جملات با قرار دادن کلمات در کنار یکدیگر شکل میگیرند، اما همیشه برای ساختن یک جمله معنادار به بیش از یک کلمه نیاز نداریم.
جملات با قرار دادن کلمات مختلف در یک نظم خاص برای انتقال یک معنای خاص شکل میگیرند. حتی یک کلمه ممکن است یک مفهوم معنیدار را در انگلیسی منتقل کند، بنابراین، میتوانیم جملات یک کلمهای را در انگلیسی داشته باشیم. اما معمولاً جملات دارای فاعل و مسند هستند.
جملات عمدتاً در چهار حالت به شرح زیر دستهبندی میشوند:
جملات با قرار دادن کلمات در کنار یکدیگر شکل میگیرند، اما همیشه برای ساختن یک جمله معنادار به بیش از یک کلمه نیاز نداریم.
جملات با قرار دادن کلمات مختلف در یک نظم خاص برای انتقال یک معنای خاص شکل میگیرند. حتی یک کلمه ممکن است یک مفهوم معنیدار را در انگلیسی منتقل کند، بنابراین، میتوانیم جملات یک کلمهای را در انگلیسی داشته باشیم. اما معمولاً جملات دارای فاعل و مسند هستند.
جملات عمدتاً در چهار حالت به شرح زیر دستهبندی میشوند:
-جملات خبری اطلاعاتی دربارۀ چیزی میدهند. آنها یک فاعل و یک مسند دارند که از فعل و گاهی متمم فاعل یا متمم مفعول ساخته شده است. در اینجا چندین نمونه آورده شده است:
My mother used to always put on new clothes and comb her hair immediately after waking up.
مادر من عادت داشت همیشه بلافاصله بعد از بیدار شدن لباس جدید به تن کند و موهایش را شانه کند.
My father has found a new job in a petrochemical company.
پدر من کار جدیدی در شرکت پتروشیمی یافته است.
*** جملات خبری نیز به دو گروه تقسیم میشوند:
1. جملات خبری منفی (negative)
برای تشکیل جملات منفی از قوانین نفی استفاده میکنیم. نمونهها را بررسی کنید:
Due to low rainfall, we are not planting any seeds this year.
به دلیل بارش کم، امسال هیچ بذری نمیکاریم.
This year everything is different. We do not go anywhere to see and visit Eid.
امسال همه چیز فرق کرده است. برای دید و بازدید عید جایی نمیرویم.
2. جملات خبری مثبت (affirmative)
جملات مثبت افعال مثبت دارند. نمونهها را بررسی کنید:
If we want to succeed in this path, we must work hard and save money.
اگر میخواهیم در این مسیر موفق شویم باید حسابی کار کنیم و پول پسانداز کنیم.
My sister is pregnant with twins. Doctors have predicted that both children will be girls.
خواهر من دوقلو باردار است. پزشکان احتمال دادهاند هردو بچه دختر باشد.
هر جملۀ خبری حداقل به یک بند مستقل نیاز دارد که باید دارای یک فاعل و یک مسند باشد. با این حال، جملات خبری همچنین ممکن است بیش از یک بند مستقل یا یک بند مستقل همراه با چیزی به نام بند فرعی (که گاهی اوقات بند وابسته نیز نامیده میشود) داشته باشند.
بسته به اینکه چند بند دارید و کدام نوع هستند، چهار نوع جملۀ خبری وجود دارد. ما خلاصهای کوتاه در زیر ارائه میدهیم.
جملات ساده از یک فاعل به عنوان فاعل فعالیت و یک مسند که بیانگر عمل است تشکیل شده است. جملات ساده با هیچ بند وابسته یا فرعی دیگری دنبال نمیشوند.
مثلاً:
The man I have chosen to continue my life is very handsome and personable.
مردی که برای ادامۀ زندگی انتخاب کردهام بسیار خوشتیپ و باشخصیت است.
My mother always drinks thick tea.
مادر من همیشه چای را غلیظ مینوشد.
جملۀ مرکب جملهای است با دو یا چند بند مستقل. جملات معمولاً با یک حرف ربط همپایه (for, and, nor, but, or, yet» به ترتیب به معنای «برای، و، نه، اما، یا، هنوز، » و به FANBOYS معروف هستند، به هم متصل میشوند، که معمولاً به ویرگول نیاز دارند، اما نه همیشه. از طرف دیگر، میتوانید بندهای مستقل را فقط با استفاده از نقطه ویرگول به هم متصل کنید.
Although this dress is very expensive; But one day I will buy it.
اگرچه این لباس خیلی گران است؛ اما روزی آن را خواهم خرید.
I want to start reading; yet I’m not bored.
من میخواهم کتابخوانی را شروع کنم؛ اما هنوز حوصله ندارم.
جملات پیچیده از یک بند مستقل و حداقل یک بند وابسته به بند مستقل تشکیل میشوند. در اینجا چندین نمونه آورده شده است:
I live alone since I had a fight with my family.
از وقتی که با خانوادهام بحثم شد تنها زندگی میکنم.
You will attract the teacher’s opinion if you try harder.
اگر بیشتر تلاش کنی نظر استاد را جلب خواهی کرد.
جملات مرکب-پیچیده جملات مرکب را با جملات پیچیده ترکیب میکنند. یک جمله مرکب-پیچیده حداقل دارای دو بند مستقل و یک جملۀ وابسته است.
در اینجا چندین نمونه وجود دارد:
When he was saying goodbye, he started crying; But I could not do anything.
وقتی که داشت خداحافظی میکرد گریهاش گرفت؛ اما من نتوانستم کاری بکنم.
I am beautiful and my mother is beautiful too, yet my grandfather says she is more beautiful than me.
من زیبا هستم و مادرم هم زیباست، با این حال پدربزرگم میگوید او از من زیباتر است.
ترتیب کلمات در جملات توضیحی کاملاً ساده است:
فاعل (subject) + فعل (verb) + مفعول (object)
در حالت ایده آل، فاعل اول میآید و پس از آن فعل (مصدور) و بعد از آن مفعول غیرمستقیم و مفعول مستقیم میآید. توجه داشته باشید که بسیاری از جملات مفعول ندارند، بنابراین گاهی اوقات فقط به یک فاعل و یک مسند نیاز دارید.
قسمتهای دیگر جمله مانند عبارات اضافه و بندهای فرعی را میتوان در ابتدا یا انتهای جمله اضافه کرد. همچنین میتوانید کلمات انتقالی (transition words) را قبل از فاعل اضافه کنید، که کمک بزرگی برای اتصال جملات در کارهای طولانیتر مانند نوشتن خلاقانه یا مقالات تحقیقاتی است.
آیا میخواهید بدانید چگونه جملات بهتری بنویسید؟ بیایید به چند نمونۀ عالی از جملات بیانی از ادبیات انگلیسی نگاهی بیندازیم. دیدن اینکه چگونه نویسندگان مشهور از جملات توضیحی استفاده میکنند میتواند به شما در درک نکات دقیق کمک کند.
“You forget what you want to remember, and you remember what you want to forget.”
—Cormac McCarthy, The Road
آنچه را که می خواهید به خاطر بسپارید فراموش می کنید و آنچه را که می خواهید فراموش کنید به یاد می آورید.
-کورمک مک کارتی، جاده
“Not all who wander are lost.”
—J. R. R. Tolkien, The Fellowship of the Ring
«همۀ کسانی که سرگردان هستند گم نمیشوند.»
– جی. آر آر تالکین، یاران حلقه
“I didn’t fall in love, I rose in it.”
—Toni Morrison, Jazz
«من عاشق نشدم، در آن قیام کردم.»
– تونی موریسون، جاز
“No man ever steps in the same river twice, for it’s not the same river and they are not the same man.”
—Heraclitus
«هیچ کس هرگز دو بار در یک رودخانه قدم نمی گذارد، زیرا رودخانه یک رودخانه نیست و آنها یک انسان نیستند.»
– هراکلیتوس
“There is no greater agony than bearing an untold story inside you.”
—Maya Angelou
«هیچ رنجی بزرگتر از تحمل یک داستان ناگفته در درون شما نیست.»
-مایا آنجلو
“All happy families are alike; each unhappy family is unhappy in its own way.”
—Leo Tolstoy, Anna Karenina
«همه خانوادههای شاد شبیه هم هستند. هر خانواده ناراضی در نوع خود ناراضی است.»
– لئو تولستوی، آنا کارنینا
“I like large parties. They’re so intimate. At small parties, there isn’t any privacy.”
—F. Scott Fitzgerald, The Great Gatsby
«من مهمانی های بزرگ را دوست دارم. آنها خیلی صمیمی هستند در مهمانیهای کوچک، حریم خصوصی وجود ندارد.»
– اف. اسکات فیتزجرالد، گتسبی بزرگ
-ما از حالت پرسشی برای پرسیدن سؤال یا درخواست اطلاعات دربارۀ چیزی استفاده میکنیم. معمولاً جملات پرسشی وارونه میشوند. در اینجا چندین نمونه آورده شده است:
Sorry, I ask again; But what are you doing here?
ببخشید دوباره میپرسم؛ اما در اینجا مشغول به چه کاری هستید؟
Can you help me answer this questionnaire?
میتوانید در پاسخ دادن به این پرسشنامه به من کمک کنید؟
چهار نوع جمله یا سوال پرسشی وجود دارد که هر کدام ساختار خاصی دارند. اغلب نوع استفاده شما به اطلاعاتی که میخواهید بستگی دارد، مانند بله/خیر یا انتخابی از گزینهها. ما جزئیات را در زیر مورد بحث قرار میدهیم، اما در اینجا فهرستی سریع از چهار نوع جمله پرسشی آورده شده است:
الف) جملات پرسشی کامل (wh-questions)
ب) جملات پرسشی بله/خیر (yes/no questions)
ج) جملات پرسشی «یا» (or questions)
د) جملات پرسشی ضمیمهای (tag questions)
1. جملات پرسشی کامل (wh-questions)
جملات پرسشی کامل (که گاهی اوقات open-ended questions یا سوالات باز شناخته میشوند) اطلاعات ناشناختۀ خاصی را درخواست میکنند که با یک کلمه WH در جملۀ سؤالی جایگزین میشود. از آنجایی که هر اطلاعاتی ممکن است ناشناخته باشد، پاسخ به سؤالات کامل به طور بالقوه ممکن است هر چیزی جز بله یا خیر باشد. سؤالات کامل از همان ساختار «فعل کمکی + فاعل + فعل اصلی» مانند سؤالات دیگر پیروی میکنند، اما کلمه WH معمولاً قبل از فعل کمکی اول میآید.
نکته: جملات پرسشی کامل با کلمات پرسشی قبیل «where, when, what, how, why, how long and how much/many» شروع میشوند:
Where are you going at this time of night?
این موقع شب داری به کجا میروی؟
How much money do we need to start our own company?
برای راهاندازی شرکت خودمان به چه مقدار پول نیازمندیم؟
2. جملات پرسشی بله/خیر (yes/no questions)
همانطور که میتوانید حدس بزنید، جملات پرسشی بله/خیر سوالاتی هستند که پاسخ آنها بله یا خیر است. بقیۀ اطلاعات، مانند فاعل و عمل، مشخص است، اما گوینده درخواست پاسخ مثبت یا منفی دارد.
سوالات بله/خیر همیشه با فعل be یا فعل کمکی مانند do، have، can یا will شروع میشوند. از آنجایی که سؤال به دنبال اطلاعات جدید نیست، بلکه به دنبال تأیید یا رد آنچه قبلاً شناخته شده است، سؤالات بله / خیر از کلمات WH استفاده نمیکنند.
Do you have another sibling to call?
آیا خواهر یا برادر دیگری دارید تا با او تماس بگیرید؟
Have you ever been in Africa?
آیا تا به حال آفریقا بودهاید؟
3. جملات پرسشی «یا» (or questions)
جملات پرسشی با حرف ربط یا انتخابی را پیشنهاد میکنند یا انتخابی را درخواست میکنند. آنها مانند سؤالات بله/خیر، با یا جداسازی گزینهها ساختار یافتهاند.
Do you like to have dinner outside or at home?
دوست داری شام را بیرون از خانه میل کنیم یا در خانه؟
Will you travel to the north or the south for Nowruz holidays?
برای تعطیلات نوروز به شمال سفر خواهی کرد یا جنوب؟
نکته: اگر بیش از دو گزینه دارید، از «یا» فقط قبل از آخرین گزینه استفاده کنید.
Should we have hamburgers, chicken sandwiches, pizza or hot dogs for lunch?
برای ناهارهمبرگر، ساندویچ مرغ، پیتزا یا هات داگ بگیریم؟
Should we buy a scarf, bag, shoes or dress for Mother’s Day?
برای روز مادر کادو شال، کیف، کفش یا لباس بگیریم؟
4. جملات پرسشی ضمیمهای (tag questions)
سوالات ضمیمهای با انواع دیگر جملات پرسشی متفاوت است. آنها زمانی استفاده میشوند که فکر میکنید چیزی درست است اما میخواهید تأیید کنید. چیزی که آنها را متفاوت میکند این است که ساختار آنها مانند جملات خبری معمولی است، با یک سوال سریع «ضمیمه شده» در پایان.
You had a unicorn; didn’t you?
تو یک اسب تک شاخ داشتی؛ نداشتی؟
You will travel to Mecca; won’t you?
تو به مکه سفر خواهی کرد؛ مگرنه؟
برای ایجاد یک سوال ضمیمهای، با یک عبارت معمولی شروع کنید. میتوانید با استفاده از یک فعل کمکی یا فعل be و یک ضمیر برای فاعل، ضمیمه را ایجاد کنید. فراموش نکنید که بین عبارت و ضمیمه یک ویرگول اضافه کنید.
جمله + فعل کمکی یا be + ضمیر فاعلی
We are not friends; Are we?
ما که با هم دوست نیستیم؛ هستیم؟
نکته: اگر فعل اصلی be نیست و افعال کمکی دیگری وجود ندارد، مانند سایر جملات پرسشی در ضمیمه از do استفاده کنید.
His mother always prepares breakfast for him; doesn’t she?
مادر او همیشه برایش صبحانه آماده میکند؛ اینگونه نیست؟
نکته: ضمیمه همچنین از همان زمان عبارت استفاده میکند. اگر عبارت در زمان گذشته است، از کلماتی مانند did، had، was یا were در ضمیمه استفاده کنید.
His mother always prepared breakfast for him; didn’t she?
مادر او همیشه برایش صبحانه آماده میکرد؛ اینگونه نیست؟
نکته: سه قانون مهم برای به خاطر سپردن سوالات ضمیمهای وجود دارد:
1. مثبت و منفی بودن عبارت و ضمیمه معکوس میشود. اگر عبارت مثبت باشد، ضمیمه منفی است. اگر عبارت منفی باشد، ضمیمه مثبت است.
*** ضمیمۀ منفی:
You will call her; won’t you?
تو با او تماس خواهی گرفت؛ نه؟
*** ضمیمۀ مثبت:
You won’t call her; will you?
تو با او تماس نخواهی گرفت؛ نه؟
2. اگر ضمیمه منفی است، از اختصارسازی استفاده کنید.
She has taken her driving license; hasn’t she?
او گواهینامه رانندگی خود را گرفته است؛ نه؟
3. اگر فاعل ضمیر I و ضمیمه منفی است، به جای amn’t از aren’t استفاده کنید.
I am emotionally independent; aren’t I?
من به لحاظ عاطفی مستقل هستم؛ نه؟
نکته: با این حال، اگر ضمیمه از I استفاده میکند و مثبت است، همچنان می توانید از am استفاده کنید.
I am not a good friend; am I?
من دوست خوبی نیستم؛ نه؟
-برای دستور دادن از جملات امری استفاده میشود. آنها معمولاً فقط از یک کلمه ساخته میشوند که در واقع فعل امری است. در اینجا چندین نمونه آورده شده است:
Sit here and be quiet!
همینجا بنشین و ساکت باش!
Don’t move! If you move, I will shoot you.
از جایت تکان نخور! اگر تکان بخوری به تو شلیک میکنم.
*** جملات امری انگلیسی نیز به دو گروه تقسیمبندی میشوند:
1. جملات امری که فقط از یک فعل استفاده میکند.
Stand up!
بلند شو!
Sit down!
بنشین!
2. جملات امری که از فاعل به همراه فعل استفاده میکنند.
فاعل یک جملۀ امری ضمیر «تو یا you» است که معمولاً حذف میشود زیرا در معنای فعل امری مستتر است.
You go there!
تو به آنجا برو!
You do your homework!
تو تکالیفت را انجام بده!
«should» و «must» افعال امری نیستند. افعال امری را میشود بدون فاعل به کار برد. با این حال، شما هرگز نمیتوانید از افعال وجهی به تنهایی به عنوان یک فعل امری استفاده کنید. بنابراین، اگر بتوانید فاعل را حذف کنید بدون اینکه به شکل جمله لطمهای وارد شود، فعل یک فعل امری است.
You listen to my words! → listen to my words!
تو به حرفهایم گوش کن! ← به حرفهایم گوش کن!
نکته: در این جمله «listen» یک فعل امری است.
You must listen to me! → must listen to me!
تو باید به حرفهایم گوش کنی! ← …
نکته: در این مثال، فعل «must» بدون فاعل قابل استفاده نیست؛ بنابراین یک فعل امری نیست!
You should listen to me! → should listen to me!
تو باید به حرفهایم گوش کنی! ← …
نکته: در این مثال، فعل «should» بدون فاعل قابل استفاده نیست؛ بنابراین یک فعل امری نیست!
از آنجایی که افعال امری همه افعال اصلی هستند، برای تشکیل دستورات منفی تنها کاری که باید انجام دهید این است که «don’t» را به ابتدای جملۀ دستوری اضافه کنید. مثلاً:
Do not touch my things!
دست به وسایل من نزن!
Don’t make so much noise! My head hurts.
اینقدر سروصدا نکن! سرم درد میکند.
اگرچه بیشتر جملات مثالی که تا به حال استفاده کردهایم جملات ساده و تک جملهای هستند، فرض نکنید که همۀ جملههای امری به این کوتاهی هستند. یک جملۀ امری ممکن است چند بند داشته باشد و در بسیاری از موارد، این جملات چند جملهای جملات شرطی هستند.
جملۀ شرطی جملهای است که علت و اثر (تضمین شده، محتمل یا حتی بسیار بعید) آن را نشان میدهد. به این نمونه از جملات امری شرطی نگاهی بیندازید:
If I don’t answer your call, leave a message. I may not be able to answer your phone.
اگر جواب تماس شما را ندادم پیغام بگذارید. احتمالاً نتوانم تلفن شما را پاسخ بدهم.
Do not stay here! Come into the room when I call you.
اینجا نایستید! وقتی صدایتان زدم به داخل اتاق بیایید.
جملات امری تقریباً همیشه با افعال امری شروع میشوند. افعال امری، ریشهای از افعال هستند که با دنبال کردن مفعول جملات خود، جملات امری را تشکیل میدهند. به افعال امری که در این مثالها پررنگ شدهاند نگاهی بیندازید:
Take your sister’s hand and cross the sidewalk!
دست خواهرت را بگیر و از پیاده رو عبور کن!
Drink this glass of water!
این لیوان آب را بنوش!
همانطور که میبینید، فعل معمولاً در یک جملۀ امری اول میآید؛ اما همیشه اینطور نیست. به جایی که فعل در این مثالها قرار میگیرد نگاه کنید:
Make sure you don’t come late to school next time!
مطمئن شو که دفعۀ دیگر دیر به مدرسه نمیآیی!
Please bring a plate of fruit for my guest!
لطفا یک بشقاب میوه برای مهمان من بیاورید!
نکته: به طور معمول، فاعل یک جملۀ امری ضمنی است.
در برخی از جملات امری مفعول غیرمستقیم نیز از فعل پیروی میکند. در برخی دیگر، مفعول غیر مستقیم وجود ندارد. و در برخی از جملات امری، مانند اینها، فعل کل جمله است:
Go.
برو.
Stop!
بایست!
Run!
بدو!
جملۀ امری زیر ممکن است بیادبانه باشد:
Don’t tell me open the door.
به من نگویید در را باز کن.
یکی از چالشهایی که نویسندگان اغلب با جملات امری مواجه میشوند این است که میتوانند به عنوان رئیسجمهور شناخته شوند، حتی زمانی که نویسنده قصدی برای آنها نداشته باشد. این امر به ویژه هنگامی که از طریق متن یا ایمیل با هم ارتباط برقرار میکنید صادق است زیرا نمیتوانید از لحن صدا یا زبان بدن خود برای کاهش درخواست استفاده کنید. پس چگونه میتوانید به مردم بگویید که کارهایی را انجام دهند بدون اینکه به نظر برسد که به آنها دستور میدهید؟
چند راه وجود دارد و روش صحیح برای یک جمله به چند عامل بستگی دارد:
نکته: به طور کلی، افزودن کلمه «please» به معنای لطفاً به یک جمله امری فوراً لحن آن را مؤدبانهتر میکند. این جملات را با هم مقایسه کنید:
Turn off the heater.
بخاری را خاموش کن.
Please turn off the heater.
لطفاً بخاری را خاموش کن.
*** با درخواست، راه دیگری برای ملایم کردن لحن جملۀ خود وجود دارد که آن تبدیل درخواست به یک سوال است:
Give us a table near the window.
یک میز نزدیک پنجره به ما بدهید.
Could you please give us a table near the window?
ممکن است لطفاً یک میز کنار پنجره به ما بدهید؟
در این صورت این جمله دیگر جملۀ امری نیست؛ اما به همان هدفی میرسد که از شنونده درخواست میکند.
– در موقعیتهایی که نیاز به دستور مستقیم دارید چطور؟ زمینه ممکن است کمککننده باشد. به عنوان مثال، اگر در دعوتنامۀ مهمانی شما به سادگی آمده است: «don’t park in our driveway» به معنای «در خیابان ما پارک نکنید»؛ این ممکن است سرد و بیادبانه تفسیر شود. اما اگر دلیل این دستور را با چیزی مانند «don’t park in our driveway; it’s a shared driveway and our neighbors need to be able to get in and out during the party» به معنای «در خیابان ما پارک نکنید؛ این یک مسیر مشترک است و همسایگان ما باید بتوانند در طول مهمانی وارد و خارج شوند»، لحن شما فوراً از درخواست تغییر میکند.
– لحن پیمایش ممکن است در ارتباطات نوشتاری دشوار باشد، به خصوص زمانی که با افرادی ارتباط برقرار میکنید که هرگز شما را رودررو ندیدهاند. اگر هرگز مطمئن نیستید که یک جمله یا یک قطعه متن طولانیتر چگونه به خواننده خود میرسد، سعی کنید آن را با صدای بلند بخوانید و به لحن آن گوش دهید. همچنین راه حل دیگر این است که شخص دیگری نوشتههای شما را بخواند و به شما بگوید که لحن شما چگونه است.
– از ایموجیها برای ملایمتر کردن لحن خود استفاده نکنید، مگر در مکالمههای خیلی معمولی. در حالی که ممکن است شما یک ایموجی را یکطرفه تفسیر کنید، گیرندۀ شما ممکن است آن را کاملاً متفاوت تفسیر کند – و به طور بالقوه شما را راضی، تحقیرکننده یا مسخرهکننده تصور کند. در صورت لزوم لحن خود را با ادب ملایم کنید، اما نوشتۀ خود را با ظرافتهای بیش از حد پیچیده نکنید. این فقط پیام شما را کمتر واضح میکند، که دقیقا برعکس چیزی است که هنگام استفاده از جملات ضروری به آن نیاز دارید.
جملات تعجبی برای نشان دادن تعجب یا سایر احساسات قوی استفاده میشود. معمولاً جملات تعجبی با استفاده از کلمات «what» و «how» به ترتیب به معنای «چه» و «چقدر» شکل میگیرند. در اینجا چندین نمونه وجود دارد:
What a beautiful dress you have!
چه لباس قشنگی داری!
How impressive!
چقدر تاثیرگذار!
نکته: توجه داشته باشید که در هر دو مثال بالا، ترتیب کلمه همچنان فاعل-فعل است. قسمت ابتدایی هر جمله (یعنی قسمتی که با «what» یا «how» شروع میشود به نظر نابهجا میآید)؛ اما این عمدی است. این ساختار آناستروف (anastrophe) نامیده میشود، که تغییر عمدی ترتیب کلمات عادی برای تاکید است.
هر نوع جملهای با علامت نگارشی خاصی دنبال میشود. میتوانید علائم نگارشی مورد استفاده برای هر نوع جمله را در لیست زیر مشاهده کنید: