کاربرد ضمایر فاعلی (subject pronouns) در انگلیسی
فاعل به شخص یا چیزی اطلاق می شود که عملی را انجام می دهد و معمولاً در ابتدای جمله، قبل از فعل ظاهر می شود. ضمایر فاعلی یا subject pronouns (or subjective pronouns)، ضمایری هستند که به عنوان فاعل جمله جای اسم را می گیرند. ضمایر فاعلی می توانند مفرد یا جمع باشند و می توانند مذکر، مؤنث یا جنسیت خنثی باشند. ضمیر فاعلی مذکر یا مؤنث زمانی استفاده می شود که جنسیت مشخص باشد.
ضمیر فاعلی «it» را می توان برای اشاره به حیوانات و نوزادانی با جنسیت نامشخص استفاده . همچنین «it» برای صحبت درباره آب و هوا، دما یا زمان کاربرد دارد. اگر بتوانید فاعل جمله را پیدا کنید، به همین راحتی می توانید یک ضمیر فاعلی را نیز پیدا کنید. بیایید یک لحظه به اصول اولیه بازگردیم.
هر جمله کامل یک فاعل، یک فعل و یک مفعول دارد. فاعل (یا ضمیر فاعلی) همیشه یک شخص، چیز، مکان یا ایده یا جمع یکی از آن ها، یعنی افراد، چیزها، مکان ها یا ایده ها است. یکی از سادهترین راهها برای شناسایی ضمیر فاعلی یا فاعل این است که به خاطر بسپارید همیشه چه کسی یا چه چیزی است که تأثیر مستقیمی بر عملی که در حال انجام است دارد.
در انگلیسی هفت نوع ضمیر فاعلی وجود دارد:
ضمایر فاعلی | (SUBJECTIVE PRONOUNS) |
من | I |
تو | You |
او (مذکر) | He |
او (مونث) | She |
این | It |
ما | We |
شما | You |
آنها | They |
نکته: لازم به ذکر است که ضمایر فاعلی تو و شما در انگلیسی به یک شکل هستند و با تغییر مخاطب از یک نفر به چند نفر تغییر نمیکنند؛
بنابراین میتوان گفت از ضمیر فاعلی “you” در تمام موقعیتهایی که مخاطب ما شخص یا اشخاصی هستند استفاده میشوند:
You all go there.
همگی شما به آنجا بروید.
You are a student.
تو یک دانش آموز هستی.
استفاده از ضمیر فاعلی (I) یا «من» در انگلیسی:
از این ضمیر فاعلی برای صحبت کردن درباره «من» استفاده میکنیم. این کلمه که تنها از یک حرف تشکیل شده است، همیشه باید به شکل بزرگ نوشته شود. به چند مثال در این مورد توجه کنید:
i play football with my friends at school.
I play football with my friends at school.
من در مدرسه با دوستانم فوتبال بازی میکنم.
i read a book.
I read a book.
من یک کتاب خواندم.
نکته: در این جمله read گذشته read هست که به یک شکل نوشته میشوند اما تلفظ آنها متفاوت است.
استفاده از ضمیر فاعلی (You) یا «تو یا شما» در انگلیسی:
در زبان انگلیسی هم برای دوم شخص مفرد و هم برای دوم شخص جمع از یک ضمیر استفاده می شود. اگرچه این ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، چرا که تمرکز بر مخاطب قرار دادن فرد یا گروهی است که با او صحبت میشود، نه تاکید بر تعداد آنها. با این حال، در زمینه های خاص ممکن است لازم باشد بر تعداد افرادی که مورد خطاب قرار می گیرند تأکید شود. در این موارد می توان از عبارت «شما همگی» استفاده کرد. با استفاده از «شما همگی» در موقعیتهای خاص، سخنرانان و نویسندگان میتوانند منظور خود را دقیقتر کنند و تعداد افرادی که مورد خطاب قرار میگیرند را مشخص کنند:
You are one of the best players in the world.
تو یکی از بهترین بازیکن های جهان هستی.
You are my friends in high school.
شما همگی دوستان من در دبیرستان هستید.
استفاده از «you» به عنوان ضمیر غیرشخصی در انگلیسی:
علاوه بر اینکه از «you» به عنوان ضمیر شخصی استفاده می شود، می توان از آن به عنوان یک ضمیر غیرشخصی نیز در زمینه های خاص استفاده کرد. در این مورد، شخص خاصی را مورد خطاب قرار نمی دهد یا به آن اشاره نمیکند، بلکه بیانگر یک قانون یا وضعیت کلی است:
You can’t use your cell phone here. (“you” refers to the all people)
استفاده از موبایل در اینجا ممنوع است. (در اینجا «you» به همه مردم ارجاع داده میشود.)
if you take ice out of the freezer, it will melt.
اگر شما یخ را از فریزر بیرون بیاورید، ذوب میشود.(این جمله به یک قانون کلی اشاره دارد و شخص خاصی را مخاطب قرار نمیدهد.)
استفاده از ضمایر فاعلی سوم شخص مفرد در انگلیسی:
سوم شخص مفرد در ضمایر فاعلی سه شکل دارد: «he» and «it» ,«she». این یکی از تنها موارد در زبان انگلیسی است که جنسیت در گرامر نقش دارد. در زبان انگلیسی، جنسیت دستوری اسم معمولاً با جنسیت طبیعی آن یکی است، به این معنی که مرد در دستور زبان مذکر و زن مونث است؛ با این حال چند استثناء مهم وجود دارد:
کاربرد ضمیر فاعلی سوم شخص «she» در انگلیسی:
این ضمیر فاعلی عموماً برای اشاره به دختر یا زن به کار می رود؛ اما میتوان از آن برای اشاره به خودرو،کشتی، کشور یا حیواناتی که جنسیت آنها مشخص و مونث است نیز استفاده کرد؛ مخصوصا وقتی میخواهیم بر جنسیت آن تاکید کنیم:
فرزند دختر:
Ashly is my third daughter. She was born in 2020. (“she” means “my third daughter” or “Ashly”.)
اشلی سومین دختر من است. او در سال 2020 متولد شدهاست.) (در اینجا «she» به معنای «دختر من» یا «اشلی» است.)
دختر:
That girl is very kind. She saved me while I was drowning. (“she” means “that girl”.)
آن دختر خیلی مهربان است. وقتی که داشتم غرق میشدم من را نجات داد. (در اینجا «she» به معنای «آن دختر» است.)
زن:
Mrs Jefferson is very rich. She has bought her third villa in the Holland. (“she” means “Mrs Jefferson”)
خانم جفرسون خیلی ثروتمند است. او سومین ویلایش را در هلند خریده است. (در اینجا «she» به معنای «خانم جفرسون» است.)
خودرو:
My dad has bought a new BMW. She is the fastest car I have ever seen. (“she” means “a new BMW”)
پدر من یک خودرو BMW جدید خریدهاست. آن سریعترین خودرویی است که تا بهحال دیدهام.(در اینجا «she» به معنای «خودروی BMW» است.)
کشتی:
Let’s find my ship first. She is white. (“she” means “my ship”).
بیا اول کشتی من را پیدا کنیم. کشتی به رنگ سفید است. (در اینجا «she» به معنای «my ship» است.)
کشور:
My country is very lovely. She is like a mother. (“she” means “my country”)
کشور من خیلی دوست داشتنی است. او مانند یک مادر است.(در اینجا «she» به معنای «کشورمن» است.)
حیوان:
This is my cat, Leo. She has 3 babies. (“she” means “my cat”; because its gender is obvious)
این گربه من لئو است. او 3 بچه دارد. (در اینجا «she» به معنای «my cat» است زیرا جنسیت آن برای صاحبش مشخص است.)
کاربرد ضمیر فاعلی سوم شخص «He» در انگلیسی:
«He» عموما برای پسر یا مرد به کار می رود، اما از آن میتوان برای اشاره به «خداوند» و حیواناتی که جنسیت آنها مشخص و مذکر باشد نیز استفاده کرد:
فرزند پسر:
my son is very smart. He could make a special robot. (“he” means “my son”).
پسر من خیلی باهوش است. او توانست یک ربات منحصر به فرد بسازد.(در اینجا «he» به معنای «پسر من» است.)
پسر:
Is Sam your brother? He will become a scientist. (“he” means “Sam” or “your brother”)
آیا سم برادر توست؟ او یک دانشمند خواهد شد. (در اینجا «he» به معنای «سم» یا «برادر تو» است.)
مرد:
He is a very pride man. (“he” means “a pride man”)
او مردی بسیار مغرور است. (در اینجا «he» به معنی «مردی مغرور» است.)
خداوند:
My mom prays every morning. She believes that He blesses our lives. (“He” means “God”)
مادرم هر روز صبح نماز میخواند. او معتقد است که خداوند به زندگی ما برکت می دهد.(در اینجا «He» به معنای «خداوند» است.)
نکته: هنگامی که با استفاده از ضمیر «He» به خداوند اشاره می کنیم، مرسوم است که «H» را در «He» با حرف بزرگ بنویسید. این قاعده صرف نظر از اینکه «He» در کجای جمله آمده است اعمال میشود.
حیوان:
My uncle has a brave dog. He keeps the garden safe.(“he” refers to the “brave dog”; because its gender is obvious)
عموی من یک سگ شجاع دارد. او باغ را امن نگه میدارد.)در اینجا «he» به معنای «سگ شجاع» است چون جنسیت آن برای صاحبش مشخص است.)
کاربرد ضمیر فاعلی سوم شخص «it» در انگلیسی:
ضمیر فاعلی«it» معمولاً برای اشاره به آب و هوا، دما، زمان، اشیاء بی جان، حیوانات و نوزادانی که جنسیت آنها مشخص نیست استفاده میشود:
آب و هوا:
it is going to be snowy tomorrow. (“it” means the weather.)
فردا بارندگی خواهد بود. (در اینجا «it» به معنای آب و هوا است.)
دما:
+what is the temperature today?
-it’s 42 degrees. (“it” means the temperature.)
+هوا امروز چند درجه است؟
-42 درجه! (در اینجا «it» به معنای دما است.)
زمان:
It’s 8 am now. I have a meeting at 8:30. (“it” means time.
الان هشت صبح است. ساعت 8:30 یک قرار ملاقات دارم. (در اینجا «it» به معنای زمان است.)
اشیاء بیجان:
I have bought a laptop. It is the latest version. (“it” means “a laptop”)
من یک لپ تاپ خریدهام. اخرین سیستم است. (در اینجا «it» به معنای «لپ تاپ» است.)
حیوان:
Is it your cat? That’s so cute! (“it” means “your cat”)
این گربهی شماست؟ خیلی بامزه است! (در اینجا «it» به معنای «گربه شما» است.)
نوزاد:
My brother and his wife are going to have a baby and I feel it is a beautiful girl. (“it” means “the baby” because its gender is not obvious.)
برادر من و همسرش یک بچه در راه دارند و من احساس میکنم که این بچه یک دختر زیبا هست.(در اینجا «it» به معنای «یک بچه» است چون جنسیت آن مشخص نیست.)
نکته: استفاده از «it» برای اشاره به بزرگسالان می تواند بی ادبانه باشد، هنگام استفاده از این ضمیر برای افراد مراقب باشید.
استفاده از ضمیر فاعلی (We) یا «ما» در انگلیسی:
ضمیر فاعلی «we» به معنی «ما» است و گاهی در جمله پنهان است.
نکته: استفاده از دو فاعل در کنار هم و ارتباط دادن آنها با استفاده از حرف ربط «and» صحیح است. تنها نکته مهم توجه به مطابقت فاعل و فعل است:
He and I are in the basketball team = We are in the basketball team
من و او در تیم بسکتبال هستیم = ما در تیم بسکتبال هستیم.
You and I are sad = We are sad
من و تو غمگین هستیم = ما غمگین هستیم.
*در این مثالها به نظر میرسد حتی اگر بهجای این دو ضمیر فاعلی، از ضمیر فاعلی «we» استفاده شود نیز، همین معنی به مخاطب منتقل میشود.
استفاده از ضمیر فاعلی (They) یا «آنها» در انگلیسی:
ضمیر فاعلی «they» به معنای «آنها» است.این ضمیر میتواند حالت جمع دو ضمیر فاعلی «she» و «he» نیز به شمار میآیند:
She and he are brother and sister = They are brother and sister
آنها برادر و خواهر هستند.
علاوه بر این، گاهی ممکن است دو فاعل سومشخص در قالب اسم دو فرد یا دو شیء با کلمه and به هم مرتبط شوند و در اصل معنی they را منتقل کنند.
Ali and Reza lived in London = They lived in London
علی و رضا در لندن زندگی میکردند = آنها در لندن زندگی میکردند.
my honey desk and sofas are supposed to be replaced = they are supposed to be replaced.
میز عسلی و مبلهای من قرار است تعویض شوند = آنها قرار است تعویض شوند.
نکته: در زبان انگلیسی برخی اسامی، بدون اضافه کردن پسوندهای جمع، فاعل جمع میباشند. معروفترین آنها به شرح زیر است:
«children» یا بچهها:
Children need a safe and peaceful environment to grow. They are very vulnerable.
بچههای برای رشد به فضایی آرام و امن نیاز دارند. آنها بسیار آسیبپذیر هستند (در این جمله «they» به معنای «بچهها» است)
«sheep» یا گوسفندان:
Sheep are grazing in grazeland. They are enjoying the surrounding space.
گوسفندان در حال چریدن در چراگاه هستند. آنها دارند از فضای اطراف لذت میبرند. (در این جمله «they» به معنای «گوسفندان» است.)
«media» یا رسانهها:
Social media are dangerous for the mental health of people. They also can hurt physical health.
رسانههای اجتماعی برای سلامت روانی مردم مضر هستند. آنها همچنین میتوانند به سلامت فیزیکی آسیب بزنند. (در این جمله «they» به معنای «رسانههای اجتماعی» است.)
«men» یا مردان:
In my country, men rule. They are very powerful.
در کشور من مردان حکومت میکنند. آنها خیلی قدرتمند هستند (در این جمله «they» به معنای «مردان» است.)
«women» یا زنان:
In many countries, women do not have the right to the custody of children. They are very oppressed.
در بسیاری از کشورها، زنان حق حضانت فرزندانشان را ندارند. آنها خیلی مظلوم هستند (در این جمله «they» به معنای «زنان» است)
«teeth» یا دندانها:
Take care of your teeth. They are highly vulnerable.
مراقب دندانهای خود باشید. آنها به شدت حساس هستند. (در این جمله «they» به معنای «دندانها» است.)
«feet» یا پاها:
wash your feet after coming back home; because they are exposed to germs.
بعد از بازگشت به خانه پاهای خود را بشویید؛ چون آنها در معرض میکروبها هستند. (در این جمله «they» به معنای «پاها» است.)
«people» یا مردم:
People of each country have many rights; but unfortunately; they are not aware of.
مردم همه کشورها حق و حقوق زیادی دارند؛ اما متاسفانه از آن آگاه نیستند. (در این جمله «they» به معنای «مردم» است.)
«mice» یا موشها:
I always thought mice only eat cheese; but they eat everything that you can imagine.
همیشه فکر میکردم که موشها فقط پنیر میخورند؛ اما آنها هرچیزی که بتوانید تصور کنید که را میخورند.(در این جمله «they» به معنای «موشها» است.)
«geese» یا غازها:
Geese live near the water. They are like ducks.
غازها در کنار آب زندگی میکنند. آنها شبیه اردکها هستند. (در این جمله «they» به معنای «غازها» است.)
«cacti» یا کاکتوسها:
Cacti are resistant plants. They do not need a lot of watering.
کاکتوسها گیاهان مقاومی هستند. آنها به آبیاری زیادی نیاز ندارند. (در این جمله «they» به معنای «کاکتوسها» است.)
« fungi» یا قارچها:
Fungi are multicellular. They can grow in humid environment.
قارچها پرسلولی هستند. آنها میتوانند در محیطهای مرطوب رشد کنند. (در این جمله «they» به معنای «قارچها» است.)
«phenomena» یا پدیدهها:
We face many phenomena during life. They are an integral part of our lives.
ما در زندگی با پدیدههای زیادی مواجه هستیم. پدیدهها بخش جدایی ناپذیر زندگی ما هستند.(در این جمله «they» به معنای «پدیدهها» است.)
«criteria» یا معیارها:
What are your criteria for marriage? Can they be change?
معیارهایت برای ازدواج چیست؟ آیا قابل تغییر هستند؟( در این جمله «they» به معنای «معیارها» است.)
«data» یا دادهها:
I asked you to gather data, are they ready?
من از تو خواستم که دادهها را جمعآوری کنی؛ آیا آماده هستند؟ (در این جمله «they» به معنای «دادهها» است.)
«foci» یا کانونها:
Let’s see the foci of ellipse; are they clear?
بیاید به کانونهای بیضی نگاه کنیم. آیا واضح هستند؟(در این جمله «they» به معنای «کانونهای بیضی» است.)
«fish» یا ماهیها:
You have to eat fish more. They are full of iodine.
تو باید بیشتر ماهی بخوری. آنها سرشار از ید هستند.(در این جمله «they» به معنای «ماهی» است.)
«deer» یا گوزنها:
Deer live mainly in forests; but they may be found in deserts.
گوزنها عمدتا در جنگلها زندگی میکنند؛ اما ممکن است در بیابانها نیز یافت شوند.(در این جمله «they» به معنای «گوزنها» است.)
«aircraft» یا هواپیما:
I never used aircraft. They are scary.
من هیچوقت از وسایل حمل و نقل هوایی استفاده نکردم. آنها ترسناک هستند.(در این جمله «they» به معنای «وسایل حمل و نقل هوایی» است.)
استفاده از ضمیر فاعلی غیر شخصی سوم شخص جمع «they» در انگلیسی:
«they» ضمیری است که میتوان از آن برای اشاره به گروهی از افراد استفاده کرد بدون اینکه جنسیت یا تعداد آنها مشخص شود. استفاده از «they» به عنوان یک ضمیر غیرشخصی، زبانی فراگیرتر و خنثیتر از جنسیت را ممکن میسازد و همچنین از نیاز به تعیین دقیق افراد اجتناب میکند:
They will help us to do our business.
آنها به ما کمک خواهند کرد تا تجارتمان را انجام دهیم. (در این جمله تعداد افراد و جنسیت آنها مشخص نیست.)
Look! They are my classmates.
ببین! آنها همکلاسیهای من هستند. (در این جمله تعداد افراد و جنسیت آنها مشخص نیست.)
*** همچنین ما میتوانیم از «they» برای مقاماتی مانند پلیس، دولت، موسسات و … استفاده کنیم:
پلیس:
I called the police. They are on the way. (“they” means “the police”)
من با پلیس تماس گرفتم. آنها توی راه هستند. (در اینجا «they» به معنای «پلیس» است.)
دولت:
Our government is very powerful. They have to fix the economical problems as soon as possible! (“they” means “the government”)
دولت ما خیلی قوی است. آنها باید هرچه سریعتر مشکلات اقتصادی را حل کنند. (در اینجا «they» به معنای «دولت» است.)
موسسات:
Snap has some bugs in their app. They should fix them. (“they” means “snap”)
اسنپ مشکلاتی در اپلیکیشناش دارد. آنها باید آن را درست کنند.(در اینجا «they» به معنای «اسنپ» است.)
*** استفاده از ضمیر فاعلی «they» برای جلوگیری از بیان جنسیت
در شرایطی که جنسیت یک فرد ناشناخته یا نامربوط است، استفاده از زبان خنثی می تواند مفید باشد. یکی از راه های رایج برای انجام این کار در انگلیسی استفاده از ضمیر «they» به جای «he» یا «she» است.
نکته: استفاده از «they» به عنوان یک ضمیر خنثی از نظر جنسیت به جلوگیری از فرضیات در مورد جنسیت فرد کمک می کند.
Ruby failed the last exam. They must get a good grade in this exam today.
روبی در آخرین امتحان مردود شد. او باید امروز در این امتحان نمره خوبی بگیرند.
نکته: در این جمله، روبی یک اسم مستعار است که هم برای دختر و هم برای پسر به کار میرود. از آنجا که جنسیت آن مشخص نیست، از ضمیر فاعلی «they» استفاده میکنیم.
تطابق شکل حال افعال «to be» و ضمایر فاعلی در انگلیسی:
افعالto be»» به معنای «بودن» هستند. در جدول زیر به تطابق این افعال با ضمایر فاعلی دقت کنید:
معنی | مثال | فعل to be | ضمایر فاعلی |
من یک دانشآموز هستم | I am a student | am | I |
تو یک مرد خوب هستی | You are a good man | are | You |
او یک مهندس است | He is an engineer | is | He |
او یک معلم است | She is a teacher | is | She |
این تخت من است | It is my bed | is | It |
ما یک خانواده هستیم | We are a family | are | We |
شما همگی فامیلهای من هستید | You are my relatives | are | You |
آنها ایرانی هستند | They are Iranian | are | They |
*ما میتوانیم در گفتار هرکدام از این افعال را به صورت مخفف بیاوریم. این کار باعث میشود تلفظ آنها سریعتر و روانتر شود:
مخفف | فعل to be | ضمایر فاعلی |
I’m | Am | I |
You’re | Are | You |
She’s | Is | She |
He’s | Is | He |
It’s | Is | It |
We’re | Are | We |
They’re | Are | They |
نکته: توجه داشته باشید که در صورت استفاده از کلمه «and» به همراه هر جفت از ضمایر فاعلی، ممکن است فعل «to be» مطابق با آن تغییر کند:
I am a teacher.
من یک معلم هستم.
He is a teacher.
او یک معلم است.
He and I are teachers.
من و او معلم هستیم.
نکته: در این جمله فعل to be به شکل «are» در آمد؛ چرا که he and I =we و فعل to be برای این ضمیر are است.
تطابق شکل گذشته افعال «to be» با ضمایر فاعلی در انگلیسی
معنی | مثال | فعل to be | ضمایر فاعلی |
من یک دانشآموز بودم | I was a student | was | I |
تو یک مرد خوب بودی | You were a good man | were | You |
او یک مهندس بود | He was an engineer | was | He |
او یک معلم بود | She was a teacher | was | She |
این تخت من بود | It was my bed | was | It |
ما یک خانواده بودیم | We were a family | were | We |
آنها ایرانی بودند | They were Iranian | were | They |
*توجه داشته باشید که در صورت استفاده از کلمه «and» به همراه هر یک از ضمایر فاعلی، ممکن است فعل «to be» مطابق با آن تغییر کند:
I was a teacher.
من یک معلم بودم.
He was a teacher.
او یک معلم بود.
He and I were teachers.
من و او معلم بودیم.
نکته: در این جمله فعل to be به شکل «were» در آمد؛ چرا که he and I =we و فعل گذشته to be برای این ضمیر were است.
تطابق فعلهای اصلی با ضمایر فاعلی در انگلیسی
در فعل های اصلی ما باید فعلها را با ضمیر فاعلی مورد استفاده در جمله تطابق بدهیم. استفاده از فعل ساده به همراه «s-» برای فاعل های ( he / she / it) در جملات انگلیسی ضروری هست. فعل ساده برای سایر فاعلها در جملات انگلیسی استفاده میشود. به چند مثال در این مورد توجه کنید:
تطابق فعل اصلی و فاعل | (SUBJECT AND VERB AGREEMENT) |
من به 3 زبان صحبت میکنم | I speak 3 languages |
تو فوتبال بازی میکنی | You play football |
او کار میکند | He works |
او به باشگاه میرود | She goes to a gym |
این ظرفها را میشوید | It washes the dishes |
ما تحقیق میکنیم | We do research |
آنها به مدرسه میروند | They go to school |
پس همانطور که در جدول مشاهده کردید، برای ضمایر فاعلی «I/You/We/They» حالت ساده فعل بهکار برده میشود. اما برای «he/she/it» باید از فعل سوم شخص که پسوند «s-» دارد، استفاده کرد.
نکته: ساختار گذشته فعل برای همهی ضمایر فاعلی یکسان است و تغییر نمیکند:
I worked, you worked, she worked, he worked, it worked, we worked, they worked…
من کار کردم، تو کارکردی(شما کارکردید)، او کارکرد، او کار کرد، او کار کرد، ما کار کردیم، آنها کار کردند…
کاربردهای «who» به عنوان ضمیر فاعلی در انگلیسی:
در انگلیسی ضمیر فاعلی دیگری نیز وجود دارد که در ساختارهای متفاوتی حضود دارد. یکی از این ساختارها ایجاد جملات پرسشی درباره فاعل است. برای پرسش راجب ضمایر فاعلی انسانی از کلمه «who» استفاده میشود. انسان مورد پرسش واقع شده در این جملات میتواند فاعل یا مفعول باشد که بستگی دارد پرسش چگونه باشد. ولی به این نکته باید دقت داشت که استفاده از کلمه پرسشی «who» فقط برای انسان کاربرد دارد و نباید از آن برای اشیا و حیوانات استفاده کرد.
*** برای ایجاد پرسش درباره ضمایر فاعلی میتوان به شیوه زیر عمل کرد:
نکته: برای ساخت سوال درمورد فاعل باید فاعل را از جمله حذف کرد.
برای پرسش درباره فاعل میتوان از فرمول نوشته شده در زیر استفاده کرد.
Who + Main Verb + Object?
فعل اصلی + مفعول+Who
+Who knows the reason?
-he knows the reason.
+چه کسی دلیلش را میداند؟
-او دلیلش را میداند.
+Who will eat this sandwich?
-she will eat this sandwich.
+چه کسی این ساندویچ را میخورد؟
-او این ساندویچ را میخورد.
+Who will open the door?
-I will open the door.
+چه کسی در را باز میکند؟
-من در را باز میکنم.
نکته: همانطور که میبینید، برای ساخت سوال دربارهی فاعل، علاوه براینکه فاعل را حذف میکنیم، از فعل اصلی جمله با حفظ شناسه و زمان فعل در جمله پرسشی استفاده میکنیم.
*** یکی دیگر از کاربردهای آن ضمیر فاعلی یک بند است که با کاما احاطه شدهاست:
- Grey, who treated the cancer of my son, has passed away.
دکتر گری، کسی که سرطان پسرم را درمان کرد، درگذشت.
The man, who I saw at the university, is my husband now.
آقایی که او را در دانشگاه دیدم، الان شوهر من است.
*** دیگر کاربرد آن، ضمیر ربطی در جایگاه فاعل است:
The person who studies hard is the person who success.
کسی که به شدت درس میخواند کسی است که موفق میشود.
The person who takes risks is the person who advances.
کسی که خطر میکند کسی است که پیشرفت میکند.
*** و در نهایت آخرین کاربرد آن، فاعل یک جمله اما در شکل whoever است:
Whoever finds my dog, is going to be rewarded 20000 dollars.
هرکسی سگ من را پیدا کند 20000 دلار جایزه میگیرد.
Whoever passes this exam is going to have a great vacation in Kish Island.
هرکسی که این امتحان را با موفقیت پشت سر بگذراند، یک تفریح عالی در جزیره کیش خواهد داشت.
استفاده از دو ضمير فاعلی (ضمير فاعلی مركب) به طور هم زمان
گاهي اوقات وقتي با دو ضمير همزمان سروكار داريد همه چيز مشكل ميشود. اگر قرار باشد هردو ضمير در جايگاه فاعل به كار روند بايد هردو ضمير فاعلي (I, you, she, he, we, they and it) باشند؛ اما اگر قرار است هردو ضمير به طور همزمان در جايگاه مفعول به كار روند بايد هردو ضمير مفعولي (me, you, her, him, us, them and it) باشند؛ در نتيجه نميتوان يكي از آنها ضمير فاعلي و ديگري ضمير مفعولي باشد:
*** استفاده از ضمایر فاعلی مرکب در انگلیسی:
She and me are colleagues.
نکته: اين جمله اشتباه است؛ چون ضمير اول فاعلي و ضمير دوم مفعولي است.
She and I are colleagues.
من و او همكار هستيم.
نکته: اين جمله درست است؛ چون هردو ضمير فاعلي هستند.
*** استفاده از ضمایر مفعولی مرکب در انگلیسی:
If you need any helps you can ask her or I.
نکته: اين جمله اشتباه است؛ چون ضمير اول مفعولي و ضمير دوم فاعلي است.
If you need any helps you can ask her or me.
اگر به كمك نياز داريد ميتوانيد از او يا از من بخواهيد.
نکته: اين جمله درست است؛ چون هردو ضمير مفعولي هستند.
نکته: لازم به ذكر است كه ضمير فاعلي مركب يا ضمير مفعولي مركب زماني درست است كه با حذف هر يك از ضماير جمله همچنان درست باشد.
به عنوان مثال:
He and me went to a café.
نکته: اين جمله اشتباه است؛ چون با حذف ضمير he، جمله با ضمير ديگر درست نيست.
Me went to a café.
I went to a café.
من به يك كافه رفتم.
تفاوت who و whom در انگلیسی
نحوه تمايز whom و who از همان مسيري پيروي ميكند كه بين ضماير فاعلي و مفعولي وجود دارد؛ اما به دليل ترتيب كلمات متفاوتي كه در بندها و سوالات نسبتي استفاده ميشود، نميتوان فهميد كه به كدام يك نياز است. يك راه براي فهم اين تمايز وجود دارد:
جمله مدنظر را بازنويسي كنيد. اگر هنگام بازنويسي از ضماير فاعلي «she»، «he» يا «they» استفاده كرديد، به ضمير فاعلي who نياز است؛ اما اگر از ضماير مفعولي «her»، «him» يا «them» استفاده كرديد، به ضمير مفعولي whom نياز است:
The man who I asked for help said that he was busy.
حال اين جمله را بازسازي ميكنيم:
I asked “he” for help and he said that he was busy.
از آنجايي كه استفاده از ضمير فاعلي he به جاي مفعول اشتباه است، نتيجه ميگيريم كه استفاده از ضمير فاعلي who در اين جمله اشتباه است؛ بنابراين جمله زير درست است:
The man whom I asked for help said that he was busy.
مردي كه از او درخواست كمك كردم گفت كه سرش شلوغ است.
يا در جمله:
Whom did you say asked you to do such a thing?
حال اين جمله را بازسازي ميكنيم:
“Them” a
sked me to do such a thing.
از آنجا كه استفاده از ضمير مفعولي them به جاي فاعل اشتباه است، نتيجه ميگيريم كه استفاده از ضمير مفعولي whom در اين جمله اشتباه است؛ بنابراين جمله زير درست است:
Who did you say asked you to do such a thing?
گفتي چه كسي ازت خواست چنين كاري را انجام دهي؟
گرامر ضمایر فاعلی در جملات مجهول:
همانطور که میدانید در جملات مجهول یا فاعل نداریم یا فاعل به صورت جداگانه برای تاکید در آخر جمله میآید. در زبان انگلیسی هم به همین شکل میباشد. به عنوان مثال، به جمله زیر که انجامدهنده کار و فاعل هر دو یک نفر و ضمیر فاعلی «I» هست توجه کنید:
I broke the glass.
من لیوان را شکستم.
در این عبارت ضمیر فاعلی «I»، فاعل و انجامدهنده کار میباشد. اما در حالت مجهول همین جمله «I» از این جمله حذف شده و از ضمیر فاعلی در نقش فاعل استفاده نشده است. در این مثال، به جای ضمیر فاعلی «I» از واژه «the glass» که دارای نقش دستوری اسم است استفاده شده است.
The glass was broken.
لیوان شکسته شد.
در برخی جملههای مجهول باید ضمیر مفعولی به ضمیر فاعلی تبدیل شود:
The murderer kills him.
قاتل او را کشت.
He was killed.
او کشته شد.
در اینجا ضمیر مفعولی در جمله خبری یه ضمیر فاعلی در جمله مجهول تبدیل شدهاست.