمیکند.
در زبان انگلیسی، انواع مختلفی از ضمایر وجود دارند از جمله: ضمایر شخصی (Personal Pronouns)، ضمایر ملکی (Possessive Pronouns)، ضمایر وصفی (Adjective Pronouns)، ضمایر موصولی (Relative Pronouns) و ضمایر متصل (Reflexive Pronouns).
Personal Pronouns (ضمایر شخصی): He is my brother. (او برادر من است.)
Possessive Pronouns (ضمایر ملکی): This book is mine. (این کتاب مال من است.)
Adjective Pronouns (ضمایر وصفی): Those are my shoes. These are yours. (آنها کفشهای من هستند. اینها کفشهای تو هستند.)
ضمایر در جمله به جای اسمها استفاده میشوند و نقش خاص خود را دارند، مانند نشان دادن فاعل، مفعول، مالکیت و… در جمله.