کاربرد صفات فاعلی در انگلیسی ( present participle adjective)
صفات وجه وصفي، صفت‌هایی هستند که از شکل مضارع یا ماضی یک فعل (فرقی ندارد که فعل با قاعده باشد یا بی قاعده) ساخته می‌شوند. آنها میتوانند قبل از اسم یا ضمیر قرار بگیرند و آن را توصیف کنند. در انگلیسی دو دسته صفت وجه وصفي وجود دارد:
1.نوع اول: صفت وجه وصفي حال (فاعلي) که با این فرمول ساخته می‌شوند: فعل + -ing
2.نوع دوم: صفت وجه وصفي ماضي (مفعولي) که با این فرمول ساخته می‌شوند: فعل باقاعده + -ed/-d يا فعل بي‌قاعده + -en/-et/-n/…
استفاده از وجه وصفی حال در انگلیسی
وجه وصفي حال میتوانند در ساخت سه چيز نقش داشته باشند:
1. استفاده از وجه وصفی در “ساخت صفت”
2. ساخت “اشکال مختلف افعال استمراری” با وجه وصفی
3. “ساخت قيد” به کمک وجه وصفی
چگونگي ساخت صفات فاعلي
اینها صفت‌هایی هستند که با افزودن ing به فعل اصلی ساخته می‌شوند. آنها درباره شخص، چیز یا موقعیتی که باعث ایجاد احساسی در فرد شده‌است، صحبت می‌کنند.
I was amused.
I was amusing.
من سرگرم كننده بودم.
نکته: توجه كنيد كه « I was amused» با «I was amusing» فرق دارد؛
-بدين صورت كه جمله اول به معناي «من سرگرم شدم، شرايطي چيزي يا كسي باعث ايجاد چنين احساسي در من شده‌است» مي‌باشد و جمله دوم به معناي اين است كه «من سرگرم كننده بودم، من باعث ايجاد سرگرمي براي بقيه شدم»
نکته: تمام صفت‌های فاعلی نقش فعلی نیز دارند:
The music annoys me …………. the music is annoying.
موسیقی من را آزار می‌دهد(نقش فعلی)………………موسیقی آزار دهنده(صفت فاعلی) است.
The football game amused us…………… the football game was amusing.
بازی فوتبال ما را سرگرم کرد(نقش فعلی)………………………… بازی فوتبال سرگرم‌کننده(صفت فاعلی) بود.
نکته: صفت‌های فاعلی اغلب بعد از افعال «to be» می‌آیند و برای چیزهای بی‌جان استفاده می‌شود. اگر از آن برای انسان استفاده کنیم نشان میدهیم که آن شخص باعث ایجاد چه احساسی در بقیه می‌شود.
به تفاوت مثال‌های زیر توجه کنید:
Nazi is boring.
نازی خسته کننده است.
یعنی نازی باعث می‌شود دیگران احساس خستگی کنند.
Nazi is bored.
نازی خسته است.
یعنی چیزی باعث خستگی نازی شده است ( نازی احساس خستگی می‌کند)
نکته: صفات فاعلی صرفا به تنهایی در جمله ظاهر نمی‌شوند؛ بلکه میتوانند با تشدید کننده‌هایی مانند very, extremely, … همراه باشند.
This city is very amusing.
این شهر بسیار سرگرم کننده است.
This city is extremely amusing.
این شهر فوق‌العاده سرگرم کننده است.
مطالعه مطالب زیر پیشنهاد می شود:
صفر تا صد آموزش زمان حال ساده در انگلیسی + مثال کاربردی
صفر تا صد آموزش زمان حال کامل استمراری در انگلیسی
صفر تا صد آموزش زمان گذشته استمراری در انگلیسی
صفر تا صد آموزش زمان گذشته کامل استمراری در انگلیسی
صفر تا صد آموزش زمان آینده استمراری در انگلیسی
صفر تا صد آموزش زمان آیندۀ کامل استمراری در انگلیسی
جایگاه قرار گیری صفات فاعلی در جمله
1.آنها قبل از اسمی که توصیف می‌کنند قرار می‌گیرند: این یکی از رایج‌ترین جایگاه‌های قرارگیری صفات فاعلی در جمله است؛ قبل از اسم می‌آیند و اطلاعاتی درباره آن می‌دهند.
I can’t do a trading job.
من نمی‌توانم یک کار تجاری انجام بدهم.
I’m thankful of motivating sentences.
من از جملات انگیزشی سپاسگزارم.
2.آنها بعد از افعال ربطی ( مانند to be, become, … ) قرار می‌گیرند.
Your story was very entertaining.
داستان شما بسیار سرگرم‌کننده بود.
That’s (that is) interesting to be a member of this group.
عضویت در این گروه جالب است.
3.بعد از اسمی که توصیف می‌کند قرار می‌گیرند: هنگامی که یک صفت فاعلی درست بعد از اسم می‌آید، اغلب بخشی از یک عبارت فعلی است.
Look at the girl dancing on the floor.
به دختری که روی صحنه می‌رقصد نگاه کن.
The guy singing songs in the streets is my friend.
آن آقایی که در خیابان‌ها آواز می‌خواند دوست من است.
4. گاهی اوقات صفات فاعلی بعد از مفعول یک فعل قرار می‌گیرند؛ مخصوصا بعد از افعال ادارکی مانند دیدن، تماشا کردن، شنیدن، نظاره کردن و … .
دیدن:
I saw her cheating on you.
من او را درحالی که داشت از روی دست تو تقلب می‌کرد دیدم.
تماشاکردن:
We could only watch him drowning.
ما فقط توانستیم غرق شدن او را تماشا کنیم.
شنیدن:
They heard him screaming.
آنها صدای جیغ زدن‌های او را شنیدند.
نظاره کردن:
We observed them examining.
ما آنها را در حالی که داشتند ازمایش میکردند نظاره کردیم.
استفاده از صفت‌های فاعلی مرکب در انگلیسی
برای ساخت صفت‌های فاعلی مرکب، قبل از صفت فاعلی یک اسم، قید یا صفتی دیگر قرار میدهیم. این ترکیب همچنان صفت فاعلی به شمار می‌رود. فراموش نکنید که بین صفت فاعلی و اسم، قید یا صفتی دیگر که قبل از آن قرار می‌گیرد باید حتما از خط ربط ( – ) استفاده و آن دو را از هم جدا کرد. به عنوان مثال:
افزودن قید پیش از صفت فاعلی:
There is a never- ending friendship between my dog and me.
یک صمیمیت تمام نشدنی میان من و سگم وجود دارد.
نکته: در این جمله، قید «never» به صفت فاعلی «ending» اضافه شده‌است و با یک خط ربط از آن فاصله دارد.
افزودن صفتی دیگر پیش از صفت فاعلی:
Since I forget to water flowers, long-lasing ones are very appropriate for me.
از انجایی فراموش می‌کنم به گل‌ها آب بدهم، گل‌های با ماندگاری بالا برای من مناسب هستند.
نکته: در این جمله، صفت «long» به صفت فاعلی «lasting» اضافه شده‌است و با یک خط ربط از آن فاصله دارد.
افزودن اسم پیش از صفت فاعلی:
We have some mouth-watering dates in our garden.
ما مقداری خرمایی که اب دهن راه می‌اندازد در باغمان داریم.
نکته: در این جمله، اسم «mouth» به صفت فاعلی «watering» اضافه شده‌است و با یک خط ربط از آن فاصله دارد.
استفاده از صفات فاعلی به عنوان صفات تفضیلی و عالی
اگرچه صفات فاعلی ظاهری متفاوت دارند؛ اما میتوانند مانند صفات دیگر عمل کنند. این بدین معناست که آنها میتوانند مانند دیگر صفات، به عنوان صفات تفضیلی (comparative adjectives) و عالی (superlative adjectives) در جمله به کار روند.
نکته: از آنجا که صفات فاعلی اغلب کلماتی طولانی با بیش از دو بخش هستند، زمانی که می‌خواهند به عنوان صفات تفضیلی یا عالی در جمله عمل کنند با کلماتی مانند less, most, more, and least همراه می‌شوند.
Less:
My brother is less daring than me.
برادرم نسبت به من جرات کمتری دارد.
Most:
The Viking’s ship is the most exciting playground equipment in this amusement park.
کشتی وایکینگها مهیج ترین وسیله‌ی بازی در این شهربازی است.
More:
The second half of football game was more satisfying than the first one.
نیمه‌ی دوم بازی فوتبال نسبت به نیمه اول آن رضایت‌بخش تر بود.
Least:
This book is the least interesting book in my book case.
در قفسه‌ی کتابی من، این کتاب کمترین جذابیت نسبت به کتاب‌های دیگر دارد.
نکته: بسته به اینکه درحال نوشتن انگلیسی بریتانیایی یا آمریکایی باشید، ساختار نوشتار برخی صفات فاعلی با یکدیگر متفاوت است.
در هنگام نوشتن انگلیسی بریتانیایی، اگر صفت فاعلی از کلمه‌ای ساخته شود که دو بخشی باشد و بخش آخر آن به «L» ختم شود، پیش از آنکه -ing به آن اضافه کنیم، «L» را به صورت دوتا «L» می‌نویسیم:
Model…………modelling
نمونه قرار دادن ……………………………….مدل سازی
Assail……………assailling
حمله کردن………………………………………..تهاجمی
Appeal……………….appealling
جذب کردن………………………………………جذاب
اما در هنگام نوشتن انگلیسی آمریکایی، زمانی «L» به دوتا «L» تبدیل می‌شود که که تاکید برروی بخش آخر کلمه‌ای که به صفت فاعلی تبدیل می‌شود، باشد:
Control………………controlling
کنترل کردن………………………………………کنترلی
کاربرد گروه‌های وصفی در انگلیسی
گروه وصفي، گروهي است که با یک صفت فاعلی شروع می‌شود و نقش صفت را در جمله ایفا می‌کند. آنها در جمله‌واره‌ی اصلی (main clause) جمله استفاده می‌شوند تا اسم یا ضمیری را توصیف کنند.
نکته: توجه داشته باشید که بعد از گروه‌های وصفی که در ابتدای جمله می‌آیند، باید حتما از کاما استفاده شود. اگر گروه‌های وصفی در وسط جمله قرار بگیرند، باید حتما قبل و بعد از آن از کاما استفاده کرد؛ مگر اینکه آنها اطلاعات ضروی ارائه دهند:
قرار گیری گروه وصفی در ابتدای جمله:
Waiting for the start of the second half of football, the players rested.
در انتظار شروع نیمه دوم فوتبال، بازیکنان استراحت کردند.
قرار گیری گروه وصفی در وسط جمله:
Sasha, walking in the yard, bent down to pick up something from the ground.
ساشا در حالی که داشت در حیاط قدم می‌زد، خم شد تا چیزی از روی زمین بردارد.
قرار گیری گروه وصفی در وسط جمله درحالی که اطلاعاتی ضروری ارائه می‌دهد:
The man entering the hall is a serial killer.
مردی که دارد وارد سالن می‌شود یک قاتل زنجیره‌ای است.
نکته: برای جلوگیری از اشتباهی که ممکن است در هنگام قرار دادن گروه وصفی در جمله رخ رهد ( زمانی که گروه وصفی، اسم یا ضمیر اشتباهی را توصیف می‌کند)، بلافاصله بعد از گروه وصفی، اسم یا ضمیری که توصیف می‌شوند قرار دهید:
Reading a psychological book, a special point about life was encountered by Andy.
Rading a psychological book, Andy encountered a special point about life.
اندی درحالی که داشت یک کتاب روانشناسی می‌خواند، با نکته‌ای خاص درباره زندگی مواجه شد.
همانطور که در جمله اول می‌بینید، گویا «یک نکته‌ی مهم درباره‌ی زندگی» درحال خواندن یک کتاب روانشناسی بوده است؛ درحالی که این امر اشتباه و غیر ممکن است؛ اندی در حال خواندن یک کتاب روانشناسی بوده‌است. قرار دادن بلافاصله‌ای اسم بعد از گروه وصفی این مشکل را حل می‌کند.
ساختار وجه وصفي كامل به عنوان يكي از گروه وصفی
وجه وصفي کامل یکی از انواع گروه‌هاي وصفی هستند که با having شروع می‌شوند. اینها بسیار در اتباطات موثر هستند؛مثلا اتفاقاتی که رخ می‌دهند، نشان دادن یک رویداد یا موقعیتی که قبل از یک موقعیت دیگر وجود داشته است و … .
Having lived in Tehran before, I became the official tour guide.
چون قبلا در تهران زندگی کرده بودم، راهنمای رسمی تور شدم.
در این جمله دو نوع وجه وصفي وجود دارد؛ وجه وصفي حال (having) و وجه وصفي (lived).
نحوه ساخت انواع افعال استمراری با استفاده از وجه وصفي حال
افعال وصفی با قرار گرفتن در کنار فعل کمکی «be»، افعال استمراری را می‌سازند:
1.کاربرد ماضی استمراری در جمله:
زمانی که می‌خواهیم بگوییم یک عملی درگذشته درحال انجام بوده‌است و توسط یک عمل دیگر بین آن وقفه ایجاد شده‌است.
I was taking a nap when you called.
من در حال چرت زدن بودم که تو زنگ زدی.
2.کاربرد حال استمراری در جمله:
زمانی که می‌خواهیم بگوییم یک عمل در حال حاضر در حال انجام است.
Roman is fixing the car.
رمن درحال تعمیر خودرو است.
3.کاربرد آینده استمراری در جمله:
وقتی می‌خواهیم بگوییم عملی بعد از یک بازه‌ی زمانی درآینده انجام خواهد شد.
Mrs. Clinton will be solving the problem of global warming.
خانم کلینتون مشکل گرمایش جهانی را حل خواهد کرد.
نوع دیگری از افعال استمراری وجود دارد که به آن افعال کامل استمراری می‌گویند و کاربرد کمتری دارند.
4.کاربرد آینده کامل استمراری در جمله:
وقتی می‌خواهیم بگوییم یک کاری از گذشته آغاز و به استمرار کشیده شده‌است و تا آینده مشخصی به پایان می‌رسد.
I will have been working for 6 days by tomorrow.
تا فردا 6 روز است که کار می‌کنم.
5. کاربرد ماضی کامل استمراری در جمله:
زمانی که می‌خواهیم بگوییم یک رویدادی در گذشته آغاز شده است و پیش از شروع رویداد دیگری ادامه داشته است.
She had been biking a bicycle.
او دوچرخه سواری کرده بود.
6.کاربردی حال کامل استمراری در جمله:
زمانی که می‌خواهیم بگوییم کاری در گذشته شروع شده‌است و تا الان ادامه داشته یا تاثیری بر روی زمان حال باقی گذاشته است.
I have been drawing.
نحوه ساخت قيد با استفاده از وجه وصفي حال
اگر به برخي از افعال ing اضافه كنيم، مي‌توانيم قيد بسازيم:
The bird flied singing.
پرنده آواز خوانان پرواز كرد.
The dog ran barking out of its kennel.
سگ واق واق كنان از خانه‌اش بيرون رفت.
چگونه صفت فاعلی بسازیم؟
*** برای ساخت صفت فاعلی به اغلب افعال فقط ing اضافه می‌کنیم.
Play……………………playing
بازی کردن…………………………………….بازی (بازی کردن)
Work……………………working
کارکردن…………………………………..کوشش (کار کردن)
*** اگر فعلی با e خاتمه یابد، e را حذف می‌کنیم و سپس ing اضافه می‌کنیم.
Amuse……. Amusing
سرگرم کردن ……………….. سرگرم کننده
Prepare…………….. preparing
مهیا کردن ………………………… مهیا
*** این قاعده شامل کلماتی که با دوتا e خاتمه میابند، نمی‌شود.
See……………………..seeing
دیدن…………………………………………بینش
*** اگر فعلی با ie خاتمه یابد، ie را به y تبدیل می‌کنیم و سپس ing اضافه می‌کنیم.
Lie…………..ly……………lying
دروغ گفتن………………………… دروغ
Untie………………… unty……………..untying
باز کردن…………………………………بازگشایی
*** برای افعالی که بخش آخر آنها از «صامت-مصوت-صامت» پیروی می‌کند و بر آن تاکید می‌شود، حرف اخر را بار دیگر تکرار می‌کنیم و سپس به آن ing استفاده می‌کنیم.
Run………………runn………………….running
دویدن……………………………………..دونده
Forget……………….forgett………………….forgetting
فراموش کردن………………………………………فراموشی
*** البته استثناهاتی وجود دارد. اگر بخش آخر کلمه از «صامت-مصوت-صامت» پیروی می‌کند ولی بر آن تاکید نمی‌شود، میتوان بدون ایجاد تغییر در کلمه به آن ing اضافه کرد.
Visit…………………..visiting
بازدید کردن………………………………….بازدید
*** اگر فعلی با c خاتمه یابد، بعد از آن k اضافه می‌کنیم و سپس ing میاوریم.
Panic……………..panick…………………panicking
وحشتن کردن……………………………………….وحشت زده
من طراحی کرده‌ام.
مقایسه وجه وصفي حال و gerund (منظور افعالی است که ing می‌گیرند.) در انگلیسی:
present participle و افعال gerund هردو از -ing استفاده می‌کنند؛ اما قوانین دستوری آنها متفاوت است:
*** present participle به عنوان صفت یا افعال استمراری کاربرد دارند.
I’m reading an interesting magazine.
من دارم یک مجله‌ی جالب می‌خوانم.
در این جمله «reading» یک فعل استمراری و «reading» یک صفت فاعلی است.
*** افعال gerund فقط نقش اسم‌ها را ایفا می‌کنند.
Failing is an integral part of success.
شکست خوردن بخش جدایی ناپذیر از موفقیت است.
در این جمله «failing» یک فعل gerund به حساب می‌آید.
لیست رایج‌ترین صفات فاعلی
| ترجمه | مثال | صفت‌های فاعلی |
| داستان زندگی او شوکه کننده است. | His life’s story is shocking. | shocking |
| آن یک جلسه‌ی ناامید کننده بود. | It was a demotivating session. | demotivating |
| این تابستان خسته‌کننده بود. | This summer was very tiring. | tiring |
| انجام کارهای خانه می‌تواند طاقت فرسا باشد. | Doing household chores can be exhausting. | exhausting |
| یک گیاه ترسناک در این جنگل می‌روید. | A terrifying plant grow up in this jungle. | terrifying |
| تماشاکردن صحنه تصادف متحجرکننده بود. | Watching that accident was petrifying. | petrifying |
| دیشب یک خواب دلهره آور دیدم. | I have a frightening dream last night, | frightening |
| این یک تمرین گیج‌کننده در آخر من را دیوانه می‌کند. | This confusing practice is going to make me crazy. | confusing |
| من در یک محیط اذیت کننده به دنیا آمده‌ام. | I was born in a frustrating environment | frustrating |
| پوشیدن چنین لباس‌هایی شرم‌آور است. | Wearing such clothes is embarrassing. | embarrassing |
| من روزهای افسرده‌ی زیادی در طول زندگی‌ام داشتم. | I had many depressing days in my life. | depressing |
| روش‌های تدریس پروفسور برای من خسته‌کننده است. | The professor’s methods of teaching are boring to me. | boring |
| یک شهربازی هیجان‌انگیز در این شهر افتتاح خواهد شد. | an exciting amusement park will be opened in this city. | exciting |
| کشتی وایکینگها هیجان‌انگیز بود. | The Vikings ship was thrilling. | thriling |
| کتاب چهار اثر فلورانس انگیزشی است. | The wisdom of Florence Scovel Shinn book is very motivating. | motivating |
| سخنرانی‌های اپرا گیل وینفری الهام‌بخش است. | Oprah Gail Winfrey gives inspiring speeches. | inspiring |
| بازی سودوکو سرگرم‌کننده است. | Sudoku game is amusing. | amusing |
| ایام امتحانات فشار آور است. | Exam days are overwhelming. | overwhelming |
| گوش دادن به موسیقی بی‌کلام آرامش‌بخش است. | Listening to the speechless music is relaxing. | relaxing |
| شرکت در کلاس‌های رقص رضایت‌بخش است. | Attending dance classes is satisfying. | satisfying |
| تو موفق شدی! این خیلی عالیه. | You made it! That’s too amazing. | amazing |
| این یک تئوری جالب بود. | It was an interesting theory. | interesting |
