ضمایر اشاره یا demonstrative pronouns در انگلیسی:
زمانی که میخواهیم دربارهی چیزی صحبت کنیم که قبلا به آن اشاره شدهاست یا از طریق بافت متن مشخص است از this, that, these, those استفاده میکنیم؛ این کار باعث جلوگیری از تکرار در جمله میشود. آنها توجه را به چیز یا شخصی که به آن اشاره دارند، جلب میکنند.
ضمایر اشاره چه چیزی را مشخص می کنند؟
- تعداد اشخاص یا اشیا
- دور یا نزدیکی اشخاص یا اشیا
به عنوان مثال:
“singular”
«مفرد»
Near (proximal): this is my nephew.
نزدیک: این برادرزاده (یا خواهرزاده) من است.
Far (distal): I didnt hear about that, so now you tell me!
دور: درباره آن نشنیدم؛ پس الان تو بهم بگو!
“plural“
«جمع»
Near (proximal): every sweets are delicious; but these are different to me.
نزدیک: همه شیرینیجاتها خوشمزه هستند؛ ولی اینها برای من فرق میکند.
Far (distal): those are my clothes on the sofa.
دور: آن لباسهایی که روی مبل میبینی مال من است.
ضمایر اشاره نزدیک this or these
ضمایر اشاره دور that or those
نکته: وقتی از this or these برای چیزهای نزدیک و that or those را برای چیزهای دور استفاده میکنیم به این معنا نیست که ان چیزهایی که نزدیک هستند قابل لمس هستند؛ بلکه صرفا نزدیکتر از بقیه هستند.
نکته: بسته به نوع ضمیر (مفرد یا جمع) فعل نیز تغییر میکند:
Singular: this is my friend.
Plural: these are my friends.
تفاوت ضمایر اشاره با صفات اشاره
ضمایر اشاره: شباهت زیادی به صفات اشاره دارند؛ اما ضمایر اشاره جایگزین ” یک اسم یا عبارت ” میشوند؛ بدین معنا که قادرند به تنهایی به عنوان فاعل و مفعول استفاده شوند.
صفات اشاره: یک “ اسم را توصیف ” میکند؛ بدین معنا که قبل از اسم میآیند و درباره آن چیزی به شما میگویند. خلاصه آن به شكل زير است:
Demonstrative pronouns | Demonstrative determiners |
جاي يك اسم ميآيند. | قبل از يك اسم ميآيند |
به تنهايي ميآيند. | چسبيده با يك اسم ميآيند. |
This,that,these,those | This,that,these,those |
به عنوان مثال:
“Demonstrative pronouns” ضمایر اشاره
“Demonstrative determiners” صفات اشاره
This is a very dangerous way; but that way is dangerous too.
این یک راه بسیار خطرناکی است؛ ولی آن راه هم خطرناک است.
I didn’t visit that area; but I think that is a very nice place.
من آن منطقه را ندیدهام؛ اما فکر میکنم آن جای قشنگی است.
جفت ضمایر و صفات اشاره برای نشان دادن تعداد و فاصله استفاده میشوند: this (singular) و these (plural) برای اشاره به اشخاص یا اشیاء نزدیک به کار میروند و that (singular) و those (plural) برای اشاره به اشخاص و اشیایی که در فاصله دورتری قرار دارند، استفاده میشوند.
آنها میتوانند هم به فاصله فیزیکی (مانند فاصله شخص، مکان، اشیا از گوینده یا نویسنده) و هم به فاصله زمانی (زمانی که دارید گذشته، حال یا آینده را به یکدیگر مقایسه میکنید) اشاره کنند.
استفاده از ضمایر اشاره برای بیان فاصله مکانی
Physical distance:فاصله مکانی
Those flowers in my Garden are rose.
گلهایی که در باغچه من هستند، گل رز هستند.
These blueberries are really sweet.
این بلوبریها واقعا شیرین هستند.
This is a gift to my bestfriend.
این یک هدیه برای دوستم است.
That wasn’t what I wanted.
آن چیزی نبود که من میخواستم.
استفاده از ضمایر اشاره برای بیان فاصله زمانی
Time distance:فاصله زمانی
زمانی که میخواهیم به زمان ارجاع دهیم سه حالت وجود دارد:
۱.از ضمایر نزدیک برای بیان اتفاقات حال حاضر استفاده میکنیم:
Is this a good time or I have to call you another time?
زمان خوبی است یا باید یک زمان دیگر با شما تماس بگیرم؟
۲.از ضمایر دور برای بیان اتفاقات گذشته یا آینده استفاده میکنیم:
Past time: that was enjoyable.
زمان گذشته: لذت بخش بود.
Future time: that will be easy to do.
زمان آینده: کار سادهای خواهد بود.
۳.از ضمایر جمع دور یا نزدیک برای بیان زمان حال که هنوز به اتمام نرسیدهاست، استفاده میکنیم:
These days we are suffering from country’s economic problems.
این روزها از مشکلات اقتصادی کشور رنج میبریم.
I’m really intended to get back to those times, when people were happy and had no problem.
واقعا دلم میخواهد به آن دوران بازگردم؛ زمانی که مردم خوشحال بودند و هیچ مشکلی نداشتند.
نکته: زمان حال به عنوان زمان نزدیک (this or these ) و گذشته و آینده به عنوان زمان دور (that or those) شناخته میشود.
در نهایت ضمایر و صفات اشاره میتوانند به فواصل انتزاعی و مجازی اشاره کنند.
به عتوان مثال :
She didn’t do anything wrong. That’s my opinion and in sticking to it.
او کار اشتباهی نکرد. این نظر من است و به آن پایبندم.
This argument isn’t getting us anywhere. Let’s agree to disagree.
این بحث ما را به جایی نمیبرد. بیایید مخالف خود را اعلام کنیم.
مرجع ضمایر اشاره یا antecedent
مرجع یک ضمیر، اسم یا عبارتی است که به آن اشاره دارد. مرجع ضمیر معمولا قبل از ضمیر، قبل از جمله یا در جمله قبلی میآید. البته گاها میتواند بعد از ضمیر بیاید:
I really like Ferrari. That’s my favorite car.
من واقعا از فراری خوشم میاد. ماشین مورد علاقه من است.
This is what I am supposed to do: I will never give up.
این کاریست که قرار است انجام دهد: هرگز تسلیم نخواهم شد.
نکته: اما مرجع ضمیر همیشه در جمله واضح نیست. گاهی جمله ما مرجع ندارد و باید با توجه به بافت متن تشخیص داد (implied antecedent) .
یه عنوان مثال:
That’s not my problem. You yourself have to handle it (antecedent =the car which is broken)
این مشکل من نیست. خودت به تنهایی باید از پسش بر بیای (مرجع: ماشینی که خراب است)
I didn’t enjoy it. That was boring (antecedent =the party)
ازش لذت نبردم. خسته کننده بود (مرجع: مهمانی)
نکته: اما اگر از طریق بافت متن نیز مرجع ضمیر مشخص نشد (ambiguous antecedent)، به مشکل بر میخوریم. این مهم است (مخصوصاً در نوشتار آکادمیک) مرجع را کاملاً روشن کنیم. معمولاً با نوشتن عبارت اسمی مورد نظرعلاوه بر یا به جای آن یا با بازنویسی برای از بین بردن هرگونه سردرگمی.
مثال:
Global warming is becoming a big problem for every people of the world. To help this, we have to read about it’s reasons and observe them.
Global warming is becoming a big problem for every people of the world. To help problem of global warming, we have to read about it’s reasons and observe them.
گرمایش جهانی دارد به یک مشکل بزرگ برای تک تک مردم جهان تبدیل میشود. برای حل این مشکل باید دلایل گرمایش جهانی را بخوانیم و آنها را رعایت کنیم.
We can either go swimming or go bowling. Let’s do that.
We can either go swimming or go bowling. Bowling is my favorite sport; let’s do that.
ما میتوانیم هم شنا کنیم هم بولینگ بازی کنیم. بولینگ ورزش مورد علاقه من است؛ بزن بریم بازی کنیم.
(Demonstative vs. Relative pronouns)
علاوه بر ضمیراشاره، از that میتوان به عنوان ضمیر ربطی نیز استفاده کرد. ضمایر ربطی برای افزودن اطلاعات بیشتر درباره اسم پیشین به کار میرود. به عنوان مثال:
A june 11, 2006 New York Times article reported that many companies recruiting on college campuses use search engines and social networking websites such as Myspace, Xanga, and Facebook to conduct background checks.
مقاله ای در 11 ژوئن 2006 در نیویورک تایمز گزارش داد که بسیاری از شرکت هایی که از دانشگاهها استخدام میکنند از موتورهای جستجو و وب سایت های شبکه های اجتماعی مانند Myspace، Xanga و Facebook برای بررسی پیشینه استفاده می کنند.
Some users remain oblivious to the fact that the data they post online, can come back to haunt them.
برخی از کاربران از این واقعیت غافل هستند که دادههایی که به صورت آنلاین ارسال میکنند، میتواند به آنها بازگردد.
علاوه بر موارد فوق از that به عنوان پیوند تابعی نیز استفاده میشود. پیوند تابعی کلمهای است که یک جمله فرعی را به جمله اصلی متصل میکند و باید آن را یک کلمه مجزا و متفاوت تلقی کرد؛ به عنوان مثال:
She said that that was my brother who broke the window.
او گفت که آن شخصی که شیشه را شکست برادرم بوده است.
در این جمله that اول یک پیوند تابعی است و that دوم ضمیر اشاره است.
نکته: لازم به ذکر است که بقیهی ضمایر اشاره (those, this, these) جز ضمیر ربطی محسوب نمیشوند.
( Difference between demonstative pronouns, determiners and adverbs )
قیدهای اشاره قبل از صفت یا قید میآیند و آن ها را توصیف میکنند. از میان چهار ضمیر یا صفت اشاره، فقط دو مورد آنها ضمیر اشاره هستند: that and this
(That)
۱.that به عنوان جانشین قید عمل میکند و صفت یا قید دیگری را توصیف میکند.
۲.that + adjective معمولا در جملات منفی میآیند.
به عنوان مثال:
Sara’s sister was not that kind. I talked to him last night.
خواهر سارا هم آنقدرها مهربان نیست. دیشب با او حرف زدم.
Lena’s apartment was not that big. I was there 2 days ago.
آپارتمان لنا آنقدرها هم بزرگ نیست. دیشب آنجا بودم.
(This)
۱.this به عنوان جانشین قید عمل میکند و صفت یا قید دیگری را توصیف میکند.
۲.در گفتار انگلیسی، this به همراه حرکات دست میآید تا میزان بزرگی، ارزش و … را نشان دهد.
۳.this + adjective/adverb معمولا در جملات پرسشی یا منفی به کار میروند.
به عنوان مثال:
The dog was this big.
سگ اینقدر بزرگ بود.
I never thought that her husband might be this tall.
هیچوقت فکرش نمیکردم که شوهرش اینقدر بلند باشد.
(کاربردهای demonstative pronouns در جمله +مثال کاربردی)
۱.زمانی که میخواهیم حضورا کسی یا کسانی را معرفی کنیم از this and that استفاده میکنیم:
مثال:
This is Alis.
ایشان آلیس هستند.
These are my cousins; Ben and Michael.
ایشان پسرخالههای من هستند؛ بن و مایکل.
اگر قرار باشد به حرف زدن درباره آنها ادامه دهیم these را تکرار نمیکنیم و به جای آن they میآوریم:
These are my cousins; Ben and Michael. These are living near the sea.
These are my cousins; Ben and Michael. They are living near the sea.
اینها پسر عموهای من هستند. بن و مایکل. آنها در نزدیکی دریا زندگی می کنند.
نکته: این موضوع برای ضمایر those, this and that نیزصادق است.
۲.زمانی که پشت تلفن میخواهیم خودمان را معرفی کنیم از this استفاده میکنیم:
مثال:
Hello, this is Sofia; can I speak to Sara?
سلام، من سوفیا هستم؛ میتوانم با سارا صحبت کنم؟
۳. زمانی که میخواهیم پاسخ کسی را در جهت حرف خودش بدهیم از that استفاده میکنیم:
مثال:
+ shall we visit our grandparents?
– oh yes, that’s a good idea.
+ به دیدن پدربزرگ و مادربزرگمان برویم؟
– اوه آره، ایده خوبیه!
+ how was the party?
– that was wonderful.
+مهمانی چطور بود؟
-معرکه بود!