ضمایر نامعین در زبان انگلیسی چیست؟
ضمایر نامعین یا indefinite pronouns ضمایری هستند که برای ارجاع دادن به اشخاص يا چيزهايی استفاده میشوند که ناشناخته، مبهم يا غير خاص هستند. در انگلیسی انواعی از ضماير نامعلوم وجود دارد كه رايج ترين آنها به شرح زير است:
اشخاص | مكانها | چيزها | |
Every one/everybody | everywhere | Everything | every |
Someone/somebody | somewhere | something | some |
Anyone/anybody | anywhere | anything | any |
No-one/nobody | nowhere | nothing | no |
نکته: دقت كنيد كه no one دو كلمه جدا است كه يا به اين صورت نوشته ميشود يا no-one ، پس نبايد آن را به صورت no one نوشت يا تلفظ كرد.
نکته: ما از body/one برای ضمایر نامعين انسانی، از where برای ضمایر نامعين مكان و از thing برای ضماير نامعين چیزهای ديگر استفاده می كنيم.
Some: ضمایر نامعینی که با این کلمه ساخته می شنود فقط به بخشی از کمیت اشاره دارند.
Every: ضمایر نامعینی که با این کلمه ساخته می شوند به کل کمیت اشاره دارند.
No: ضمایر نامعینی که با این کلمه ساخته می شوند به عدم وجود یا حضور چیزی یا کسی اشاره دارند.
Any: ضمایر نامعیني كه با اين كلمه ساخته می شوند می توانند در جملات مثبت به كار بروند و معنای every بدهند.
نکته: ضمایر اشارهای که با no ساخته می شوند در جملاتی با ساختار مثبت اما مفهوم منفی به کار می روند. دلیل مثبت بودن ساختار جمله عدم وجود not است.
somewhere, everywhere, nowhere, anywhere همگي قيدهاي نامعين هستند اما مانند ضماير نامعين عمل ميكنند.
Everything:
you can find everything in this shop.
در اين فروشگاه هرچيزی ميتوانی پيداكنی!
Something:
I brought something for you.
چیزی برایت (هديه) آوردم.
Anything:
I was ready to do anything to save him.
حاضر بودم هركاری برای نجاتش انجام دهم.
Nothing:
I searched about his background, but I could find nothing.
درباره پيشينه اش خيلی تحقیق کردم؛ اما چیزی دستگيرم نشد.
Everywhere:
Queen Elizabeth could travel everywhere without holding a visa.
ملكه اليزابت ميتوانست بدون داشتن ويزا به هرجاي سفر كند.
Somewhere:
+where is my key?
-I put it somewhere.
+كليدم كجاست؟
-يه جايي آن را گذاشتم.
Anywhere:
with such money you can go anywhere.
با چنين پولي ميتواني به هرجايي بروي.
Nowhere:
+where is the money?
–nowhere.
+پولها کجاست؟
-هيچجا (يعنی بهت نمی گويم يا پولی در كار نيست).
Everyone/everybody:
everyone/everybody listen to me.
همگی به من گوش كنيد!
Someone/somebody:
someone/somebody steals recycle bins of the streets.
یک نفر سطل های زباله خیابان ها را می دزدد.
Anyone/anybody:
get out, anyone/anybody.
برید بیرون؛ همه!
No-one/nobody:
no-one/nobody deserves my heart.
هیچکس لیاقت قلب من را ندارد.
در انگلیسی انواع ديگری از ضمایر نامعین وجود دارد كه کمیاب تر هستند و کاربرد کمتری نیز دارند:
١.تمام یک چیز
ضمایر نامعین می توانند به همه چیز یا به همه اجزا یا اعضای یک گروه اشاره کنند:
All:
all are welcome to my birthday party.
همگی به جشن تولد من خوش آمدید.
۲.جدا سازی
زمانی که می خواهیم به تک تک اجزا یا افراد یک گروه اشاره کنیم یا از بین دو مورد یکی را انتخاب کنیم می توانیم به ترتیب از each, neither and either استفاده کنیم:
Each:
they each cost 2000 million dollars.
هر كدام از آنها 2000 میلیون دلار ارزش دارد.
Neither:
there are 2 questions on the question sheet. Neither of them is standard.
دو سوال در برگه سوال آمده است. هر دوی آنها استاندارد نیست.
Either:
either of the colors go with your bedroom’s furniture.
هر دوی رنگ ها به لوازم اتاق خوابت می آيد.
۳.احتمالات چند گانه
آنها می توانند طیف وسیع یا نا محدودی از احتمالات را منتقل کنند.
Any:
this watch is as beautiful as any I’ve ever had.
این ساعت به زيبايی همهی ساعت هایی است که تا كنون داشتهام.
Another:
this dress is tight, would you please bring me another?
این لباس تنگ است؛ می شود يكی دیگر برایم بیاورید؟
One:
which one is more comfortable and easy to use?
کدام یک از آنها راحت تر است و به سادگی می توان استفاده كرد؟
۴.يك مفعول غير خاص
آنها می توانند به یک فرد یا چیز منفرد، نامشخص یا ناشناخته اشاره کنند.
Every:
every must be on time in the office.
همه باید به موقع در دفتر حضور داشته باشد.
Other:
this car is like no other. It has many advantages such as comfortable seats, rapid airbag, solid body and… .
این سواری شبیه هیچ سواری ديگری نیست . این مزيت های زيادی دارد؛ مانند: صندلی هاي راحت، ايربگ سریع و سه، بدنه محكم و … .
Such:
Such was not my decision.
تصميم من چنين نبود.
۵. عدم وجود يا حضور
ضمایر نامعین می توانند عدم حضور يا وجود چیزی را نشان دهند.
None:
I made many coolies for my children. After 2 days when I opened the cabinets I got surprised. There was none left.
من براي بچه هايم بيسكوئيتهاي زيادی درست کردم. بعد از دور روز وقتی در كابينت را باز كردم شوكه شدم. هيچ چيز باقي نمانده بود.
۶.مقدار و كميت
ضمایر نامعین میتوانند به مقادیر و کمیتهای کلی اشاره کنند.
Enough:
this money is not enough for my education.
اين پول براي تحصيلات من كافي نيست.
Many:
some students prefer to stay at home and study online; but many prefer face to face training.
بعضي از دانشجويان ترجيح ميدهند كه در خانه بمانند و به صورت آنلاين درس بخوانند؛ اما عدهاي ديگر آموزش حضوري را ترجيح ميدهند.
More:
in my country people thinks more and more about living in a country with facilities such as USA, Canada, England,… .
در كشور من مردم بيشتر و بيشتر به فكر زندگي در يك كشور با تسهيلات مانند ايالات متحده آمريكا، كانادا، انگلستان و … هستند.
Less:
since we have migrated to an expensive country, we try to save more money and spend less.
از زماني كه به يك كشور گران مهاجرت كردهايم سعي ميكنيم كه پول بيشتري پسانداز كنيم و كمتر خرج كنيم.
Little:
my grandparents have Alzheimer. They just know little of what is going on around them.
پدربزرگ و مادربزرگ من آلزايمر دارند. انها زياد در جريان اتفاقاتي كه اطراف انها رخ ميدهد نيستند.
Much:
I learned much from Audio-visual translation course.
من از كلاس ترجمه شنيداري و ديداري چيز زيادي ياد گرفتهام.
Few:
I invited many but few came.
من افراد زيادي را دعوت كردم اما تعداد كمي تشريف آوردند.
Fewer:
few know about mental health and fewer care about it.
افراد كمي درباره سلامت روان ميدانند و افراد كمتري به آن اهميت ميدهند.
Several:
I told my mother to cook my favorite lunch several times.
من چندين بار به مادرم گفتم كه ناهار مورد علاقه من را بپزد.
Some:
I have many new books in my bookcase; but I have read only some.
من كتابهاي جديد زيادي در قفسه كتابيام دارم؛ اما فقط بعضی از آنها را خوانده ام.
Both:
both my grandfather and grandmother have passed away.
هم پدربزگم و هم مادربزرگم از دنيا رفتهاند.
Others:
my teacher treat me differently than others.
استاد با من متفاوت از بقيه رفتار ميكند.
Half:
My friend and I always order two different dishes and cut each one in half and have a share.
من و دوستم همیشه دو غذای متفاوت سفارش میدهیم و هرکدام را نصف میکنیم و شراکتی میخوریم.
Most:
most of projects were finished last week.
بيشتر پروژهها هفته گذشته تمام شدند.
نکته: در برخي منابع ذكر شدهاست كه whatever, whichever, whoever and whomever نيز ضماير نامعين هستند، هرچند كه برخي اين موضوع را تكذيب ميكنند و آنها را جز قيدي به حساب ميآورند:
Whatever:
You can buy whatever you want.
هرچيزي كه بخواهي ميتواني بخري.
Whichever:
We can visit the museum on Tuesday or Saturday; whichever you prefer.
ما ميتوانيم هم روز سه شنبه به موزه برويم و هم روز شنبه؛ هركدام كه ترجيح بدهي.
Whoever:
A prize will be given to whoever finds my dog.
يك جايزه به كسي كه سگ من را پيدا كند تعلق خواهد گرفت.
Whomever:
You can dance with whomever you like.
شما ميتوانيد با هركسي كه دوست داريد برقصيد.
ايا تفاوتي بين everybody and everyone وجود دارد؟
به لحاظ معنايي هيچ تفاوتي ميان اين دو وجود ندارد اما everybody بيشتر در گفتار استفاده ميشود و غيررسمي تر است و everyone بيشتر در نوشتار استفاده ميشود و رسمي تر است.
نکاتی که هنگام استفاده از ضمایر نامعین باید رعایت کنید:
1.بعد از ضمایرنامعین رايج (everything, anyone,…) همیشه از فعل مفرد استفاده میکنیم
چون اينها در حقيقت مفرد هستند اما ظاهرشان خلاف آن را نشان ميدهد.
مثال:
Everyone listen to the audio and tell me what it was talking about.
Everyone listens to the audio and tell me what it was talking about.
همه به صدا گوش ميدهند و به من ميگویند که داشت درباره چه چیزی صحبت میکرد.
Everything were created in this world for a reason.
Everything was created in this world for a reason.
هر چیزی در این دنیا با یک هدف خلق شده است.
2.وقتی که به ضمایر نامعین body ارجاع میدهیم از فاعل جمع استفاده میکنیم:
I will call someone/somebody that his/her clothes are ready. She/he has been waiting for a long time.
I will call somebody that their clothes are ready. They have been waiting for a long time.
به کسی زنگ میزنم که لباسشان آماده است. آنها خیلی وقت است که منتظر هستند.
Everybody/everyone was enjoying the wedding party. He/she was dancing all the time.
Everybody was enjoying the wedding party. They were dancing all the time.
همگی داشتند از مراسم عروسی لذت میبردند. آنها تمام مدت درحال رقصیدن بودند.
نکته: اما وقتي به ضماير نامعين thing اشاره ميكنيم، از آنجا كه اينها مربوط به انسان نميشوند از فاعل it براي ارجاعدهي استفاده ميكنيم:
Everything looks the way it was supposed to be.
همه چيز همانطور كه بايد باشد به نظر ميرسد.
3. ضمایر نامعین گاها جانشین اسم می شوند.
Kate gave me these black pair of shoes.
کیت به من این جفت کفشهای مشکی را داد.
Someone game me these black pair of shoes.
یک نفر به من این جفت کفشهای مشکی را داد.
I really like to go to Dubai.
من واقعا دلم می خواهد به دبی بروم.
I really like to go somewhere.
من واقعا دلم می خواهد به یک جایی بروم.
4.ما میتوانیم ضمایر نامعین رو به صورت ضمیر ملکی دراوردیم. برای آین کار باید به انتهای آن‘s اضافه کنیم:
Last week my family traveled to Mexico city and they stayed in somebody’s villa.
هفته گذشته خانواده من به مکزیکو سیتی سفر کردند و در ویلای کسی ماندند.
Is this anybody’s towel on the sofa in the living room?
این حولهای که روی مبل سالن است مال کسی هست؟
5. زمانی که می خواهیم به شخص با چیز دیگر اشاره کنیم می توانیم بعد از ضمایر نامعین، else بیاوریم:
If you don’t know where I can find a super market to buy a loaf of bread, I will ask somebody else.
اگر که شما نمیدانید کجا میتوانم یک سوپرمارکت پیدا کنم تا نان بخرم، از کس دیگهای میپرسم.
This is not Ashley’s paper. I think this is somebody else’s.
این مقاله اشلی نیست. فکر میکنم که مقاله شخص دیگری باشد.
6. ضمایر نامعین میتوانند به تنهایی و بدون اتصال به چیزی در جمله ظاهر شوند:
I want to eat butter as breakfast; is there any left?
ميخواهم براي صبحانه كره بخورم؛ چيزي باقي مانده است؟
It is not true that you can have a better life outside of the country, as some might think.
اونجوری که بعضیها فکر میکنن میتوانند زندگی بهتری در خارج از کشور داشته باشند، اشتباه است.
+what do we have for lunch?
–nothing!
+براي ناهار چي داريم؟
-هيچي!
7. سازگاري فاعل و فعل
اکثر ضمایر نامشخص مفرد هستند، اما برخی جمع هستند، و برخی بسته به بافت و اینکه آیا از گفتار یا نوشتار رسمی یا غیررسمی استفاده می کنید، می توانند مفرد یا جمع باشند.
۱.ضمایر نامعین مفرد
عامترین ضمایر نامعین مفرد به شرح زیر است:
another, anybody/anyone, anything, each, either, everybody/everyone, everything, less, little, much, neither, nobody / no one, nothing, other, somebody/someone, something, one.
۲.ضمایر نامعین جمع
عامترین ضمایر نامعین جمع به شرح زیر است:
both, few, fewer, many, others, several.
۳.ضمایر نامعینی که هم میتوانند مفرد باشند و هم جمع
با توجه اینکه ضمایر نامعلوم به چه چیزی اشاره دارند هم میتوانند مفرد باشند و هم جمع. آنها شامل any, more, most, none, some, such, enough, all میشوند. زماني كه درباره كميت غيرقابل شمارش مانند آب صحبت ميكنيم از «ضماير نامعين مفرد» استفاده ميكنيم؛ اما وقتي درباره كميتي قابل شمارش مانند تعداد خانه صحبت ميكنيم از «ضماير نامعين جمع» استفاده ميكنيم.
ضماير نامعين جمع يا مفرد:
All of my family members are tall.
تمام اعضاي خانواده من قد بلند هستند.
All of the water in the tank was empty.
تمام آب مخزن خالي شده بود.
Most of the fruits are already eaten.
تا الان بيشتر ميوهها خورده شدهاند.
Most of the rice is cooked.
بيشتر برنج پخته شده است.
Some of my friends are living abroad.
بعضي از دوستانم خارج كشور زندگي ميكنند.
I left this yogurt on the cabinet 2 ours ago. I think some of it is still good.
دوساعت پيش من اين ماست را روي كابينت جا گذاشتم. فكر ميكنم مقداري از آن هنوز خوب باشد.
None of my friends have got married.
هيچكدام از دوستانم ازدواج نكردهاند.
That is none of my business.
آن به من ربطي ندارد.
More effective solutions are available to solve these problems.
راه حلهاي موثرتري براي حل اين مشكلات وجود دارد.
More money is essential to rebuild this house.
پول بيشتري براي بازسازي اين خانه لازم است.
Such creatures are not accidental.
چنين مخلوقاتي اتفاقي نيستند.
Such was not my idea.
ايده من چنين نبود.
Are those chairs enough for you?
آن صندليها برايت كافي است؟
Enough is enough.
ديگر بس است.
There aren’t any books in the bookcase.
هيچ كتابي در كتابخانه وجود ندارد.
Is there any for us?
آيا براي ما چيزي مانده است؟
8.ضمایر نامعین میتوانند هم نقش فاعل داشته باشند و هم مفعول. ساختار انها در هردوحالت یکی است:
1. ضامیر نامعین در نقش مفعولی Objective
I like to call somebody and banter them.
من دوست دارم با کسی تماس بگیرم و سر به سرش بگذارم.
2. ضامیر نامعین در نقش فاعلی Subjective
Somebody called and bantered me.ا
شخصی با من تماس گرفت و سر به سرم گذاشت.
9.توجه داشته باشيد كه بسياري از ضماير نامعين در جمله نقش ضمير ندارند و ممكن است به صفت، اسم، قيد و … تغيير يابند:
He eats one pill in the day and another at night(pronoun).
او يك قرص در طول روز و يكي ديگر شب ميخورد.
I would like another dish of pasta, please(adjective).
من يك بشقاب ديگر پاستا ميخواهم لطفا.
10.ضماير نامعين بايد علاوه بر تعداد با جنسيت نيز همخواني داشته باشد:
I saw 2 girls in the park. One of them gave me her cellphone to take a picture of them.
ديروز دو دختر را در پارك ديدم. يكي از آنها موبايلش را به من داد تا از آنها عكس بگيرم.
11.ما از ضماير نامعين some (someone/somebody/something/somewhere) براي جملات مثبت و از ضماير نامعين any(anyone/anybody, anything/anywhere) براي جملات منفي يا پرسشها استفاده ميكنيم:
We can find somebody who can fix this.
ما ميتوانيم كسي را پيدا كنيم كه ميتواند اين را درست كند.
Is there anything In the refrigerator?
ايا چيزي در يخچال هست؟
We can’t find anyone responsible among them.
ما نميتوانيم هيچ شخص مسئوليت پذيري را بين آنها پيدا كنيم.
نکته: از ضماير نامعين any در جملاتي كه ساختار مثبت اما حس منفي القا ميكنند نيز استفاده ميكنيم:
She could move hardly anything.
او به سختي ميتوانست چيزي را حركت دهد.
12.در سوالهايي كه ميخواهيم چيزي را تقديم كنيم يا درخواستها و يا سوالاتي كه مطمئن هستيم جواب آنها مثبت است نيز ميتوانيم از ضماير نامعين some استفاده كنيم:
Would you like something to drink?
چيزي براي نوشيدن ميل داريد؟
have you forgotten something? (I think you have forgotten something)
ايا چيزي فراموش كردهاي؟ (فكر ميكنم كه چيزي را فراموش كردهاي)
13.ما ميتوانيم از ضماير نامعين any در جملات if نيز استفاده كنيم:
If anybody knocks, don’t open the door.
اگر كسي در زد، در را برايش باز نكن.
If there is anything that you can’t eat, tell me.
اگر چيزي هست كه نميتوني بخوري به من بگو.
14.زماني كه ميخواهيم بگوييم چه كسي/چه چيزي/كجا اهميت ندارد، ميتوانيم از ضماير نامعين any نيز استفاده كنيم:
Anybody can fix this.
هركسي ميتواند اين را درست كند.
She was so thirsty that she drank anything.
او آنقدر تشنه بود كه هرچيزي را نوشيد.
Go anywhere that you have peace.
برو به هرجايي كه آرامش داري!
15. ضمایر نامعین که معادل هم هستند
nobody = not anybody
nothing = not anything
nowhere = not anywhere
I like nobody to come = I don’t like anybody to come.
دوست ندارم كسي بيايد.
There Is nothing to eat = there isn’t anything to eat.
هيچ چيز براي خوردن وجود ندارد.
I like to go nowhere = I don’t like to go anywhere.
من دوست ندارم به جايي بروم.
نکته: لازم به ذكر است كه استفاده از ضماير نامعين no قويتر و تاثيرگذار تر است.
16.ما ميتوانيم از ضماير نامعين every در جملات مثبت، منفي و هم در پرسشها استفاده كنيم:
She can be everywhere.
او هرجايي ميتواند باشد.
He doesn’t hear everything.
او هرچيزي را نميشنود.
Why is everyone silent?
چرا همگي ساكت هستند؟
17.ضماير نامعين ميتوانند گسترش يابند و عبارت اسمي تشكيل دهند:
I love anything sour.
من عاشق چيزهاي ترش هستم.
I saw someone that had blue eyes and red hair.
شخصي را ديدم كه چشمان آبي و موهاي قرمز داشت.
18.زماني كه ميخواهيم به تمام اعضا يا اجزاي چيزي با هم اشاره كنيم از ضماير نامعين any استفاده ميكنيم؛ اما وقتي كه بخواهيم به تك تك اعضاي يك گروه يا كل گروه با يكديگر اشاره كنيم از ضماير نامعين every استفاده ميكنيم:
I will make everything for dinner: pizza, burgers and some deserts; but I want everyone to join me: my mom and dad and also my siblings.
من براي شام همه چيز درست خواهم كرد: پيتزا، برگر و مقداري دسر؛ اما از همه ميخواهم كه به من ملحق شوند: مامان و بابام و همچنين خواهر و برادرام.
19. زماني كه ميخواهيم به شخص يا چيزي اضافه بر آن شخص يا چيزي كه قبلا اشاره كردهايم، اشاره كنيم از else استفاده ميكنيم. Else بلافاصله بعد از ضماير نامعين ميآيند:
I don’t need your help. I will ask somebody else.
من به کمک تو نیازی ندارم. از شخص دیگری کمک خواهم گرفت.
نکته: حذف else در جملاتي كه ملزم به وجود آن است، معناي جمله را به كل تغيير ميدهد.
منفی کردن ضمایر نامعین
دوراه براي منفي كردن ضماير نامعين وجود دارد:
1.همانطور که دیدید بعضی از ضمایر نامعین بار منفی دارند و عدم حضوريا وجود چیزی یا کسی را بیان میکنند:
She dicided to buy a new cellphone but none was what she wanted.
او تصمیم گرفت یک موبایل جدید بخرد اما هیچکدامشان آن مدلی که او میخواست نبود.
۲.منفی کردن ضمایرنامعین با استفاده از not
لازم به ذکر است که not فقط با ضمیر نامعین any میآید، نه some or no.
He won’t join us for dinner; so we don’t need to save him some.
He won’t join us for dinner, so we don’t need to save him any.
او برای شما به ما ملحق نخواهد شد؛ پس لازم نیست برای مقداری نگهداریم.
اگر بخواهیم جملات منفی any را به جملاتی با ساختارمثبت اما مفهوم منفی تبدیل کنیم، کافی است که به جای آن no بیاوریم. البته این تغییرات باعث تغییر در معنی نیز میشود و جملاتی که با no همراه هستند عصبانیت، ناامیدی، حالت تدافعی و … بیشتری دارند.
I don’t have anyone to call me.(neutral).
(خداراشکر) کسی را ندارم که با من تماس بگیرد (خنثي).
I have no one to call me (hopelessness).
)متاسفانه) کسی را ندارم که با من تماس بگیرد (نااميدي)
There isn’t anything I can do (neutral).
کاری نیست که من بتوانم انجام بدهم (خنثي)
There is nothing I can do (hopelessness).
کاری از دست من بر نمیآید (نااميدي)
نکته: توجه داشته باشید که برای عبارات منفی از nobody,… استفاده میکنیم نه anybody,…
مثال:
Anyone isn’t satisfied of living in such situation: polluted water and air, sanction, low income, unqualified education system…
Nobody is satisfied of living in such situation: polluted water and air, sanction, low income, unqualified education system and …
هیچکس از چنین شرایط زندگی راضی نیست: آب و هوای آلوده، تحریم، درامد پایین، سیستم آموزشی بی کیفیت و … .
نکته: توجه داشته باید که برای استفاده از عبارت منفی از to be + not یا don’t/ didn’t/ doesn’t استفاده نمیکنیم:
I have lived for 30 years and nothing important didn’t happen in my whole life.
I have lived for 30 years and nothing important happened in my whole life.
من ۲۳ سال زندگی کردهام و هیچ اتفاق مهمی در کل زندگیام رخ ندادهاست.
توصيف كنندهها برای ضمایر نامعین
عبارتهاي اضافه و عبارتهاي وابسته نیز برای توصیف ضمایر نامعلوم استفاده میشوند. انها مشخص میکنند که ضمایر نامعین به چه چیزی اشاره دارند:
(prepositional phrase)
Indefinite pronouns + of the + noun
Have any of the orders been sent?
ایا هنوز هیچکدام از سفارشات را ارسال نکردهاید؟(عبارت اضافه)
(dependent clause)
there isn’t much that Jill can do in house building.
جیل کار زیادی نمی تواند در خانه سازی انجام دهد.(عبارت وابسته)
تفاوت بين ضماير نامعين و صفات نامعين
صفات، اسمها و ضماير را توصيف ميكند. در نتيجه صفات نامعين قبل از اسم ميآيند تا آنها را توصيف كنند:
We are going to make some deserts.
ما قرار است مقداري دسر درست كنيم.(از آنجايي كه some قبل از اسم آمده است، صفت نامعين ناميده ميشود.)
اما ضماير جايگزين اسمها ميشوند. بنابراين آنها ممكن است نقش فاعل يا مفعول جمله را داشته باشند و اسمها را توصيف نكنند:
We are going to make some.
ما قرار است مقداري درست كنيم.( some در اين جمله مفعول است و از آنجا كه جايگزين اسم شدهاست، ضمير نامعين ناميده ميشود.)