افعال کمکی یا بهعبارت دیگر «auxiliary verbs» (همچنین بهعنوان helping verbs شناخته میشوند) کلمات کوچکی هستند که به همراه فعل اصلی برای ساخت زمانها و حالتهای مختلف (جملات مجهول/ معلوم) در جمله میآیند. آنها همچنین به فعل اصلی کمک میکنند تا جملات پرسشی یا جملات منفی بسازد.
برای یادگیری تفاوت بین افعال کمکی (auxiliary verbs)، افعال وجهی (modal verbs) و افعال اصلی (main verbs)، به جدول زیر توجه کنید:
افعال وجهی | افعال کمکی | افعال اصلی | |
---|---|---|---|
ساخت زمان یا حالت جمله | * | ||
ایفای نقش در معنای جمله | * | ||
ساخت وارونگی/ منفیسازی | * | * | |
بیش از یکبار استفاده میشوند | * |
بهعنوان مثال:
I haven’t finished my homework.
من تکالیفم را تمام نکردهام.
نکته: در این جمله «have» یک فعل کمکی است که زمان حال کامل را شکل میدهد.
I will be studying biology next year.
من سال آینده زیستشناسی خواهم خواند.
نکته: ما مجاز به استفاده از بیش از یک فعل اصلی در یک جمله نیستیم.
افعال کمکی دو نقش را در جمله ایفا میکند:
نقش اول: ساخت زمان (tense) یا حالت (voice) جمله
نقش دوم: ساخت جملات پرسشی (interrogation) یا جملات منفی (negation)
بهعنوان مثال:
I am working all time.
من تمام مدت کار میکنم.
نکته مهم: «am» یک فعل کمکی است که زمان حال استمراری (the present progressive) را میسازد.
زبان انگلیسی سه نوع فعل کمکی دارد که عبارتاند از:
Be
Have
Do
حالا بیایید آنها را یکی یکی مرور کنیم و عملکرد این افعال کمکی را ببینیم:
فعل «be» ممکم است فعل اصلی یا فعل کمکی یک جمله باشد.
وقتی «be» فعل اصلی باشد، به خودی خود ممکن است معنی داشته باشد. این فعل به دو صورت قابل استفاده است:
نکته: ممکن است بهعنوان یک فعل پیونددهنده (linking verb) عمل کند و فاعل یک جمله و متمم فاعل را به یکدیگر پیوند دهد. مثلا:
Neda is lucky.
ندا خوششانس است.
نکته: در اینجا «is» فعل اصلی جمله است و فاعل (Neda) را به متمم فاعل (lucky) پیوند میدهد.
یا
Faezeh was hungry.
فائزه گرسنه بود.
*در اینجا نیز «was» فعل اصلی جمله است و فاعل (Faezeh) را به متمم فاعل (hungry) پیوند میدهد.
نکته: فعل «be» همچنین ممکن است ناگذرا باشد و یک قید یا یک عبارت اضافه (prepositional phrase) به خود بگیرد:
She will be there.
او آنجا خواهد بود.
He is in my car.
او در خودروی من است.
*در اینجا «in my car» یک عبارت اضافه است.
«be» بهعنوان فعل کمکی به تنهایی معنای جداگانهای ندارد. برای نشان دادن زمان یا حالت فعل اصلی استفاده میشود. «be» بهعنوان یک فعل کمکی، دو عملکرد دارد:
حال استمراری:
She is eating lunch.
او دارد ناهار میخورد.
He is watering the garden.
او دارد باغ را آبیاری میکند.
گذشتۀ استمراری:
She was eating lunch.
او داشت ناهار میخورد.
He was watering the garden.
او داشت باغ را آبیاری میکرد.
آیندۀ استمراری:
She will be eating lunch.
او ناهار خواهد خورد.
He will be watering the garden.
او باغ را آبیاری خواهد کرد.
برای اطلاع از انواع افعال استمراری میتوانید به مقالههای مربوط به آنها مراجعه کنید.
حال مجهول:
It is made in France.
ساخت فرانسه است.
The packages are delivered.
بستهها تحویل داده میشود.
گذشتۀ مجهول:
My bag was stolen last night.
کیف من دیشب دزدیده شد.
She was born in Tehran.
او در تهران متولد شد/ او متولد تهران است.
آیندۀ مجهول:
The cake will be baked in another two hours.
کیک تا دوساعت دیگر پخته خواهد شد.
The project will be finished by 8.
پروژه تا قبل از ساعت 8 تمام خواهد شد.
فعل «have» ممکن است فعل اصلی یا فعل کمکی باشد.
فعل «have» بهعنوان فعل اصلی ممکن است به معنای «دارا بودن»، «خوردن» یا «نوشیدن» باشد. مثلا:
Have به معنای دارا بودن:
I have one brother and two sisters.
من یک برادر و دو خواهر دارم.
I had many clothes.
من یک عالمه لباس داشتم.
Have به معنای خوردن:
Last night I had dinner with my friends.
دیشب با دوستانم شام خوردم.
Let’s have some fruit together.
بیا مقداری میوه بخوریم.
Have به معنای نوشیدن:
Let’s have a drink.
بیایید یک نوشیدنی بنوشیم.
I always have soda with my food.
من همیشه به همراه غذایم نوشابه مینوشم.
نکته: فعل کمکی «have» به تنهایی معنای خاصی ندارد. این فعل برای نشان دادن زمان فعل اصلی استفاده می شود. «have» بهعنوان یک فعل کمکی، برای تشکیل زمانهای کامل استفاده میشود:
1.حال کامل:
I have completed my project.
من پروژهام را تکمیل کردهام.
She has cleaned the house.
او خانه را تمیز کرده است.
2. گذشتۀ کامل:
I had completed my project.
من پروژهام را تکمیل کرده بودم.
She had cleaned the house.
او خانه را تمیز کرده بود.
3. آیندۀ کامل:
I will have completed my project.
من پروژهام را تکمیل خواهم کرد.
She will have cleaned the house.
او خانه را تمیز خواهد کرد.
فعل «do» ممکن است فعل اصلی یا فعل کمکی در یک جمله باشد.
فعل “do” بهعنوان فعل اصلی به معنای «انجام دادن، عمل کردن، یا رفتار کردن» است.
Do whatever you want to do.
هر کاری که دوست داری را انجام بده.
*در اینجا «do» نقش فعل اصلی جمله را دارد و به معنای «انجام دادن» یا «رفتار کردن» است.
I do aerobics once a week.
من هفتهای یکبار ورزش ایروبیک انجام میدهم.
*در اینجا «do» نقش فعل اصلی جمله را دارد و به معنای «کار کردن بر روی چیزی» یا «انجام یک فعالیت» است.
فعل کمکی «do» معنی خاصی ندارد و میشود از آن برای توابع زیر استفاده کرد:
I don’t know where Ashley is.
من نمیدانم اشلی کجاست.
I don’t love my job.
من عاشق شغلم نیستم.
Do you know where is Ashely?
میدانی اشلی کجاست؟
Do you love your job?
آیا تو عاشق شغلت هستی؟
2. در اشکال تأکیدی
I do know where Ashley is.
من میدانم اشلی کجاست.
I do love my job.
من عاشق شغلم هستم.
برخی منابع افعال وجهی (modal verbs) را جزء افعال کمکی به حساب میآورند؛ بنابراین:
افعال کمکی وجهی یا صرفاً افعال وجهی حالت دستوری جمله را تغییر میدهند. این بدین معناست که شما میتوانید از از افعال وجهی استفاده کنید تا فعل اصلی را به معنیهای متفاوتی تعبیر کنید.
-نشان دادن احتمال یا possibility:
It might rain.
ممکن است باران ببارد.
یا
It may rain.
شاید باران ببارد.
-نشان دادن قابلیت یا ability:
It can rain.
میشود باران ببارد.
-نشان دادن الزام یا necessity:
It must rain.
باید باران ببارد.
-نشان دادن پیشنهاد یا suggestion:
It should rain.
بهتر است باران ببارد.
-نشان دادن زمان آینده یا future tenses:
It will rain.
باران خواهد بارید.
نکته: هنگام استفاده از افعال وجهی، فعل اصلی اغلب یا به صورت وجه وصفی (گذشته یا حال، بسته به کاربرد) یا شکل مصدر بدون to، که به نام «bare infinitive» شناخته میشود، میگیرد. در مثالهای زیر، توجه کنید که چگونه فعل اصلی وقتی با یک فعل کمکی استفاده میشود، صرف خود را از دست میدهد (منظور از صرف، -s پایان افعال برای سوم شخص مفرد است).
Jane walks alone → Jane will walk alone.
جین تنهایی قدم میزند ← جین تنهایی قدم خواهد زد.
Mahsa talks for hours → Mahsa can talk for hours.
مهسا ساعتها حرف میزند ← مهسا قادر است ساعتها حرف بزند.
نکته:یکی از تفاوتهای اصلی بین افعال کمکی وجهی با سایر افعال کمکی این است که افعال وجهی توسط با تغییر کردن فاعل (مثلا از اول شخص به سوم شخص) تغییر نمیکند. بهعنوان مثال، فعل وجهی «might» بدون توجه به فاعل یکسان میماند؛ برخلاف سایر افعال کمکی مانند «have». به نمونههای زیر توجه کنید:
I might delete my Instagram account.
من ممکن است حساب اینستاگرام خود را حذف کنم.
She might delete her Instagram account.
او ممکن است حساب اینستاگرام خود را حذف کند.
نکنه: در جملات بالا با تغییر فاعل از «I» به «She»، فعل وجهی «might» تغییر نکرد و البته تغییری در فعل اصلی بهوجود نیامد.
I have deleted my Instagram account.
من حساب اینستاگرام خود را حذف کردهام.
She has deleted her Instagram account.
او حساب اینستاگرام خود را حذف کرده است.
نکته: در جملات بالا با تغییر فاعل از «I» به «She»، فعل کمکی «have» به «has» تغییر کرده است (البته که فعل اصلی در هر دو جمله یکسان و وجه وصفی ماضی است.)
با این حال، افعال وجهی «can» و «will» نیز ممکن است به فعل ماضی تبدیل شوند؛ «can» به «could» و «will» به «would» تغییر خواهد کرد (زمانی که دربارۀ آیندۀ مرتبط با گذشته بحث میکنیم.)
I can swim → I could swim.
من میتوانم شنا کنم ← من میتوانستم شنا کنم.
I will go there → I would go there.
من به آنجا خواهم رفت ← من میخواستم به آنجا بروم.
افعال کمکی بسته به وجود افعال وجهی یا سایر افعال کمکی ممکن است موقعیتهای مختلفی در جمله داشته باشند. در نتیجه ساختاری وجود دارد که موقعیت افعال کمکی را مشخص میکند. در این نمونه ساختار عبارت است از:
فاعل (subject) + افعال وجهی (modal verbs) + have + been + فعل وجه وصفی ماضی (past participle)
It will have been finished.
این تمام خواهد شد.
نکته: در این جمله «will» یک فعل وجهی، «have» یک فعل کمکی است که زمان کامل را میسازد و «been» برای مجهول کردن جمله به کار میرود.
It should have been cooked until tonight.
باید تا امشب پخته میشد.
نکته: در این جمله «should» یک فعل وجهی، «have» یک فعل کمکی است که زمان کامل را میسازد و «been» برای مجهول کردن جمله به کار میرود.
یا در جملات زیر ساختار بدین صورت است:
فاعل (subject) + افعال وجهی (modal verbs) + have + فعل وجه وصفی ماضی (past participle)
You must have played it.
باید بازی میکردی.
نکته: در این جمله «should» یک فعل وجهی و «have» یک فعل کمکی است.
She might have gone there.
او ممکن است به آنجا رفته باشد.
نکنه: در این جمله «might» یک فعل وجهی و «have» یک فعل کمکی است.
– اگر افعال وجهی فعل اصلی یک عبارت کمکی باشند، میشود آنها را نفی، وارونه یا مزدوج کرد. در غیر این صورت، خود فعل کمکی باید نفی یا وارونه شود:
I shouldn’t have eaten that food → shouldn’t you have eaten that food?
من نباید آن غذا را میخورد ← آیا نباید آن غذا را میخوردی؟
نکنه: در اینجا «should» نقش یک فعل وجهی دارد که منفی شده است.
I haven’t eaten that food → have you eaten that food?
من آن غذا را نخوردهام ← آیا آن غذا را خوردهای؟
نکنه: در این جمله هیچ فعل وجهی وجود ندارد؛ بنابراین برای ساخت جملۀ پرسشی یا جملۀ منفی از فعل کمکی «have» استفاده میکنیم.
-در یک جمله میشود از بیش از یک فعل کمکی استفاده کرد. مثلا:
Ashley will be studying in US next year.
اشلی سال آینده در ایالات متحده تحصیل خواهد کرد.
افعال کمکی اصلی
افعال کمکی وجهی
به طور خاص، افعال وجهی این موقعیتها را پوشش میدهند:
در زبان انگلیسی، برای طرح سوالات بله/خیر از افعال کمکی استفاده میکنند؛ مگر اینکه فعل اصلی «be» یا زمان آن استمراری باشد. اگر فعل اصلی سوال be نباشد، یک فعل وجهی در ابتدای جمله اضافه میکنیم:
I can speak English → can you speak English?
من میتوانم انگلیسی صحبت کنم ← آیا تو میتوانی انگلیسی صحبت کنی؟
She will buy a house → will she buy a house?
او خانهای خواهد خرید ← آیا او خانهای خواهد خرید؟
در انگلیسی، برای طرح سؤالات ضمیمهای از ضمیر و فعل کمکی استفاده میکنند که به بهترین وجه با زمان، جنبه و حالت عبارت مطابقت دارد. سوال ضمیمهای همیشه برعکس جمله عمل میکند. اگر جمله مثبت باشد، سوال ضمیمهای منفی است. اگر جمله منفی باشد، سوال ضمیمهای مثبت است.
در جملات مثبت:
They can play football, can’t they?
آنها میتوانند فوتبال بازی کنند، نمیتوانند؟
در جملات منفی:
They can’t play football, can they?
آنها نمیتوانند فوتبال بازی کنند؛ میتوانند.