آموزش انواع قید در زبان انگلیسی

انواع قید در انگلیسی

همانگونه که صفت‌ها به توصیف اسم می‌پردازند، «قیدها» نیز به ما توضیحی از یک فعل در جمله می‌دهند و به توصیف آن می‌پردازد. چندین نوع قید در زبان انگلیسی وجود دارد.

قید در انگلیسی چیست؟

قیدها کلماتی هستند که اطلاعات بیشتری به یک فعل، یک صفت، یک عبارت یا قید دیگر اضافه می‌کنند. آن‌ها به ما می‌گویند که یک عمل چه زمانی، کجا و چگونه انجام می‌شود یا کیفیت یا درجۀ آن عمل را نشان می‌دهد. قیدها انواع مختلفی دارند که بر اساس کارکرد معنی آن‌ها طبقه‌ بندی می‌ شوند. 

در زیر انواع قید در انگلیسی آورد شده است:

  • قید مکان (adverbs of place)
  • قید زمان (adverbs of time)
  • قید حالت (adverbs of manner)
  • قید تکرار (adverbs of frequency)
  • قید پرسشی (interrogative adverbs)
  • قید اشاره (demonstrative adverbs)
  • قید ربطی (conjunctive adverbs)
  • قید مقدار (adverbs of degree)
  • و …
آمورش انواع قید در زبان انگیسی




انواع قیدها در انگلیسی

در زیر لیستی از انواع قیدها در زبان انگلیسی آورده شده است:

قید حالت یا adverbs of manner

قید حالت اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ انجام یک عمل یا رویداد ارائه می‌دهد و به سؤال «چگونه؟» پاسخ می‌‌دهد.

آن‌ها از رایج‌ترین انواع قید هستند و بسیاری از آنها به «-ly» ختم می‌شوند.

He overcame these hardships successfully.

او با موفقیت این سختی‌ها را پشت سر گذراند.

She went to her best friend’s wedding happily.

او با خوشحالی به مراسم ازدواج بهترین دوستش رفت.

You always speak kindly to strangers as well.

او همیشه با غریبه‌ها نیز با لطافت صحبت می‌کند.

قید زمان یا adverbs of time

قید زمان نشان می‌دهند که یک عمل یا رویداد چه زمانی یا برای چه مدت رخ می‌دهد، اطلاعاتی دربارۀ مدت زمان ارائه می‌دهد. آن‌ها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند و ممکن است در ابتدا یا انتهای جمله قرار بگیرند.

(when?)

چه زمانی؟

قیدهایی که به سوال «when» پاسخ می‌دهند معمولاً در انتهای جمله قرار می‌گیرند. مثلاً:

Where are you going now?

الان داری به کجا می‌روی؟

Will you leave this city tomorrow?

فردا این شهر را ترک خواهی کرد؟

I have got a piano class today.

امروز کلاس پیانو دارم.

* درحالی که رایج‌ترین موقعیت برای یک قید زمان در پایان یک جمله است، این قیدها همچنین می‌توانند در موقعیت‌های دیگر ظاهر شوند تا تأکید یا تأثیر متفاوتی ارائه دهند.

Tomorrow I have to settle.

فردا باید تسویه حساب کنم.

Now you must tell me the truth.

الان باید به من راستش را بگویی.

-چه مدت؟ (how long?)

قیدهایی که به سوال «how long» پاسخ می‌دهند نیز معمولاً در انتهای جمله قرار می‌گیرند.

I was practicing French all month.

من تمام ماه زبان فرانسه را تمرین می‌کردم.

She was looking for her child all day.

او کل روز را داشت دنبال بچه‌اش می‌گشت.

نکته: گاهی اوقات، عبارات قیدی که به سوال «how long» پاسخ می‌دهند ممکن است برای نشان دادن مدت زمان یک اقدام یا رویداد به دنبال «for» به معنای «برای» یا «since» به معنای «از …» باشد.

– «برای» همیشه با بیان مدت همراه است.

-«از …» همیشه با بیان زمان شروع همراه است.

I’m going to holiday for 2 weeks.

من برای دو هفته به تعطیلات خواهم رفت.

She’s been off work since Tuesday.

او از سه‌شنبه مرخصی است.

نوع قیدمعنیمثال
1 قید حالت (adverbs of manner)قید حالت اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ انجام یک عمل یا رویداد ارائه می‌دهد.Beautifully, fast
2 قید زمان (adverbs of time)قید زمان نشان می‌دهند که یک عمل یا رویداد چه زمانی یا برای چه مدت رخ می‌دهد.Now, 2 days later
3 قید حرکت و جهت (adverbs of movement and direction)قید حرکت افعالی را که دلالت بر یک فعالیت یا حرکت دارند، توصیف می‌کنند و نحوۀ انجام آن عمل را نشان می‌دهند.Outside, away
4 قید تکرار (adverbs of frequency)قیدهای تکرار به ما می‌گویند که یک عمل چه مقدار انجام می‌شود.Seldom, often
5 قید مقدار (adverbs of degree)قید مقدار شدت یا سطح یک عمل یا حالت را در یک جمله بیان می‌کند.Very, somewhat
6 قید مکان (adverbs of place)قید مکان برای نشان دادن محل وقوع یک عمل یا رویداد استفاده می‌شود.There, here
7 قید احتمال (adverbs of probability)قیدهای احتمال بیانگر احتمال یا قطعیت یک عمل یا رویداد است.Maybe, certainly
8 قید اشاره (demonstrative adverbs)قیدهای اشاره قیدهایی هستند که نشان‌دهندۀ نزدیکی یا فاصلۀ مفعول یا رویدادی نسبت به گوینده یا شنونده است.There
9 قیدهای نسبی (relative adverbs)قیدهای نسبی نوعی قید هستند که یک بند وابسته را معرفی می‌کنند و آن را به بند اصلی یک جمله مرتبط می‌کنند.When, where, why
10 قید پرسشی (interrogative adverbs)برای پرسیدن سوال از قیدهای پرسشی استفاده می‌شود.When, where, why, how
11 قید ربطی (conjunctive adverbs)قیدهای ربطی قیدها یا عبارات قیدی هستند که دو بند را به هم پیوند می‌دهند. می توان از آن‌ها برای بیان علت و معلول، زمان، مقایسه و تضاد استفاده کرد.Because, therefore
12 قید دیدگاه و اظهار نظر (viewpoint and commenting adverbs)قیدها معمولاً فعل جمله را توصیف می‌کنند. با این حال، قید دیدگاه و اظهار نظر، جمله را به‌عنوان یک کل توصیف می‌کنند.Apparently, definitely
13 قید تشدیدکننده و کاهنده (intensifiers and mitigators adverbs)تشدید کننده‌ها و کاهنده‌ها دو نوع قید هستند که درجه یا شدت کلمه یا عبارت دیگر را در یک جمله توصیف می‌کنند.Completely, a bit
14 اسامی قیدی (adverbial nouns)اسم‌های قیدی اسم‌هایی هستند که به‌عنوان قید در جمله عمل می‌کنند. آن‌ها صفت نیستند، اما اطلاعات بیشتری در مورد عمل یا رویدادی که توصیف می‌شود ارائه می‌دهند.Every morning, five miles

• قید حرکت و جهت یا adverbs of movement and direction

قید حرکت افعالی را که دلالت بر یک فعالیت یا حرکت دارند، توصیف می‌کنند و نحوۀ انجام آن عمل را نشان می‌دهند. از طرف دیگر قید جهت نشان‌دهندۀ جهتی است که عمل یا حرکت در آن صورت می‌گیرد. به مثال‌ها دقت کنید:

Our dog barks a lot. We are taking him outside.

سگمان خیلی واق واق می‌کند. داریم او را به بیرون می‌بریم.

They are putting the plate away.

 آن‌ها دارند بشقاب را کنار می‌گذارند.

• قید تکرار یا adverbs of frequency

قیدهای تکرار به ما می‌گویند که یک عمل چه مقدار انجام می‌شود.

آن‌ها معمولاً در سه جایگاه قرار می‌گیرند:

-قبل از افعال اصلی

She usually eats breakfast late.

او معمولاً دیر صبحانه می‌خورد.

I rarely visit my grandparents.

من به‌ندرت به دیدار پدربزرگ و مادربزرگم می‌روم.

-بعد از افعال کمکی

She might usually wake up early in the morning.

او معمولاً ممکن است صبح زود از خواب بیدار شود.

Your baby must always drink a glass of milk.

کودک شما باید همیشه یک لیوان شیر بنوشد.

-بعد از افعال «to be»

I am usually at work till 8.30.

من معمولاً تا ساعت 8.30 سر کار هستم.

They are often home.

آن‌ها اغلب خانه هستند.

قید مقدار یا adverbs of degree

قید مقدار شدت یا سطح یک عمل یا حالت را در یک جمله بیان می‌کند و به سؤال «how much» به‌معنای «چقدر» پاسخ می‌دهد. آ‌ن‌ها معمولاً قبل از صفت، قید یا فعلی که توصیف می‌کنند قرار می‌گیرند، اما همیشه اینطور نیست. به چند نمونۀ زیر نگاهی بیندازید:

I am very thankful for everything.

من بسیار برای همه‌چیز سپاسگزارم.

She was somewhat amazed to see her friend in bride dress.

او از دیدن دوستش در لباس عروس تاحدودی شگفت‌زده شد.

مکان یا adverbs of place

قید مکان برای نشان دادن محل وقوع یک عمل یا رویداد استفاده می‌شود. توجه داشته باشید که قید مکان، صفت یا قیدهای دیگر را توصیف نمی‌کنند. در عوض، آن‌ها افعال را توصیف می‌کنند تا اطلاعاتی دربارۀ محل وقوع عمل ارائه دهند. به مثال‌های زیر دقت کنید:

I was trying to convince her to go there.

من سعی می‌کردم او را متقاعد کنم که به آنجا برود.

I want to talk to you, could you please come here?

من می‌خواهم با شما صحبت کنم، می توانید به اینجا بیایید؟

مقایسۀ قید مکان و قید حرکت در انگلیسی

قید مکان نشان‌دهندۀ محل وقوع یک عمل یا رویداد است. از سوی دیگر، قیدهای حرکت و جهت افعالی را که حرکت را نشان یا جهت می‌دهند توصیف می‌کنند. آن‌ها توصیف می‌کنند که عمل به چه سمتی هدایت می‌شود. نمونه‌های زیر را با هم مقایسه کنید:

 That old woman lives near the city that I live.

آن پیرزن نزدیک شهری که من در آن زندگی می‌کنم زندگی می‌کند.

*در این جمله قید «near» مکان را نشان می‌دهد.

I am going to take it outside.

قصد دارم آن را به بیرون ببرم.

• قید احتمال یا adverbs of probability

• قید اشاره یا demonstrative adverbs

قیدهای اشاره قیدهایی هستند که نشان‌دهندۀ نزدیکی یا فاصلۀ مفعول یا رویدادی نسبت به گوینده یا شنونده است. مثلا:

I can see a crow over there, sitting on a branch of a tree.

می‌توانم یک کلاغ را آنجا ببینم که روی شاخۀ درختی نشسته است.

• قید نسبی یا relative adverbs

قیدهای احتمال بیانگر احتمال یا قطعیت یک عمل یا رویداد است. آن‌ها میزان اطمینان یا شک گوینده را دربارۀ چیزی بیان می‌کنند. در حالی که بسیاری از قیدهای احتمال به «-ly» ختم می‌شوند، همۀ آن‌ها از این قانون پیروی نمی‌کنند. به مثال‌های زیر دقت کنید:

Maybe she is trying to end her relationship.

شاید او در تلاش است که به رابطه‌اش خاتمه دهد.

she certainly wasn’t Rasha.

او مطمئنا راشا نبود.

قیدهای نسبی نوعی قید هستند که یک بند وابسته (dependent clause) را معرفی می‌کنند و آن را به بند اصلی (main clause) یک جمله مرتبط می‌کنند. سه قید نسبی اصلی در زبان انگلیسی هستند:

when

I remember when I saw her after three years, she had changed a lot.

یادمه وقتی بعد از سه سال دیدمش خیلی تغییر کرده بود.

Can you inform me when she arrives?

می‌شود وقتی آمد بهم خبر بدی؟

where

This is where I met my love of life for the first time.

اینجا جایی است که برای اولین‌بار با عشق زندگی‌ام آشنا شدم.

Here is where you can find me most of times.

اینجا جایی است که بیشتر اوقات می‌توانید من را پیدا کنید.

why

That’s why I never told you about my sickness.

به همین دلیل است که من هرگز دربارۀ بیماری خود به شما نگفتم.

She has depression. That’s why she is always crying.

او افسردگی دارد. به همین دلیل است که او همیشه گریه می‌کند.

• قید پرسشی یا interrogative adverbs

برای پرسیدن سوال از قیدهای پرسشی استفاده می شود. این سوالات ممکن است مستقیم یا غیر مستقیم باشد. قیدهای پرسشی انواع مختلفی دارند:

-قید پرسشی زمان (when)

When can you come with me to the library?

کی می‌توانی با من به کتابخانه بیایی؟

When is she getting married?

او چه زمانی دارد ازدواج می‌کند؟

-قید پرسشی مکان (where)

Where are you going?

کجا داری می‌روی؟

Where do they live?

آن‌ها کجا زندگی می‌کنند؟

-قید پرسشی علت (why)

Why are you behaving like this?

چرا اینجوری رفتار میکنی؟

Why don’t we go with them?

چرا ما با آن‌ها نمی‌رویم؟

-قید پرسشی چطور (how)

How is the weather?

هوا چطور است؟

How can you finish you project with this short time?

با این وقت کوتاه چطور می‌تونی پروژه‌ات را تمام کنی؟

• قید ربطی یا conjunctive adverbs

قیدهای ربطی قیدها یا عبارات قیدی هستند که دو بند را به هم پیوند می‌دهند. می توان از آن‌ها برای بیان علت و معلول، زمان، مقایسه و تضاد استفاده کرد. این قیدها عبارت‌اند از: زیرا (because)، علاوه بر این/ در کنار (besides)، اما (however)، و بنابراین (therefore).

I can’t get back home; because my father told me he won’t support me.

من نمی‌توانم به خانه برگردم؛ چون پدرم به من گفت که از من حمایت نمی‌کند.

I’m going to help my family besides all of my problems.

من در کنار همۀ مشکلاتم به خانواده‌ام کمک خواهم کرد.

I love to buy this house. However, it’s to big for one person.

من عاشق خرید این خانه هستم. با این حال، برای یک نفر بسیار بزرگ است.

I have no money to stay here. Therefore, I will get back to my friend’s house.

من پولی ندارم که اینجا بمانم. بنابراین به خانۀ دوستم برمی‌گردم.

• قید دیدگاه و اظهار نظر یا viewpoint and commenting adverbs

قیدها معمولاً فعل جمله را توصیف می‌کنند. با این حال، قید دیدگاه و اظهار نظر، جمله را به‌عنوان یک کل توصیف می‌کنند. این قیدها نشان‌دهندۀ نگرش گوینده نسبت به یک موقعیت خاص است. مثلا:

Apparently, he is from a rich family.

ظاهراً او از خانوادۀ ثروتمندی است.

He is definitely smart.

او قطعاً باهوش است.

• قید تشدیدکننده و کاهنده یا intensifiers and mitigators

تشدید کننده‌ها و کاهنده‌ها دو نوع قید هستند که درجه یا شدت کلمه یا عبارت دیگر را در یک جمله توصیف می‌کنند. تشدیدکننده‌ها قدرت یا درجۀ یک کلمه یا عبارت دیگر را افزایش می‌دهند، در حالی که کاهنده‌ها درجۀ آن را کاهش می‌دهند یا ملایم می‌کنند. نمونه‌ها را با هم مقایسه کنید:

She is completely exhausted.

او کاملاً خسته است.

She is a bit tired.

او کمی خسته است.

• اسامی قیدی یا adverbial nouns

اسم‌های قیدی اسم‌هایی هستند که به‌عنوان قید در جمله عمل می‌کنند. آن‌ها صفت نیستند، اما اطلاعات بیشتری در مورد عمل یا رویدادی که توصیف می‌شود ارائه می‌دهند. اسامی قیدی اغلب برای بیان زمان، مسافت یا حالت استفاده می‌شود. مثلاً:

He goes swimming every Saturday.

او هر شنبه به شنا می‌رود.

*در این جمله، «every Saturday» اسم قیدی‌ای هست که نقش قید زمان را ایفا می‌کند.

She walked ten miles yesterday.

او دیروز ده‌مایل پیاده‌روی کرد.

نکته: در این جمله، «ten miles» اسم قیدی‌ای هست که نقش قید مسافت را ایفا می‌کند.