با سلام به زبان آموزان گرامی
یادگیری و کاربرد چهار حرف اضافه underneath/beneath /under/below همیشه برای دانشجویان ایرانی دردسر ساز بوده است. در این درس با مثال های کافی به تفاوتهای آنها می پردازیم.
تمام کاربرد ها و معانی رایج below با ایده “کمتر از” مرتبط است. این کلمه اولین بار در قرن شانزدهم به عنوان حرف اضافه استفاده شد و اغلب در آثار شکسپیر دیده می شود. below را می توان در شرایط زیر استفاده کرد.
زمانی که چیزی مستقیماً یا از نظر فیزیکی زیر چیز دیگری نیست. به مثال های زیر توجه کنید:
The sun disappeared below the horizon.
خورشید در زیر افق ناپدید شد.
Nepal ranks below Sri Lanka.
نپال در رتبه پایین تر از سریلانکا قرار دارد.
In Middle Ages, the aristocracy was ranked below the monarchy.
در قرون وسطی، اشراف در رتبه پایین تر از سلطنت قرار داشتند.
صحبت در مورد دما و ارتفاع (در اندازه گیری هایی که به مقیاس عمودی فکر می کنیم)
The temperature was below minus five.
دما زیر منفی پنج بود.
Some parts of the city are below sea level.
برخی از نقاط شهر پایین تر سطح دریا هستند.
She was a student of below average intelligence.
او دانش آموزی با هوش کمتر از حد متوسط بود.
The sun disappeared below the horizon.
خورشید در زیر افق ناپدید شد.
معنی و کاربرد under
برای معانی زیر می توان از Under استفاده کرد.
وقتی چیزی توسط چیز دیگری که روی آن قرار دارد پوشانده شود.
به مثالهای زیر توجه کنید:
The key was under the flower pot.
کلید زیر گلدان بود.
The cat is sleeping under the bed.
گربه زیر تخت خوابیده است.
He has a deep sense of humor under his quiet and serious exterior.
او زیر ظاهر آرام و جدی خود حس شوخ طبعی عمیقی دارد.
اگر چیزی یا کسی تحت مدیریت یا اداره دیگری است.
به مثالهای زیر توجه کنید:
He is completely under her spell.
او کاملا تحت طلسم او است.
The water Board is under the Ministry of Natural Resources.
شورای آب زیر نظر وزارت منابع طبیعی است.
جوانتر یا کم سن تر از
به مثالهای زیر توجه کنید:
Children under the age of ten can participate in this race.
کودکان زیر ده سال می توانند در این مسابقه شرکت کنند.
There were under 5 students in the class.
کمتر از 5 دانش آموز در کلاس بودند.
در حال انجام یک فرایند بودن
به مثالهای زیر توجه کنید:
This building is under construction.
این ساختمان در حال ساخت است.
The issue under discussion was cyber crimes.
موضوع مورد بحث جرایم سایبری بود.
The dog is sitting under the table.
سگ زیر میز نشسته است.
تفاوت بین below و under
تفاوت در معنا
below زمانی استفاده میشود که یک چیز مستقیماً یا از نظر فیزیکی زیر چیز دیگری نباشد. همچنین می تواند در اندازه گیری هایی که به مقیاس عمودی فکر می کنیم استفاده شود.
under زمانی استفاده می شود که چیزی تحت پوشش چیزدیگری است. همچنین میتواند به معنای جوانتر یا کمتر و تحت کنترل باشد.
تفاوت در کاربرد
Below در مقایسه با under کمتر استفاده می شود
Under فراوانی کاربرد بیشتری نسبت به below دارد.
تفاوت در منشا کلمه
below به عنوان حرف اضافه در قرن شانزدهم استفاده شد.
Under یک کلمه انگلیسی باستانی با ریشه آلمانی است.
تفاوت بین under ، below و underneath و beneath چیست؟
کاربرد under
under تقریبا همیشه یک حرف اضافه است. از under استفاده می کنید تا بگویید یک چیز در سطح پایین تری نسبت به دیگری است و چیز دیگر مستقیماً بالای آن قرار دارد. به عنوان مثال، ممکن است بگویید که یک شی روی زمین زیر یک میز یا زیرصندلی است. به مثالهای زیر توجه کنید:
There’s a cupboard under the stairs.
یه کمد زیر پله ها هست.
A path runs under the trees.
مسیری از زیر درختان می گذرد.
کاربرد underneath
Underneath می تواند حرف اضافه با معنایی مشابه under باشد. به مثال زیر توجه کنید:
We sat at a table underneath some olive trees.
پشت میزی زیر چند درخت زیتون نشستیم.
Underneath می تواند یک قید نیز باشد. به مثال زیر توجه کنید:
Let’s pull up the carpet and see what’s underneath.
بیایید فرش را بالا بکشیم و ببینیم زیر آن چیست.
کاربرد below
below می تواند حرف اضافه باشد. معمولاً از آن برای گفتن اینکه یک چیز در سطح بسیار پایین تری نسبت به دیگری است استفاده می کنید. به مثال زیر توجه کنید:
There’s a tunnel 100 meters below the surface.
100 متر زیر سطح تونلی وجود دارد.
below نیز می تواند یک قید باشد. به مثال زیر توجه کنید:
They stood at the top of the mountain and looked at the valley below.
آنها بالای کوه ایستادند و به دره پایین نگاه کردند.
کاربرد beneath
beneath می تواند حرف اضافه با معنایی مشابه under یا below باشد. beneath رسمی تر دو حرف اضافه دیگر است. به مثال زیر توجه کنید:
He could feel the soft ground beneath his feet.
زمین نرم را زیر پاهایش احساس می کرد
beneath نیز می تواند یک قید باشد. به مثال زیر توجه کنید:
He stared out of the window at the courtyard beneath.
از پنجره به حیاط پایین خیره شد
با under عبارات متعددی وجود دارند که پرکاربردند. به مثالهای زیر توجه کنید:
Under stress – feeling pressured by an emotional situation.
تحت استرس – احساس تحت فشار بودن از یک موقعیت عاطفی
Under someone’s influence – being controlled by someone else.
تحت تأثیر کسی – تحت کنترل بودن توسط شخص دیگری
Under construction – building works that are not completed.
در حال ساخت – کارهای ساختمانی که تکمیل نشده اند
Under a spell – being bewitched or controlled by magic.
تحت یک طلسم – جادو شدن یا کنترل شدن توسط جادو
.Under pressure – feeling pushed into making a decision
تحت فشار – احساس فشار برای تصمیم گیری
below از نظر معنی بسیار نزدیک به under است و از آنجایی که هر دو حرف اضافه هستند، هر دو به یک شکل برای توصیف موقعیت چیزی یا کسی استفاده می شوند. below بیشتر برای توصیف اشیاء در سطوح مختلف به عنوان مثال تصاویر روی دیوار استفاده می شود. ممکن است یک عکس زیر عکس دیگر باشد. دما و سطح آب هم با below بیان می شوند.
below با کلماتی مانند سطح دریا، سطح و خط فقر تمام مقیاسهای سطوح عددی استفاده می شود. به مثالهای زیر توجه کنید:
Below the surface
زیر سطح
Below the poverty line
زیر خط فقر
Below sea level
زیر سطح دریا
برعکس below کلمه above هست که نشان می دهد چگونه این کلمه به فاصله بین چیزها مرتبط است در حالی که عکس under کلمه over هست که نشان می دهد این کلمه را بخشی از یک پوشش است. در درس دیگری به کاربرد و تفاوت above و over پرداخته شده است.
When you go to sleep you lie under the covers
وقتی به خواب می روید زیر پتو دراز می کشید.
هر دو کلمه below و under اصطلاحات جالبی دارند. به مثالهای زیر توجه کنید:
Below the salt: یعنی در موقعیتی کمتر از حد خود قرار داشتن. در قرون وسطی نمک، که یک کالای ارزشمند بود، در وسط سفره قرار می گرفت. بالانشین سفره بالاترین رتبه را داشت، بنابراین اگر پایین نمک قرار می گرفتید، اهمیت کمتری داشتید. به مثال زیر توجه کنید:
After promotion, she regards her colleagues below the salt.
بعد از ارتقا، همکارانش را سطح پایین تر تلقی می کند.
Below par: این یک اصطلاح در بازی گلف است که توصیف کننده بازیکنی است که کمتر از تعداد ضربات لازم ضربه می زند. یعنی کمتر از حد انتظار. همچنین حس کسی که واقعاً حالش خوب نیست را بیان می کند. به مثالهای زیر توجه کنید:
The champion was playing well below par.
قهرمان کمتر از حد انتظار بازی می کرد.
I’m feeling a bit below par today.
امروزحالم خوش نیست.
Below the belt: اصطلاحی که از بوکس نشات می گیرد. ضربه زدن به زیر کمربند مجاز نیست. به نظر نامهربانانه و ناعادلانه اشاره دارد. به مثال زیر توجه کنید:
The comments hit below the belt
نظرات او غیرمنصفانه بود.
Under one’s breath یعنی زیر لب. به مثال زیر توجه کنید:
He was cursing under his breath.
زیر لب نفرین می کرد
Under the weather یعنی احساس ناخوشی. به مثال زیر توجه کنید:
I was still feeling a bit under the weather.
کمی ناخوش بودم
هم below و هم under می توانند به معنای “کمتر از” باشند.
به مثال زیر توجه کنید:
The knives are in the cupboard under the sink. OR The knives are in the cupboard below the sink.
چاقوها در کمد زیر سینک قرار دارند. یا چاقوها در کمد زیر سینک قرار دارند
زمانی که یک چیز مستقیماً زیر چیز دیگری نباشد، below ترجیح داده می شود. به مثالهای زیر توجه کنید:
The sun disappeared below the horizon. (NOT The sun disappeared under the horizon.)
خورشید در زیر افق ناپدید شد.
The climbers stopped several hundred meters below the top of the mountain.
کوهنوردان چند صد متر زیر قله کوه توقف کردند
under زمانی ارجح است که چیزی با چیزی که روی آن است پوشیده شده باشد.
به مثالهای زیر توجه کنید:
He was wearing a blue shirt under his sweater.
زیر ژاکتش یک پیراهن آبی پوشیده بود
The cat is under the bed.
گربه زیر تخت است
The whole village was under water.
تمام روستا زیر آب بود
در اندازه گیری دما و ارتفاع از below استفاده می کنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید:
The temperature is five degrees below zero.
درجه حرارت پنج درجه زیر صفر است
Parts of the city are below sea level.
قسمت هایی از شهر زیر سطح دریا هستند
از under به معنای «less than» یا «younger than» استفاده می کنیم.
به مثالهای زیر توجه کنید:
There were under ten boys in the class. (NOT There were below ten students in the class.)
کمتر از ده پسر در کلاس بودند.
You can’t get a driving license if you are under 18. (NOT You can’t get a driving license if you are below 18.)
اگر زیر 18 سال دارید نمی توانید گواهینامه رانندگی بگیرید.
تفاوت مشابهی بین above و over وجود دارد.
above در اندازه گیری دما و ارتفاع استفاده می شود. Over برای بیان ایده هایی مانند “قدیمی تر از” و “بیشتر از” استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:
You have to be over 18 to see that film.
برای دیدن آن فیلم باید بالای 18 سال داشته باشید.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: