در زبان انگلیسی، حروف اضافه (prepositions) کلماتی هستند که برای نشان دادن رابطه مکانی، زمانی، و معنایی بین اجزای جمله استفاده میشوند. در این آموزش به بررسی کامل حروف اضافه در انگلسی کیپردازیم. در زیر لیستی از مهمترین حروف اضافه در انگلیسی به فارسی آورده شده است:
حروف اضافه در زبان انگلیسی نقش مهمی در تشکیل جملات و انتقال معنا دارند و باید به درستی استفاده شوند تا جملات به خوبی منتقل شوند.
حروف اضافه یا به عبارت دیگر «prepositions» ممکن است روابط متفاوتی را بین عناصر جمله نشان دهند. این مقاله برخی از رایجترین کارکردهای آنها را معرفی میکند.
در زبان انگلیسی انواع مختلفی از حروف اضافه وجود دارد که کارکردهای متفاوتی را انجام میدهند. از آنها میشود برای مقایسه یا تقابل دو موجود، معرفی موضوع یک عبارت، نشان دادن هدف یا قصد یک عمل، نشان دادن ابزار یا رسانۀ مورد استفاده برای انجام یک عمل، نشان دادن شمول یا حذف و … استفاده کرد. در این مقاله، ما قصد داریم حروف اضافهای که برای هر یک از این اهداف استفاده میشود را بررسی کنیم.
در زیر لیستی از انواع رایج حروف اضافه در زبان انگلیسی آمده است:
مثال | توضیح | نوع |
---|---|---|
On, at, during, in | حروف اضافۀ زمان، زمان وقوع یک رویداد را نشان میدهند که آن اتفاق افتاده است، اتفاق میافتد یا ممکن است رخ دهد. | حروف اضافۀ زمان یا prepositions of time |
At, by, in, on | «حروف اضافۀ مکان» نشان میدهد که یک رویداد کجا رخ داده است. | حروف اضافۀ مکان یا prepositions of place |
Toward, to, by | ممکن است درک و به کار بردن آن دشوار باشد، اما این حروف اضافه دربارۀ جهتی که رویداد در آن رخ میدهد، صحبت میکند. | حروف اضافۀ حرکت یا prepositions of movement |
Of, his, her | «حروف اضافۀ مالکیت» به معنای مالکیت یک چیزی است. | حروف اضافۀ مالکیت یا prepositions of possession |
Beside, over, than, versus | مقایسه شامل بررسی کیفیتها، ویژگیها و ویژگیهای دو یا چند چیز، افراد، ایدهها یا مفاهیم است تا مشخص شود که چگونه با هم مرتبط هستند. | حروف اضافۀ مقایسه یا prepositions of comparison |
As, like, near to | یکی از راههای مقایسۀ دو چیز این است که دربارۀ شباهتهای آنها صحبت کنیم. هنگامی که دربارۀ شباهتها صحبت میکنیم، بر جنبههایی از دو موجودیت مشابه تمرکز میکنیم. | حروف اضافۀ شباهت یا prepositions of similarity |
From, unlike, to | در برخی موارد دیگر، وقتی دو چیز را با هم مقایسه میکنیم، میخواهیم تفاوت آنها را برجسته کنیم. | حروف اضافۀ تفاوت یا prepositions of difference |
Amidst, despite, in spite of | «مقابله» شامل برجستهکردن یک نتیجۀ خاص است که با آنچه بر اساس اطلاعات موجود مورد انتظار بود متفاوت است. | حروف اضافۀ مقابله یا prepositions of contrast |
For, toward | حروف اضافۀ هدف نشان میدهد که یک آیتم برای چه چیزی استفاده میشود یا چه عملکردی را انجام میدهد. | حروف اضافۀ هدف یا prepositions of purpose |
For, toward | «نیت» شامل داشتن یک برنامه یا هدف در ذهن و تصمیمگیری برای انجام کاری برای رسیدن به آن هدف است. | حروف اضافۀ نیت یا prepositions of intention |
With, by, in | «شیوه» نشان میدهد که یک عمل چگونه انجام میشود یا چگونه اتفاقی میافتد | حرف اضافۀ شیوه یا prepositions of manner |
With, by, by means of | حروف اضافۀ ابزار، ابزار یا وسیلهای را معرفی میکنند که برای انجام یک کار یا عملکرد خاص استفاده میشود. | حروف اضافۀ ابزار یا prepositions of instrument |
On, over, via, through | «وسیله» به روش یا مسیری اشاره دارد که از طریق آن یک کار خاص تسهیل یا فعال میشود. | حروف اضافۀ وسیله یا prepositions of medium |
By | «واسطه» مربوط به شخص/افراد یا چیزهایی است که این عمل را انجام دادهاند. | حروف اضافۀ واسطه یا prepositions of agency |
From, of | حروف اضافه همچنین ممکن است برای نشان دادن ریشه یا نقطهای که چیزی در آن به وجود آمده است استفاده شود. | حروف اضافۀ ریشه یا prepositions of origin |
From, with, (out) of | حروف اضافه همچنین ممکن است مادهای را نشان دهند که چیزی از آن ساخته شده است. | حروف اضافۀ مواد یا prepositions of material |
About, over, on, of, regarding, concerning, as per, in terms of | همچنین میتوانیم از حروف اضافه برای نشان دادن موضوع یک عبارت استفاده کنیم. موضوع، ایدۀ اصلی یا موضوعی است که در حال بحث و تبادل نظر است. | حروف اضافۀ موضوع یا prepositions of topic |
On, among, under, including | شمول شامل عمل اجازه دادن به چیزی یا شخصی در یک گروه، فعالیت یا موقعیت خاص است. | حروف اضافۀ شمول یا prepositions of inclusion |
Beyond, outside, beside, other than, except, but, excluding, aside from, apart from | «حذف» مخالف گنجاندن است و به عمل جلوگیری از مشارکت یا قرار گرفتن کسی یا چیزی در گروه یا فعالیت خاصی اشاره دارد. | حروف اضافۀ حذف یا prepositions of exclusion |
From, of, under, because of, due to | «علت» چیزی است که یک دلیل یا نتیجه ایجاد میکند. عاملی مستقیم یا غیرمستقیم است که باعث میشود چیزی اتفاق بیفتد، مانند یک رویداد، عمل یا شرایط. | حروف اضافۀ علت یا prepositions of cause |
About, for, by virtue of, on account of, owing to | «دلیل» توضیحی است برای اینکه چرا اتفاقی افتاده است. این توجیه یا انگیزۀ اساسی برای یک عمل یا رویداد است | حروف اضافۀ دلیل یا prepositions of reason |
On | «مصرف» به عمل خوردن یا استفاده از یک مادۀ خاص برای رزق، لذت یا مقاصد دارویی اشاره دارد. | حروف اضافۀ مصرف یا prepositions of consumption |
On, with, under | «مسئولیت» یک عمل با شخصی است که در انجام آن نقش داشته است. | حروف اضافۀ مسئولیت یا prepositions of responsibility |
With, on, plus, along with | شرکت و حضور به حالت با هم بودن یا در دسترس بودن اشاره دارد، از جمله افرادی که با هم هستند یا اشیایی که با هم استفاده میشوند یا با هم گرفته میشوند و همچنین اشیایی که در دسترس افراد است. | حروف اضافۀ شرکت و حضور یا prepositions of company and presence |
Off, from | جداسازی دو آیتم شامل جابجایی یا جدا شدن آنها از یکدیگر است. برخی از حروف اضافه ممکن است با اتصال دو اسمی که از هم جدا شدهاند یا یکی از آنها حذف شده است، جدایی را نشان دهند. | حروف اضافۀ جدایی یا prepositions of separation |
Without | «غیاب» نقطۀ مقابل شرکت و حضور است و به نبودن یا نبودن شخص یا شیءای اطلاق میشود. | حروف اضافۀ غیاب یا prepositions of absence |
With, for, behind | «حمایت» به عمل ارائۀ کمک، همیاری یا تشویق به کسی یا چیزی اشاره دارد. | حروف اضافۀ حمایت یا prepositions of support |
With, against, versus, up against | «مخالفت» بر خلاف حمایت، به عمل مقاومت یا ایستادن در برابر چیزی یا کسی اطلاق میشود. | حروف اضافۀ مخالفت یا prepositions of opposition |
With, at, on | «هدف» به شخص یا چیزی گفته میشود که عمل یا حالتی به سمت او سوق داده میشود. هدف بر اساس قصد یا هدف کنندۀ کار مشخص میشود. | حروف اضافۀ هدف یا prepositions of target |
Like, such as | یک «مثال»، یک نمونۀ یا تصویر خاص از یک مفهوم یا ایدۀ کلی است. | حروف اضافۀ مثال یا prepositions of example |
As, for, like, unlike | «کلیشهها» انتظارات، مفروضات یا تعمیمهایی دربارۀ یک گروه بر اساس ویژگیها یا ویژگیهای خاص هستند. | حروف اضافۀ کلیشه یا prepositions of stereotype |
At, of | «انتساب» به عمل نسبت دادن یک کیفیت یا صفت خاص به یک شخص خاص اشاره دارد. | حرف اضافۀ انتساب یا prepositions of attribution |
Over, before, above, at the expense of | «ارجحیت» یا «ترجیح» اشاره به علاقه یا تمایل یک فرد به یک چیز بر چیز دیگر دارد | حروف اضافۀ ترجیح یا prepositions of preference |
Beyond, outside, past, within | «مرز» عاملی است که دامنۀ اعمال یا رفتار را محدود یا تعریف میکند. مرز، خط یا حدی است که یک ناحیه یا مفهوم را از دیگری جدا میکند. | حروف اضافۀ مرز یا prepositions of boundary |
For, of | «میزان» به کمیت یا کل چیزی اشاره دارد که معمولاً با یک مقدار عددی اندازهگیری میشود. | حروف اضافۀ کمیت یا prepositions of quantity |
Near, close to | حروف اضافۀ تقریبی را میشود مشابۀ حروف اضافۀ میزان استفاده کرد تا نشان دهد که مقدار دقیق نیست، اما تخمین زده میشود. | حروف اضافۀ میزان تقریبی یا prepositions pf approximate amount |
At, from, beyond, over, above, below, under | «سطح» نقطۀ شروع یا پایان چیزی را نشان میدهد. این آستانههای بالا یا پایین را نشان میدهد که حذف شدهاند. | حروف اضافۀ سطح یا prepositions pf level |
From…to, throughout, within, between | «حدود» به وسعت یا دامنۀ چیزی، معمولاً بر حسب مقدار یا مقدار قابل اندازهگیری اشاره دارد. | حروف اضافۀ حدود یا prepositions of range |
By, per, to, in | یک پارامتر معیاری را نشان میدهد که بر اساس آن چیزی سازماندهی، انجامشده یا اندازهگیری میشود | حروف اضافۀ پارامتر یا prepositions of parameter |
Plus, minus, less, by, times | توابع ریاضی معمولاً با حروف اضافه در گفتار و نوشتار بیان میشوند. | حروف اضافۀ ریاضیات یا prepositions of mathematics |
On, to, in addition to, on top of | برخی از حروف اضافه را میشود برای نشان دادن جمع استفاده کرد، اما نه لزوماً در زمینۀ توابع ریاضی. در این مورد، حروف اضافه بین اسمها ظاهر میشوند تا نشان دهند که یکی به دیگری اضافه شده است. | حروف اضافۀ جمع یا prepositions of addition |
For, in return for | «تبادل» به عمل دادن یا دریافت چیزی به عنوان غرامت برای چیز دیگری اشاره دارد. | حروف اضافۀ تبادل یا prepositions of exchange |
Rather than, instead of | «جانشینی» به عمل جایگزینی یک عنصر، شیء یا مفهوم با عنصر دیگر اشاره دارد | حروف اضافۀ جانشینی یا prepositions of substitution |
For, in return for | «نمايندگي» به عمل ايستادن يا عمل كردن به عنوان جايگزين شخص، گروه يا چيز ديگري اشاره دارد | حروف اضافۀ نمایش یا prepositions of representation |
In, under | ما همچنین میتوانیم از حروف اضافه برای نشان دادن وضعیت یک موجود خاص استفاده کنیم. | حروف اضافۀ حالت یا prepositions of state |
Over, above, under, below | «درجه» به یک موقعیت یا وضعیت در یک سلسله مراتب یا سیستم خاص اشاره دارد. | حروف اضافۀ درجه یا prepositions of rank |
To, into, toward | «تغییر» شامل فرآیند تبدیل یا اصلاح یک موجود خاص، مانند یک شخص، شیء یا موقعیت است. افعال خاصی برای نشان دادن تغییر و دگرگونی استفاده میشوند و اغلب با حروف اضافه دنبال میشوند که نتیجۀ آن تغییر را معرفی میکنند. | حروف اضافۀ تغییر یا prepositions of change |
In case of, in the event of | «شرط» به شرط یا پیش نیازی اطلاق میشود که برای وقوع یک رویداد یا عمل خاص باید برآورده شود. | حروف اضافۀ شرط یا prepositions of condition |
After, before, following, ahead of | «توالی» به نظم یا ترتیب خاصی از چیزها یا رویدادها اشاره دارد. | حروف اضافۀ توالی یا prepositions of sequence |
As per, in line with, in alignment with | «تراز» به چیدمان یا قرار دادن عناصر یا اجزای مختلف در ارتباط با یکدیگر اشاره دارد به گونهای که بخشهای مختلف یک سیستم یا سازمان به طور منسجم و موثر با هم کار کنند. | حروف اضافۀ همترازی یا prepositions of alignment |
According to, with respect to | «مرجع» منبعی از اطلاعات است که برای پشتیبانی یا تأیید یک گزاره، واقعیت یا استدلال خاص استفاده میشود. | حروف اضافۀ ارجاعدهی یا prepositions of reference |
حروف اضافۀ زمان، زمان وقوع یک رویداد را نشان میدهند که آن اتفاق افتاده است، اتفاق میافتد یا ممکن است رخ دهد. این ممکن است هر تاریخ، روز، زمان، ماه، سال یا حتی یک لحظۀ کوتاه باشد. حروف اضافۀ مکان عبارتاند از:
مثال:
Please be ready in two hours to reach the parliament.
لطفاً در عرض دو ساعت آماده شو تا به مجلس برسیم.
Please do not call me during the session.
لطفا در طی جلسه با من تماس نگیرید.
«حروف اضافۀ مکان» نشان میدهد که یک رویداد کجا رخ داده است. پیگیری مکان اتفاقات را آسانتر میکند.
حروف اضافۀ مکان عبارتاند از:
مثال:
What did you put under the table?
زیر میز چه چیزی گذاشتی؟
Put this watch on my dressing table.
این ساعت را روی میز آرایشیام بگذار.
ممکن است درک و به کار بردن آن دشوار باشد، اما این حروف اضافه دربارۀ جهتی که رویداد در آن رخ میدهد، صحبت میکند.
حروف اضافهای که معمولاً برای جهت استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
On the street yesterday, several people were pointing toward us; I don’t know what happened.
در خیابان دیروز چندین نفر داشتند به ما اشاره میکردند؛ نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود.
He walked to work.
او تا محل کارش پیاده روی کرد.
«حروف اضافۀ مالکیت» به معنای مالکیت یک چیزی است.
این حروف اضافه عبارتاند از:
مثال:
The paintings of Da Vinci’s are very beautiful.
نقاشیهای داوینچی بسیار زیبا هستند.
After we got home, she realized that she had lost her wallet.
بعد از اینکه به خانه برگشتیم متوجه شد که کیف پولش را گم کرده است.
*** مقایسه
مقایسه شامل بررسی کیفیتها، ویژگیها و ویژگیهای دو یا چند چیز، افراد، ایدهها یا مفاهیم است تا مشخص شود که چگونه با هم مرتبط هستند. برای مقایسه موجودیتها با استفاده از حروف اضافه، مورد مقایسه شده را معرفی میکنیم و به دنبال آن حرف اضافه و در نهایت مرجع مقایسه را معرفی میکنیم. حروف اضافه که معمولاً برای مقایسه استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
She always felt lazy beside her best friend.
او همیشه در کنار بهترین دوستش احساس تنبلی میکرد.
نکته: در اینجا «کنار» به معنای موقعیت فیزیکی فرد در رابطه با دوستش نیست؛ بلکه حرف اضافۀ مقایسه است.
This year I have made significant progress in selling my products over the last year.
امسال نسبت به پارسال پیشرفت چشمگیری در فروش محصولات خود داشتهام.
*** شباهت یا similarity
یکی از راههای مقایسۀ دو چیز این است که دربارۀ شباهتهای آنها صحبت کنیم. هنگامی که دربارۀ شباهتها صحبت میکنیم، بر جنبههایی از دو موجودیت مشابه تمرکز میکنیم. در اینجا نیز ابتدا موجودی را که به دیگری شبیه است و به دنبال آن حرف اضافه و در نهایت مرجع تشابه یعنی چیزی که فاعل به آن شبیه است را معرفی میکنیم.
حروف اضافه که معمولاً برای نشان دادن شباهت استفاده میشوند عبارتاند از:
You are exactly like your mother.
تو دقیقا عین مادرت هستی.
Your appearance is very near to your older sister; That is why it is very difficult to distinguish the two of you from each other.
ظاهرت خیلی به خواهر بزرگت شباهت دارد؛ برای همین تشخیص شما دوتا از یکدیگر بسیار سخت است.
*** تفاوت یا difference
در برخی موارد دیگر، وقتی دو چیز را با هم مقایسه میکنیم، میخواهیم تفاوت آنها را برجسته کنیم. برای صحبت دربارۀ تفاوتها با استفاده از حروف اضافه، باید مرجع تفاوت را با استفاده از حرف اضافه معرفی کنیم:
The amount of harvested product is different from our expectations.
میزان محصول بهرهبرداری شده با انتظارات ما متفاوت است.
نکته: در اینجا، «the amount of harvested product» موجودیت مورد مقایسه و «our expectations» مرجع تفاوت است.
Unlike you, your siblings are very strict.
برخلاف تو خواهر و برادرت خیلی سختگیر هستند.
*** مقابله
«مقابله» شامل برجستهکردن یک نتیجۀ خاص است که با آنچه بر اساس اطلاعات موجود مورد انتظار بود متفاوت است. در جملاتی که تضاد را با استفاده از حروف اضافه بیان میکنند، حرف اضافه این واقعیت را معرفی میکند که باعث ایجاد یک انتظار خاص شده و با نتیجه واقعی در تقابل است.
حروف اضافۀ رایج برای نشان دادن تضاد عبارتاند از:
Despite the obstacles that were on my way, I was able to come out proud in this exam.
علی رغم موانعی که بر سر راهم بود توانستم در این آزمون سربلند بیرون بیایم.
This person has been very kind to me amidst all my bad manners.
این شخص با همه بد اخلاقی های من با من بسیار مهربان بوده است.
*** هدف یا purpose
هر شیء با هدف یا کاربرد خاصی طراحی یا استفاده میشود، خواه برای انجام یک کار عملی یا ارائۀ ارزش زیبایی شناختی باشد. حروف اضافۀ هدف نشان میدهد که یک آیتم برای چه چیزی استفاده میشود یا چه عملکردی را انجام میدهد. این حروف اضافه بین یک اسم و هدف یا کاربرد آن ظاهر میشوند. یک حرف اضافه رایج که برای نشان دادن هدف استفاده میشود «for» است.
به نمونهها دقت کنید:
I bought a set of sports clothes for my brother to start playing sports.
من یک ست لباس ورزشی برای برادرم خریدم تا ورزش را شروع کند.
This library was built for the annual increase of the study of the country.
این کتابخانه برای افزایش سالانۀ مطالعۀ کشور ساخته شده است.
*** نیت یا intention
«نیت» شامل داشتن یک برنامه یا هدف در ذهن و تصمیمگیری برای انجام کاری برای رسیدن به آن هدف است. این شامل یک تصمیم آگاهانه برای عمل به روشی خاص است. نیتها ارتباط تنگاتنگی با اهداف دارند. حروف اضافۀ نیت قبل از نیت بیانشده ظاهر میشود و آن را به یک عمل یا موجودیت متصل میکند.
آنها عبارتاند از:
مثال:
I got a souvenir for you from Paris.
من از پاریس برای تو سوغاتی گرفتم.
They have allocated funds towards renovation of the student dining hall.
آنها بودجهای را برای نوسازی سالن غذاخوری دانشجویان اختصاص دادهاند.
«شیوه» نشان میدهد که یک عمل چگونه انجام میشود یا چگونه اتفاقی میافتد. معمولاً برای ارائۀ جزئیات بیشتر و توصیف بیشتر عمل یا رویداد به جملات اضافه میشود. حروف اضافۀ شیوه بعد از افعال ظاهر میشوند و به دنبال آنها یک اسم قرار میگیرند تا یک عبارت اضافه تشکیل دهند که به عنوان قید شیوه عمل میکند.
حروف اضافۀ متداول شیوه عبارتاند از:
مثال:
She presented the material with special concern.
او با نگرانی خاصی مطالب را ارائه میکرد.
She was speaking in German on the phone.
او پشت تلفن داشت با زبان آلمانی صحبت میکرد.
*** ابزار یا instrument
حروف اضافۀ ابزار، ابزار یا وسیلهای را معرفی میکنند که برای انجام یک کار یا عملکرد خاص استفاده میشود. این حروف اضافه بعد از عمل ظاهر میشوند و پس از آن اسمی وجود دارد که نشان دهندۀ ابزار مورد استفاده برای انجام عمل است.
حروف اضافۀ رایج که برای نشان دادن ابزار استفاده میشود عبارتاند از:
مثال:
I traveled by bus this time.
من این بار با اتوبوس به سفر رفتم.
She was able to recover from depression by means of using psychology podcasts.
او با استفاده از پادکست های روانشناسی توانست از افسردگی خلاص شود.
*** وسیله یا medium
«وسیله» به روش یا مسیری اشاره دارد که از طریق آن یک کار خاص تسهیل یا فعال میشود. این ممکن است کانالی را نشان دهد که از طریق آن اطلاعات خاص منتقل میشود یا روش خاصی برای انجام یک کار مورد استفاده قرار میگیرد. در زبان انگلیسی، حروف اضافۀ زیر قبل از یک اسم ظاهر میشوند و یک عبارت اضافه را تشکیل میدهند که به عنوان قید عمل میکند و با نشان دادن وسیلۀ ارتباطی یا انجام عمل، فعل را تغییر میدهد:
مثال:
I will send you the content via email.
از طریق ایمیل مطالب را خدمتتان ارسال خواهم کرد.
She followed the news through social networks.
او اخبار را از طریق شبکههای اجتماعی دنبال میکرد.
*** واسطه یا agency
«واسطه» مربوط به شخص/افراد یا چیزهایی است که این عمل را انجام دادهاند. واسطه معمولاً در موقعیت فاعل در جملات فعال ظاهر میشود تا انجامدهنده فعل را نشان دهد. اما وقتی جملهای در صدای مفعول داریم فاعل از جمله حذف میشود. در چنین جملاتی میشود واسطه را با استفاده از حرف اضافۀ «by» در انتهای جمله معرفی کرد. به نمونهها دقت کنید:
This performance is sponsored by the commercial company.
این اجرا توسط شرکت تجاری حمایت میشود.
My project is being followed by my supervisor.
پروژۀ من توسط استاد راهنمایم پیگیری میشود.
*** ریشه یا origin
حروف اضافه همچنین ممکن است برای نشان دادن ریشه یا نقطهای که چیزی در آن به وجود آمده است استفاده شود. مبدأ ممکن است به نقطۀ شروع یک شخص، شیء، ایده یا رویداد اشاره داشته باشد. حروف اضافه مبدأ بین یک اسم و منبع یا مبدأ آن ظاهر میشوند. آنها عبارتاند از:
مثال:
I am originally from Iran.
من اصالتاً اهل ایران هستم.
The smell of food filled the whole house.
بوی غذاها کل فضای خانه را اشغال کرده بود.
*** مواد یا material
حروف اضافه همچنین ممکن است مادهای را نشان دهند که چیزی از آن ساخته شده است. در این کاربرد، اسمی را که دلالت بر شیء معین میکند به اسمی که بیانگر ماده یا ماده ای است که از آن ساخته شده است، متصل میکنند. حروف اضافهای که معمولاً در این زمینه استفاده میشود شامل موارد زیر است:
مثال:
This table is made of rubber tree wood.
این میز از چوب درخت کائوچو ساخته شده است.
This sauce is made from green pepper.
این سس از فلفل سبز درست شده است.
همچنین میتوانیم از حروف اضافه برای نشان دادن موضوع یک عبارت استفاده کنیم. موضوع، ایدۀ اصلی یا موضوعی است که در حال بحث و تبادل نظر است. برای معرفی موضوع با استفاده از حروف اضافه، اسمی را دنبال میکنیم که نشاندهندۀ موجودی است که موضوع آن با حرف اضافۀ مناسب مورد بحث قرار میگیرد و سپس موضوع را معرفی میکنیم.
حروف اضافۀ رایج برای این منظور عبارتاند از:
مثال:
I was watching a movie about World War II last night.
من دیشب درحال تماشای فیلمی دربارۀ جنگ جهانی دوم بودم.
In terms of financial, I have not faced any problems so far.
از نظر مالی، تا الان به هیچ مشکلی برنخوردهام.
*** شمول یا inclusion
شمول شامل عمل اجازه دادن به چیزی یا شخصی در یک گروه، فعالیت یا موقعیت خاص است. ممکن است آن را با استفاده از حرف اضافه نشان داد. در این حالت حرف اضافۀ گروه یا فعالیت را به موجودی که شامل میشود متصل میکند.
حروف اضافۀ رایج که برای نشان دادن گنجاندن استفاده میشود به شرح زیر است:
مثال:
Among the rape victims, there were 5 Afghan children.
در میان قربانیان تجاوز، 5 بچۀ افغانستانی نیز وجود داشت.
The file is categorized under unsolved cases.
پرونده در زیر پروندههای حلنشده طبقهبندی میشود.
*** حذف یا exclusion
«حذف» مخالف گنجاندن است و به عمل جلوگیری از مشارکت یا قرار گرفتن کسی یا چیزی در گروه یا فعالیت خاصی اشاره دارد. برای نشان دادن حذف با استفاده از حروف اضافه، ابتدا گروه یا فعالیت را معرفی میکنیم و سپس از یک حرف اضافه و به دنبال آن موجودی که از گروه حذف میشود استفاده میکنیم.
حروف اضافۀ رایج که برای نشان دادن حذف استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
Please do not speak beyond the students’ literacy.
لطفاً فراتر از سواد دانشجویان صحبت نکنید.
All my friends were present at my birthday party except Sarah.
همگی دوستانم در جشن تولدم حضور داشتند به جز سارا.
*** علت یا cause
«علت» چیزی است که یک دلیل یا نتیجه ایجاد میکند. عاملی مستقیم یا غیرمستقیم است که باعث میشود چیزی اتفاق بیفتد، مانند یک رویداد، عمل یا شرایط. برای نشان دادن علت یک رویداد میتوان از حروف اضافۀ مختلف استفاده کرد. آنها از فعل پیروی میکنند و یک عبارت اضافه تشکیل میدهند که به عنوان یک قید برای بیان علت عمل فعل عمل میکند.
حروف اضافۀ رایجی که برای معرفی علت یک رویداد استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
He is suffering from pneumonia.
او از ذات الریه رنج میبرد/ او مبتلا به ذار الریه است.
We had to move because of my father’s debts.
به دلیل بدهیهای پدرم مجبور شدیم اسباب کشی کنیم.
*** دلیل یا reason
«دلیل» توضیحی است برای اینکه چرا اتفاقی افتاده است. این توجیه یا انگیزۀ اساسی برای یک عمل یا رویداد است. از این جهت با علت متفاوت است که علت آن چیزی است که منجر به دلیل میشود، در حالی که دلیل، توضیح علت وقوع دلیل است. حروف اضافهای که دلیل را نشان میدهند، به دنبال عمل یا حالتی میآیند و دلیل آن را معرفی میکنند.
حروف اضافه رایج برای نشان دادن دلیل عبارتاند از:
مثال:
He is still crying about the sudden death of his kitten.
او همچنان به خاطر مرگ ناگهانی بچه گربهاش گریه میکند.
Owing to heavy snowfall; University classes were closed on Wednesday.
به دلیل بارش زیاد برف؛ کلاسهای روز چهارشنبۀ دانشگاه تعطیل شد.
«مصرف» به عمل خوردن یا استفاده از یک مادۀ خاص برای رزق، لذت یا مقاصد دارویی اشاره دارد. این شامل فرآیند دریافت مواد مغذی، مایعات و مواد شیمیایی است. حرف اضافه «on» معمولاً برای معرفی مادۀ خاصی که مصرف میشود استفاده میشود.
مثلاً:
He is on a diet.
او رژیم لاغری دارد.
It was clear that she was on a special drug because she was completely asleep during the session.
مشخص بود که داروی خاصی مصرف کرده است چون در طول جلسه کاملاً خواب بود.
«مسئولیت» یک عمل با شخصی است که در انجام آن نقش داشته است. مسئولیت ممکن است به شخصی که در کاری مقصر است یا شخصی که در موقعیتی خاص مسئول است اشاره کند. این مفهوم را میشود با استفاده از حروف اضافه بیان کرد. برای این کار حرف اضافه مسئول یا مسئول را معرفی میکند.
حروف اضافۀ رایج برای این منظور شامل موارد زیر است:
مثال:
Only this time it’s on me. Other times I did nothing.
فقط این دفعه تقصیر من است. دفعات دیگر من کاری نکردم.
نکته: این جمله نشاندهندۀ شخص مقصر است.
Leave the problem with us. We will take care of it as soon as possible.
مشکل را به عهدۀ ما بگذارید. در اسرع وقت به آن رسیدگی خواهیم کرد.
نکته: در اینجا حرف اضافه شخصی را که مسئول است معرفی میکند.
شرکت و حضور به حالت با هم بودن یا در دسترس بودن اشاره دارد، از جمله افرادی که با هم هستند یا اشیایی که با هم استفاده میشوند یا با هم گرفته میشوند و همچنین اشیایی که در دسترس افراد است. این مفهوم را میشود با استفاده از حروف اضافهای که این دو اسم را به هم متصل میکند، از جمله موارد زیر بیان کرد:
مثال:
Would you like a drink with your dinner?
آیا به همراه شامتون نوشیدنی هم میل دارید؟
I want a shirt plus a pair of jeans.
من یک پیراهن میخواهم به علاوۀ یک شلوار جین.
*** جدایی یا separation
جداسازی دو آیتم شامل جابجایی یا جدا شدن آنها از یکدیگر است. برخی از حروف اضافه ممکن است با اتصال دو اسمی که از هم جدا شدهاند یا یکی از آنها حذف شده است، جدایی را نشان دهند.
مثلاً:
مثال:
She separated the creams from the cake.
او خامهها را از کیک جدا کرد.
He carefully tore the band aid off the wound.
او با احتیاط باند را از روی زخم جدا کرد.
*** غیاب یا absence
«غیاب» نقطۀ مقابل شرکت و حضور است و به نبودن یا نبودن شخص یا شیءای اطلاق میشود. معمولاً با استفاده از حرف اضافۀ «without» بیان میشود که مورد یا شخصی را که در یک موقعیت خاص غایب است معرفی میکند.
مثلاً:
I will never travel without you.
من هرگز بدون تو به مسافرت نخواهم رفت.
Please come to the salon without your children.
لطفاً بدون کودکهایتان به سالن زیبایی بیایید.
*** حمایت یا support
«حمایت» به عمل ارائۀ کمک، همیاری یا تشویق به کسی یا چیزی اشاره دارد. این شامل ارائۀ کمک، منابع یا حمایت عاطفی برای ارتقای موفقیت یا رفاه فرد یا هدف دیگری است. برای نشان دادن حمایت با استفاده از حروف اضافه، فعل را با حرف اضافه دنبال میکنیم که فرد یا ایدۀ مورد حمایت را معرفی میکند.
این حروف اضافه عبارتاند از:
مثال:
I will be with you no matter what happens; so do not worry.
هراتفاقی هم که بیوفتد با تو خواهم بود؛ پس نگران نباش.
I’m behind you Marry him without fear.
من پشتت هستم. بدون ذرهای ترس با او ازدواج کن.
*** مخالفت یا opposition
«مخالفت» بر خلاف حمایت، به عمل مقاومت یا ایستادن در برابر چیزی یا کسی اطلاق میشود. مخالفت ممکن است به طیف وسیعی از زمینهها، از مسائل سیاسی و اجتماعی گرفته تا روابط و رقابتهای شخصی یا بینفردی اشاره داشته باشد.
برای نشان دادن مخالف با استفاده از حروف اضافه، اسم مخالف و مخالف را معرفی کرده و با استفاده از حرف اضافه به هم متصل میکنیم:
مثال:
Tonight, the Iranian national team will play against the Moroccan national team.
امشب تیم ملی ایران در مقابل تیم ملی مراکش بازی خواهد کرد.
The Russian army has no power versus the American army.
ارتش روسیه در برابر ارتش آمریکا هیچ قدرتی ندارد.
«هدف» به شخص یا چیزی گفته میشود که عمل یا حالتی به سمت او سوق داده میشود. هدف بر اساس قصد یا هدف کنندۀ کار مشخص میشود. این ممکن است یک شخص، مکان، چیز یا مفهوم باشد و ممکن است از طریق طیف وسیعی از اقدامات مورد هدف قرار گیرد. ما میتوانیم اهداف را با استفاده از حروف اضافه شناسایی کنیم.
این حروف اضافه بعد از عمل یا حالت ظاهر میشوند و هدف عمل به دنبال آنها میآید. حروف اضافۀ رایج برای این منظور عبارتاند از:
مثال:
In this period of my life I have to focus on my business.
در این دوره از زندگیام باید روی کسب و کارم تمرکز کنم.
were you laughing at me?
داشتی به من میخندیدی؟
یک «مثال»، یک نمونۀ یا تصویر خاص از یک مفهوم یا ایدۀ کلی است. این یک نمایش ملموس است که به روشن شدن یا نشان دادن یک نکته یا اصل خاص کمک میکند. ما میتوانیم از حروف اضافۀ خاص برای ارائۀ مثالهایی برای ایدههای خود استفاده کنیم. این حروف اضافه بعد از مفهوم کلی ظاهر میشوند و مصادیق را معرفی میکنند.
حروف اضافۀ معمولی که برای معرفی مثالها استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
I read romance novels like Romeo and Juliet on my days off.
من در روزهای تعطیل رمانهای عاشقانه مانند رومئو و ژولیت میخوانم.
There are many types of spices in this dish, such as pepper, paprika and turmeric.
در این غذا انواع زیادی ادویه وجود دارد مانند فلفل، پاپریکا و زرد چوبه.
*** کلیشه یا stereotype
«کلیشهها» انتظارات، مفروضات یا تعمیمهایی دربارۀ یک گروه بر اساس ویژگیها یا ویژگیهای خاص هستند. برای نشان دادن اینکه کیفیت خاصی دربارۀ یک موجودیت فرضشده یا از آن انتظار میرود، میتوانیم از حروف اضافۀ خاصی استفاده کنیم. این حروف اضافه یک اسم را به اسم دیگری که بر فرض یا کلیشۀ خاصی دلالت دارد، متصل میکند.
حروف اضافۀ رایج برای این منظور عبارتاند از:
مثال:
It’s unlike you to be this late for work.
از شما بعید است که اینقدر دیر به سر کار بیایید.
نکته: در این جمله، مفروضات خاصی دربارۀ شخص وجود دارد و «unlike» دلالت بر نقض آن مفروضات دارد.
It was too crowded for a small town hospital.
به عنوان یک بیمارستان در شهر کوچک زیادی شلوغ بود.
نکته: در اینجا سخنران انتظار ندارد بیمارستان شهری کوچک شلوغ باشد.
*** انتساب یا attribution
«انتساب» به عمل نسبت دادن یک کیفیت یا صفت خاص به یک شخص خاص اشاره دارد. این شامل درک یا فرض این است که یک کیفیت یا ویژگی خاص با یک شخص یا چیز مرتبط است. حروف اضافهای که ممکن است برای نشان دادن انتساب استفاده شوند، موجودی را که کیفیت خاص به آن نسبت داده میشود به خود انتساب متصل میکند.
این حروف اضافه شامل موارد زیر است:
مثال:
I am not good at playing music.
من در نوازندگی مهارت ندارم.
It was kind of you to come.
لطف کردی که اومدی.
«ارجحیت» یا «ترجیح» اشاره به علاقه یا تمایل یک فرد به یک چیز بر چیز دیگر دارد. ترجیحات ممکن است اولویتها و نظرات افراد را نشان دهد. حروف اضافهای که معمولاً برای نشان دادن ترجیحات استفاده میشوند، پس از موجودیت ترجیحی و پس از آن موجودیت رد شده قرار میگیرند.
این حروف اضافه شامل موارد زیر است:
مثال:
I choose working over studying.
من کار کردن را به درس خواندن ترجیح میدهم.
She puts her family before everything.
او خانوادهاش را مقدم بر همه چیز میداند.
«مرز» عاملی است که دامنۀ اعمال یا رفتار را محدود یا تعریف میکند. مرز، خط یا حدی است که یک ناحیه یا مفهوم را از دیگری جدا میکند. برای اشاره به این مرزها میتوان از حروف اضافه استفاده کرد. در این کاربرد، بین فاعل و عامل محدودکننده ظاهر میشوند و نشان میدهند که موضوع در داخل مرز است یا خارج از آن.
حروف اضافۀ رایج برای این منظور عبارتاند از:
مثال:
This is beyond my authority.
این امر خارج از محدودۀ اختیارات بنده هست.
The task was past his ability.
کار از توان او گذشته بود.
*** میزان یا amount
«میزان» به کمیت یا کل چیزی اشاره دارد که معمولاً با یک مقدار عددی اندازهگیری میشود. میزان، ارزش کل یا مجموع یک کالا یا مجموعهای از اقلام خاص است. مبالغ ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد، مانند مقدار پول، مقدار زمان، یا مقداری از یک ماده یا مادۀ خاص. حروف اضافه ممکن است مقدار یا کمیت یک اسم را معرفی کنند.
مثلاً:
مثال:
I will give her a check for 2000 $ to buy a house.
من یک چک 2000 دلاری برای خرید خانه به او خواهم داد.
There is an increase of 20 % in wife’s child.
افزایش 20 درصدی کودک همسری وجود دارد.
*** میزان تقریبی یا approximate amount
حروف اضافۀ تقریبی را میشود مشابۀ حروف اضافۀ میزان استفاده کرد تا نشان دهد که مقدار دقیق نیست، اما تخمین زده میشود. این حروف اضافه عبارتاند از:
مثال:
Near 10 thousand people died during the earthquake.
نزدیک به 10 هزار نفر در طی زلزله جان باختند.
There was close to 20 students in the van.
نزدیک به 20 دانش آموز داخل ون بودند.
«سطح» نقطۀ شروع یا پایان چیزی را نشان میدهد. این آستانههای بالا یا پایین را نشان میدهد که حذف شدهاند. حروف اضافهای که سطح خاصی را نشان میدهند از فعل پیروی میکنند و آستانهای را معرفی میکنند که از آن فراتر نرود.
این حروف اضافه عبارتاند از:
مثال:
Her grades are approximately 2 grades above the class average.
نمرات او به تقریب 2 نمره از میانگین کلاسی بالاتر است.
The prices of our store are under the prices of all the stores in this area.
قیمتهای فروشگاه ما از قیمت تمام فروشگاههای این منطقه پایینتر است.
«حدود» به وسعت یا دامنۀ چیزی، معمولاً بر حسب مقدار یا مقدار قابل اندازهگیری اشاره دارد. فاصله یا پراکندگی بین حداقل و حداکثر مقادیر یک مقیاس یا اندازۀ خاص است. محدودهها ممکن است اشکال مختلفی داشته باشند، مانند طیف وسیعی از دما، طیف وسیعی از قیمتها یا طیف وسیعی از رنگها. حروف اضافه ممکن است یک محدوده را با معرفی محدودیتهای محدوده نشان دهند.
مثلاً:
مثال:
The prices of clothes here range from $500 to $1,000.
قیمت لباسهای اینجا از 500 دلار تا 1000 دلار متغیر است.
My brother was able to increase his weight from 120 kilos to 80 kilos within 6 months.
برادر من در طی 6 ماه توانست وزن خود را از 120 کیلو به 80 کیلو برساند.
یک پارامتر معیاری را نشان میدهد که بر اساس آن چیزی سازماندهی، انجامشده یا اندازهگیری میشود. پارامتر، عامل یا متغیری است که دامنه یا رفتار یک سیستم، فرآیند یا موقعیت خاص را تعریف یا محدود میکند. از حروف اضافه میشود برای نشان دادن پارامتر یک فعالیت با معرفی عامل یا معیارهایی که پارامتر فعالیت است استفاده کرد.
مثلاً:
This car is capable of traveling 2 kilometers per minute.
این ماشین قابلیت این را دارد که هر دقیقه 2 کیلومتر را طی کند.
Men cannot see the difference in colors.
مردها نمیتوانند تفاوتی در رنگها ببینند.
*** ریاضیات یا mathematics
توابع ریاضی معمولاً با حروف اضافه در گفتار و نوشتار بیان میشوند. از جمع و تفریق گرفته تا ضرب و تقسیم، حروف اضافه بین اعداد یا واحدهای اندازهگیری ظاهر میشوند و ارتباط آنها را با یکدیگر در معادله خاص نشان میدهند.
حروف اضافۀ ریاضی عبارتاند از:
مثال:
The size of this building is 80 meters of total infrastructure plus 20 meters of backyard.
متراژ این ساختمان عبارت است از 80 متر زیربنای کلی به علاوۀ 20 متر حیاط خلوت.
I spend six times as much as you do every month.
من ماهانه شش برابر تو خرج میکنم.
*** اضافه یا addition
برخی از حروف اضافه را میشود برای نشان دادن جمع استفاده کرد، اما نه لزوماً در زمینۀ توابع ریاضی. در این مورد، حروف اضافه بین اسمها ظاهر میشوند تا نشان دهند که یکی به دیگری اضافه شده است.
حروف اضافهای که ممکن است نشاندهندۀ اضافه باشند عبارتاند از:
مثال:
Add some sugar to this chocolate so that you don’t feel its bitterness.
مقدار شکر به این شکلات اضافه کن تا تلخیاش احساس نشود.
In addition to studying for university, I have to earn money to support my family.
علاوه بر مطالعه برای دانشگاه من مجبور هستم تا پول در بیارم تا بتوانم خرج خانوادهام را بدهم.
*** تبادل یا exchange
«تبادل» به عمل دادن یا دریافت چیزی به عنوان غرامت برای چیز دیگری اشاره دارد. تبادلات ممکن است اشکال مختلفی داشته باشند، مانند مبادلۀ تجاری که در آن پول برای کالا یا خدمات معامله میشود، یا مبادلهای که در آن کالاها و خدمات مستقیماً بدون دخالت پول با یکدیگر مبادله میشوند. حروف اضافه ممکن است چنین مبادلاتی را با علامتگذاری بهای تمامشده یا کالای مبادلهشده که در ازای آن چیزی به دست میآید نشان دهند.
چنین حروف اضافهای عبارتاند از:
مثال:
I decided to pay her for her help in return for solving my problem.
من تصمیم گرفتم در قبال کمک او برای حل مشکلم به او پول بدهم.
I bought this shoe for $10.
من این کفش را 10 دلار خریدم.
*** جانشینی یا substitution
«جانشینی» به عمل جایگزینی یک عنصر، شیء یا مفهوم با عنصر دیگر اشاره دارد. ما میتوانیم از حروف اضافه برای صحبت دربارۀ جایگزین کردن یک چیز با چیز دیگر استفاده کنیم. برای این کار ابتدا جانشین و به دنبال آن حرف اضافه را معرفی میکنیم و سپس چیزی را که جایگزین میشود را ذکر میکنیم.
حروف اضافه که معمولاً برای این منظور استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
I decided to go to a cafe instead of working at home.
تصمیم گرفتم به جای کار کردن در خانه به یک کافه بروم.
I always take the bus rather than taking a taxi.
همیشه به جای گرفتن تاکسی، اتوبوس سوار میشوم.
«نمايندگي» به عمل ايستادن يا عمل كردن به عنوان جايگزين شخص، گروه يا چيز ديگري اشاره دارد. نمایندگیها ممکن است شامل تعاملات انسانی باشند، جایی که یک شخص نمایندۀ دیگری است، مانند نمایندگی حقوقی یا سیاسی. آنها همچنین ممکن است اشیاء را در برگیرند، مانند زمانی که یک نماد یا تصویر یک ایده یا مفهوم خاص را نشان میدهد یا زمانی که مخفف یک عبارت است.
از حروف اضافۀ خاصی میشود برای معرفی طرف نمایش داده شده در جملهها استفاده کرد، به عنوان مثال:
مثال:
I will prepare a party for this crowd.
من برای این جمع یک مهمانی تدارک خواهم دید.
I have come here on behalf of my father to talk to you.
من از طرف پدرم به اینجا آمدهام تا با شما صحبت کنم.
ما همچنین میتوانیم از حروف اضافه برای نشان دادن وضعیت یک موجود خاص استفاده کنیم. دولت به وضعیت، حالت یا شرایط فعلی یک نهاد خاص، مانند یک شخص، سازمان یا سیستم اشاره دارد. در این صورت حرف اضافۀ حالت یا شرایط خاص اسم را معرفی میکند.
حروف اضافهای که معمولاً به این منظور استفاده میشوند عبارتاند از:
مثال:
This garden is still under construction.
این باغ هنوز درحال ساخت است.
Are you in trouble again?
آیا دوباره توی دردسر افتادهای؟
«درجه» به یک موقعیت یا وضعیت در یک سلسله مراتب یا سیستم خاص اشاره دارد. این معیاری از اهمیت یا اقتدار نسبی است و اغلب بر اساس عواملی مانند ارشدیت، مهارت یا عملکرد است.
حروف اضافه مانند موارد زیر ممکن است نشاندهندۀ برتری یا حقارت یک فرد نسبت به دیگران در چنین سلسله مراتبی باشد:
مثال:
Jack is over Lucy in the university; As a result, the responsibility of his work is heavier.
جک در دانشگاه مقام بالاتری نسبت به لوسی دارد؛ در نتیجه مسئولیت کارهایش سنگینتر است.
Alex’s rank is below me; So I will help him.
رتبۀ الکس از من پایینتر است؛ پس به او کمک خواهم کرد.
«تغییر» شامل فرآیند تبدیل یا اصلاح یک موجود خاص، مانند یک شخص، شیء یا موقعیت است. افعال خاصی برای نشان دادن تغییر و دگرگونی استفاده میشوند و اغلب با حروف اضافه دنبال میشوند که نتیجۀ آن تغییر را معرفی میکنند.
این حروف اضافه اطلاعات بیشتری دربارۀ ماهیت یا نتیجۀ تحولی که رخ داده است ارائه میدهند و شامل موارد زیر میشوند:
مثال:
This environment has transformed to an environment with any insecurity.
این محیط به محیطی با هرگونه ناامنیتی تبدیل شده است.
I have changed my diet toward vegetarian.
من رژیم غذاییام را به گیاهخواری تغییر دادهام.
«شرط» به شرط یا پیش نیازی اطلاق میشود که برای وقوع یک رویداد یا عمل خاص باید برآورده شود. شرایط بیشتر با استفاده از حروف ربط بیان میشوند، اما برخی از حروف اضافه وجود دارد که میشود در این زمینه استفاده کرد.
این حروف اضافه شرط را در جمله مشخص میکنند و عبارتاند از:
مثال:
In case of feeling any danger, call me.
در صورت احساس هرگونه خطری با من تماس بگیرید.
In the event of unfavorable weather condition, we will postpone the picnic to another day.
در صورت نامساعد بودن شرایط جوی پیکنیک را به روز دیگری محول میکنیم.
«توالی» به نظم یا ترتیب خاصی از چیزها یا رویدادها اشاره دارد. حروف اضافه معمولاً برای نشان دادن ترتیب رویدادها یا ترتیب زمانی آنها استفاده میشود. این حروف اضافه بین دو رویداد ظاهر میشوند و رابطۀ زمانی آنها را نسبت به یکدیگر نشان میدهند.
نمونههایی از حروف اضافه دنباله عبارتاند از»
مثال:
I want to work after finishing my studies.
بعد از اتمام تحصیلم میخواهم کار کنم.
Answer the following questions.
به سوالاتی که در ادامه آمده است پاسخ دهید.
«تراز» به چیدمان یا قرار دادن عناصر یا اجزای مختلف در ارتباط با یکدیگر اشاره دارد به گونهای که بخشهای مختلف یک سیستم یا سازمان به طور منسجم و موثر با هم کار کنند. برای نشان دادن تراز با استفاده از حروف اضافه، باید پارامتر یا معیارهایی که سایر عناصر با آن همسو هستند دنبال شوند.
حروف اضافه که معمولاً برای این منظور استفاده می شوند عبارتند از:
مثال:
The goals of the government are in line with the comfort of the people.
اهداف دولت در راستای آسایش مردم است.
The rules of this company are in alignment with my previous company.
قوانین این شرکت هم تراز با قوانین شرکت قبلیام است.
«مرجع» منبعی از اطلاعات است که برای پشتیبانی یا تأیید یک گزاره، واقعیت یا استدلال خاص استفاده میشود. آنها ممکن است برای ارائه شواهد یا پشتیبانی برای یک ادعای خاص یا ارائۀ اطلاعات اضافی یا زمینه برای یک موضوع یا موضوع خاص مورد استفاده قرار گیرند. حروف اضافه ممکن است برای نشان دادن مرجع یک عبارت استفاده شوند. در این صورت، مرجع را در جمله علامت گذاری میکنند و بیانیهای را به منبع یا متن آن ارجاع میدهند.
این حروف اضافه عبارتاند از:
مثال:
According to the obtained news, Iran will be involved in the world war.
طبق اخبار به دست آمده، ایران درگیر جنگ جهانی خواهد شد.
With respect to your request, I think my answer is negative.
باتوجه به خواستۀ شما، فکر میکنم جوابم منفی است.