صفتها یکی از هیجانانگیزترین بخشهای گفتار هستند. بدون صفت، نمیشود به دوستان خود بگویید که کدام فیلمها عالی هستند و کدامها بیش از حد ارزیابی میشوند. صفتها همچنین به ما این امکان را میدهند که خودمان را شگفتانگیز (amazing)، باورنکردنی (incredible)، خارق العاده (fantastic) و البته فروتن (humble) توصیف کنیم. از همه مهمتر، صفتها به ما اجازه میدهند تفاوت بین میمهای خندهدار و بد را توضیح دهیم.
بر اساس این حقایق غیرقابل انکار، صفتها به وضوح بخش مهمی از دستور زبان هستند. اما آیا میدانستید که انواع مختلفی از صفتها وجود دارد؟ در واقع، حداقل 13 نوع صفت وجود دارد که ما معمولاً از آنها استفاده میکنیم.
صفت کلمهای است که اسم یا ضمیر را توصیف میکند. بهطور کلی، صفتها معمولاً با توصیف یک اسم یا ضمیر، اطلاعات بیشتری دربارۀ آن به ما میدهند یا اطلاعات بیشتری دربارۀ آن ارائه میدهند. مثلاً از صفت خندهدار برای گفتن چیزی که باعث تفریح یا خنده میشود استفاده میشود. ما قصد داریم انواع صفتهایی را که معمولاً در نوشتار و گفتار روزمره استفاده میکنیم، بررسی کنیم. با این حال، قبل از انجام این کار، چند نکته وجود دارد که باید ابتدا به آنها بپردازیم.
این دو اصطلاح برای صفتها بیشتر با شیوههای نوشتن خوب ارتباط دارند تا مفاهیم گرامری. اصطلاحات صفت زنجیرهای و صفت هم پایه اغلب در راهنما ها یا توصیه هایی که شامل نوشتن، ترتیب صفت مناسب یا نقطهگذاری میشود استفاده میشود. اصطلاح صفت همپایه برای اشاره به صفاتی به کار میرود که میتوانند به هر ترتیبی نوشته شوند و معمولاً با ویرگول یا کلمۀ «و» از هم جدا میشوند. بهعنوان مثال صفات «heavy» بهمعنای «سنگین» و «huge» بهمعنای «بزرگ» در جملۀ «she is pushing a heavy, huge stone» بهمعنای « او سنگ سنگین و بزرگی را هل میدهد»، دو صفت همپایه هستند؛ چون به راحتی میتوان جای «heavy» و «huge» را با یکدیگر عوض کرد. اصطلاح صفت زنجیرهای برای اشاره به صفاتی استفاده میشود که در دستههای مختلف قرار میگیرند، اغلب از ویرگول استفاده نمیکنند و از ترتیب صفتها پیروی میکنند، مانند صفتهایی که در جملۀ «he was an old Indian man» بهمعنای «او یک پیرمرد هندی بود».
هنگامی که بیش از یک صفت قبل از اسم میآید، صفتها معمولاً در یک ترتیب خاص هستند. صفتهایی که عقاید یا نگرشها را توصیف میکنند معمولاً اول و قبل از صفتهای خنثیتر و واقعیتر قرار میگیرند:
A red beautiful hat.
A beautiful red hat.
یک کلاه قرمز خوشگل.
اگر نخواهیم روی هیچ یک از صفتها تأکید کنیم، متداولترین توالی صفتها این است:
ترتیب | مربوط است به: ... | مثال |
---|---|---|
1 | ایده (opinion) | Unusual, lovely, beautiful |
2 | اندازه (size) | Big, small, tall |
3 | کیفیت فیزیکی (physical quality) | Thin, rough, untidy |
4 | شکل (shape) | Round, square, rectangular |
5 | سن (age) | Young, old, youthful |
6 | رنگ (colour) | Blue, red, purple |
7 | ریشه (origin) | Iranian, Turkish, Japanese |
8 | جنس (material) | Metal, wood, plastic |
9 | نوع (type) | General-purpose, four-sided- U-shaped |
10 | هدف (purpose) | Cleaning, hammering, cooking |
مثال:
It was made of black, wooden material.
از مواد چوبی مشکی ساخته شده بود.
She was an ugly, short, fat, old, Japanese man.
او مردی زشت، کوتاه قد، چاق، پیر و ژاپنی بود.
هنگامی که بیش از یک صفت بعد از یک فعل مانند be (فعل پیونددهنده) قرار میگیرد، دومین صفت آخر معمولاً از طریق «and» به آخرین صفت متصل میشود:
She was always a warm, nice person. Now she is cold, serious and unfriendly.
او همیشه فردی گرم و مهربان بود. حالا او سرد، جدی و غیرصمیمانه است.
The house is cheap and big.
خانه ارزان و بزرگ است.
نکته: استفاده از «and» زمانی که بیش از یک صفت قبل از اسم بیاید کمتر رایج است. با این حال، زمانی که دو یا چند صفت از یک نوع وجود دارد، یا زمانی که صفتها به قسمتهای مختلف یک چیز اشاره میکنند، میتوانیم استفاده کنیم:
It was a yellow and orange skirt.
دامنی زرد و نارنجی بود.
My teachers are nice and good person.
اساتید من مهربان و خوب هستند.
بر خلاف اسمها و افعال، انواع صفتها بهطور دقیق تعریف نشدهاند. به همین دلیل، راهنماهای سبک و منابع دستور زبان ممکن است برخی از انواع صفت هایی را که میخواهید دربارۀ آنها بیاموزید اصلاً صفت در نظر نگیرند. بهویژه، یک راهنمای سبک ممکن است کلماتی را که بهعنوان مالکیت (possessiveness)، اشارهکننده (demonstratives)، پرسشگر (interrogatives) و کمیکننده (quantifiers) عمل میکنند، بهعنوان بخش دستوری یا نوعی کلمه بهعنوان ضمایر یا صفات اشاره (determiners)، که اغلب شامل مقالات نیز میشود، در نظر بگیرد. در حالی که ما این کلمات را به عنوان صفت در نظر میگیریم، نباید تعجب کنید اگر ببینید که آنها بهعنوان بخش دستوری دیگری نامیده میشوند.
رایجترین نوع صفتها
قصد داریم 14 نوع صفت مختلف را به اختصار بررسی کنیم. اگر میخواهید دربارۀ هر نوع صفت با جزئیات بیشتری بیاموزید، میتوانید همۀ راهنمای شگفت انگیز ما را دربارۀ انواع مختلف صفتها بررسی کنید!
نوع | معنی | مثال | |
---|---|---|---|
1 | صفات تفضیلی (comparative adjectives) | از صفتهای تفضیلی برای مقایسۀ دو فرد یا دو چیز متفاوت با یکدیگر استفاده میشود. | Faster, smaller, bigger |
2 | صفات عالی (superlative adjectives) | از صفتهای عالی برای مقایسۀ بیش از دو شخص یا دو چیز استفاده میشود که نشان میدهد کدام یک برتر یا افراطی است. | The worst, the most beautiful, the largest |
3 | صفات خبری (predicate adjectives) | صفتهای خبری صفاتی هستند که در خبر جمله بهعنوان متمم فاعل ظاهر میشوند نه مستقیماً در کنار اسمها یا ضمایری که آنها را توصیف میکنند. | Happy, lucky, good |
4 | صفات مرکب (compound adjectives) | صفتهای مرکب صفاتی هستند که از چند کلمه تشکیل میشوند که معمولاً با خط فاصله به هم متصل میشوند. | Air-tight, quick witted, two-week |
5 | صفات ملکی (possessive adjectives) | از صفتهای ملکی اغلب برای بیان تملک یا مالکیت استفاده میشود. | My, his, our |
6 | صفات اشاره (demonstrative adjectives) | از صفتهای اشاره برای بیان موقعیتهای نسبی در مکان و زمان استفاده میشود. | This, that, these, those |
7 | صفات خاص (proper adjectives) | صفتهای خاص صفاتی هستند که از اسمهای خاص تشکیل شدهاند. بهطور کلی، معمولاً از صفتهای خاص برای بیان اینکه چیزی مربوط به شخص یا مکان خاصی است استفاده میشود. | Shakespearian, Canadian, Voctorian |
8 | صفات فاعلی و مفعولی (participial adjectives) | صفتهای فاعلی یا مفعولی صفاتی هستند که بر اساس وجه وصفی هستند که معمولاً به -ed و -ing ختم میشوند و از افعال مشتق میشوند. | Boring, interested, surprising |
9 | صفات محدودکننده (limiting adjectives) | صفتهای محدودکننده صفاتی هستند که یک اسم یا ضمیر را به جای توصیف هر یک از ویژگیها یا کیفیتهای آن محدود میکنند. | Three, some, that |
10 | صفات توصیفی (descriptive adjectives) | صفتهای توصیفی صفاتی هستند که ویژگیها، صفات یا ویژگیهای یک اسم یا ضمیر را توصیف میکنند. بیشتر صفتها صفتهای توصیفی هستند. | Pink, awful, terrible |
11 | صفات پرسشی (interrogative adjectives) | صفتهای پرسشی صفاتی هستند که برای پرسیدن سوال به کار میروند. | What, which, whose |
12 | صفات وصفی (attributive adjectives) | صفتهای وصفی صفاتی هستند که مستقیماً در کنار اسم و ضمیری که آنها را توصیف میکنند قرار میگیرند. | Hungry, beautiful, baby |
13 | . صفات توزیعی (distributive adjectives) | از صفتهای توزیعی برای اشاره به اعضای یک گروه به صورت جداگانه استفاده میشود. | Each, every, neither |
14 | صفات تعجبی (exclamatory adjectives) | صفاتی که تعجب را نشان میدهند. | What, how |
از صفتهای تفضیلی برای مقایسۀ دو فرد یا دو چیز متفاوت با یکدیگر استفاده میشود. مثلاً:
My sister is taller than me.
قدر خواهرم از من بلندتر است.
We will buy a cheaper house soon.
ما به زودی خانۀ ارزانتری خواهیم خرید.
Your project is more complete than your friend’s project.
پروژۀ شما از پروژۀ دوستت تکمیلتر است.
از صفتهای عالی برای مقایسۀ بیش از دو شخص یا دو چیز استفاده میشود که نشان میدهد کدام یک برتر یا افراطی است. مثلاً:
She was the fastest marathon runner.
او سریعترین دوندۀ دوی ماراتن بود.
Among all of my books, this one is the newest.
میان همۀ کتابهایم، این یکی از همه جدیدتر است.
You are the most beautiful girl I have ever seen in my life.
تو زیباترین دختری هستی که تو عمرم دیدم.
صفتهای خبری صفاتی هستند که در خبر جمله بهعنوان متمم فاعل ظاهر میشوند نه مستقیماً در کنار اسمها یا ضمایری که آنها را توصیف میکنند. صفتهای خبری از افعال پیونددهنده در جملات و بندها پیروی میکنند. مثلاً:
After hearing the news of my brother’s accident, my mother was very sad and cried.
بعد از شنیدن خبر تصادف برادرم، مادرم بسیار ناراحت شد و گریه کرد.
My best friend is very smart.
دوست صمیمی من بسیار باهوش است.
The dinner we had last night was very delicious.
شامی که دیشب خوردیم بسیار خوشمزه بود.
صفتهای مرکب صفاتی هستند که از چند کلمه تشکیل میشوند که معمولاً با خط فاصله به هم متصل میشوند. مثلاً:
My happy-go-lucky sister loved our picnic.
خواهر بیغم من عاشق پیکنیک ما بود.
The better-off members of the city live by the river.
اعضای از ما بهتران شهر در کنار رودخانه زندگی میکنند.
She had enough of the double-dealing salesman.
او به اندازۀ کافی فروشندۀ دورویی بود.
از صفتهای ملکی اغلب برای بیان تملک یا مالکیت استفاده میشود. رایجترین مثالهای آن عبارت است از my, your, its, her, his, our, their and whose مثلاً:
My best and the closest friend is Farnaz.
بهترین و نزدیکترین دوست من فرناز است.
Ashley will visit her parent’s tonight.
اشلی امشب به دیدار پدر و مادرش خواهد رفت.
Iranian celebrated their team’s victory in World Wide Cup competitions.
ایرانیهای پیروزی تیمشان در مسابقات جام جهانی را جشن گرفتند.
از صفتهای اشاره برای بیان موقعیتهای نسبی در مکان و زمان استفاده میشود. رایجترین نمونههای آن عبارت است از: this, that, these and those
This weekend I am getting back home.
این آخر هفته دارم به خانه باز میگردم.
Those are my brothers over there.
آنهایی که آنجا هستند برادران من هستند.
Look at these flowers in the garden.
به این گلهای باغ نگاه کنید.
صفتهای خاص صفاتی هستند که از اسمهای خاص تشکیل شدهاند. بهطور کلی، معمولاً از صفتهای خاص برای بیان اینکه چیزی مربوط به شخص یا مکان خاصی است استفاده میشود. مثلاً:
I bought a Chinese TV last month.
ماه پیش من یک تلویزیون چینی خریدم.
I love the early Shakespearean plays.
من عاشق نمایشنامههای اولیه شکسپیر هستم.
صفتهای فاعلی یا مفعولی صفاتی هستند که بر اساس وجه وصفی هستند که معمولاً به -ed و -ing ختم میشوند و از افعال مشتق میشوند. مثلاً:
صفات فاعلی:
Please give me my swimming glasses.
لطفا عینک شنای من را به من بده.
My sister enrolled for dancing course.
خواهر من برای دورۀ رقاصی ثبتنام کرد.
صفات مفعولی:
People of Shiraz are bored people.
مردم شیراز مردمان خستهای هستند.
After hearing the news, I got shocked.
بعد از شنیدن اخبار شوکه شدم.
صفتهای محدودکننده صفاتی هستند که یک اسم یا ضمیر را به جای توصیف هر یک از ویژگیها یا کیفیتهای آن محدود میکنند. صفتهای محدودکننده با انواع دیگر صفتها مانند صفتهای اثباتی و صفتهای ملکی همپوشانی دارند. صفتهای محدودکننده شامل کلماتی مانند these, your and some هستند.
She needs some food for her children.
او مقداری غذا برای بچههایش میخواهد.
Watch out that cat over there.
مراقب اون گربهای که آنجا هست باش.
She ate three apples one hour ago.
او یکساعت پیش سه سیب خورد.
صفتهای توصیفی صفاتی هستند که ویژگیها، صفات یا ویژگیهای یک اسم یا ضمیر را توصیف میکنند. بیشتر صفتها صفتهای توصیفی هستند. مثلاً:
She is wonderful story teller.
او داستانگوی فوقالعادهای است.
The sky turned purple and pink.
آسمان بنفش و صورتی شد.
America has made many interesting films this year.
امسال آمریکا فیلمهای جذاب زیادی ساخته است.
صفتهای پرسشی صفاتی هستند که برای پرسیدن سوال به کار میروند. صفتهای پرسشی عبارتاند از what, which and whose.
What is your favorite fruit?
میوۀ موردعلاقۀ شما چیست؟
Which car is yours?
کدام ماشین مال تو است؟
Whose turn is it to wash the cat?
نوبت کیست گربه را بشوید؟
صفتهای وصفی صفاتی هستند که مستقیماً در کنار اسم و ضمیری که آنها را توصیف میکنند قرار میگیرند. معمولاً صفتهای وصفی مستقیماً قبل از اسم و ضمایر میآیند اما آنها را توصیف میکنند. اما گاهی اوقات ممکن است بعد از آنها ظاهر شوند.
I want something special for my teacher’s birthday.
من برای تولد معلمم چیز خاصی میخواهم.
They hungry tiger ate the baby gazelle.
ببر گرسنه بچه غزال را خورد.
You have a beautiful wife.
شما همسر زیبایی دارید.
از صفتهای توزیعی برای اشاره به اعضای یک گروه به صورت جداگانه استفاده میشود. نمونههایی از صفتهای توزیعی شامل each, every, either and neither است.
Each student should enroll for new semester.
هر دانشجو باید برای ترم جدید ثبت نام کند.
Every one listen to me.
همگی به من گوش کنید.
I will be happy if either child wins the competitions.
اگر هرکدام از بچهها در مسابقات برنده شوند خوشحال خواهم شد.
صفاتی که تعجب را نشان میدهند. مثلاً:
What a blessing day!
چه روز مبارکی!
How wonderful she is!
او چقدر فوقالعاده است!