براساس بافت متن، «wish» میتواند هم «اسم» باشد و هم «فعل»:
- «wish» به عنوان فعل: به معنای آرزو داشتن یا خواستن چیزی است که در حال حاضر وجود ندارد.
- «wish» به عنوان اسم: به میل یا امید به چیزی اشاره دارد.
نکاتی که در حین استفاده از گرامر «wish» به عنوان فعل باید رعایت کنید:
- ما از فعل «wish» یا عبارت «if only» استفاده میکنیم تا دربارۀ چیزهایی صحبت کنیم که دوست داریم اتفاق بیوفتد؛ اما ممکن نیست.
مثال:
I wish I could go back to the era when prominent Iranian poets lived.
کاش میتوانستم به دورانی که شاعران برجستۀ ایرانی زندگی میکردند باز گردم.
My parents are always busy. If only they had more time to spend with me.
پدر و مادرم همیشه سرشان شلوغ است. کاش زمان بیشتری برای گذارندن با من داشتند.
- ما از «wish» و «if only» فقط با افعال ماضی (past tense forms» استفاده میکنیم.
*** ما از افعال وجهی ماضی «would» و «could» استفاده میکنیم تا دربارۀ آرزوهای آینده صحبت کنیم.
مثال:
I need to earn more money. I wish I could find a better job.
نیاز دارم پول بیشتری در بیاورم. کاش میتوانستم شغل بهتری پیدا کنم.
This sound is driving me crazy. I wish it would stop.
این صدا دارد من را دیوانه میکند. کاش بس کند.
*** ما از گذشتۀ ساده و گذشتۀ استمراری صحبت میکنیم تا دربارۀ آرزوهای حال صحبت کنیم.
مثال:
I am not satisfied with this mobile phone. I wish I had another mobile phone.
من از این موبایل راضی نیستم. کاش موبایلی دیگر داشتم.
This university has no entertainment for me. I wish we were studying in another university.
این دانشگاه هیچ گونه سرگرمی برایم ندارد. کاش در حال تحصیل در دانشگاهی دیگر بودیم.
*** ما از گذشتۀ کامل استفاده میکنیم تا دربارۀ آرزوهای گذشته صحبت کنیم.
مثال:
I wish I had met my grandparents more when they were alive.
کاش وقتی پدربزرگ و مادربزرگم زنده بودند بیشتر به دیدنشان میرفتم.
She wishes she had listened to what her teachers suggested.
کاش او به آنچه معلمانش پیشنهاد کردند گوش می داد.
- ما میتوانیم بعد از اشخاص مفرد «I/ he/ she/ it» از «were» به جای «was» استفاده کنیم.
مثال:
I would like to become a flight attendant. I wish I was/ were taller.
خیلی دوست دارم مهماندار هواپیما شوم. کاش بلندتر بودم.
I am dying from the heat. I wish the weather was not/ were not so hot.
دارم از گرما تلف میشود. کاش هوا اینقدر گرم نبود.
- میتوانیم از «+ that wish» برای صحبت دربارۀ چیزی استفاده کنیم که دوست داریم در حال یا آینده متفاوت باشد. برای چیزهایی که غیرممکن یا بسیار بعید هستند از آن استفاده میکنیم.
مثال:
I wish that I lived in Mashhad.
کاش در مشهد زندگی میکردم.
I wish I had enough money to buy the villa of my dreams.
کاش پول کافی برای خرید خانۀ ویلایی رویاهایم را داشتم.
- هنگامی که از «wish» به همراه مصدر با to (to-infinitives) استفاده میکنیم، «wish» به معنای خواستن است؛ اما رسمیتر است. ما معمولاً هنگامی که «wish» را با مصدر با to (to-infinitives) میآوریم آن را در قابل استمراری نمیآوریم.
مثال:
-hello?
+I’m wishing to speak to boss, please.
+I wish to speak to boss, please.
-سلام؟
+میخواهم با رئیس صحبت کنم لطفا.
She’s wishing to ride a horse on her birthday.
She wishes to ride a horse on her birthday.
او میخواهد در روز تولدش اسبی براند.
- زمانی که «wish» شکل رسمیتری از «want به معنای خواستن» است، ما از «that-clause» بعد از «wish» استفاده نمیکنیم.
مثال:
I wish that I arrange a party and invite my best friends.
I wish to arrange a party and invite my best friends.
میخواهم مهمانی ترتیب دهم و دوستان صمیمیام را دعوت کنم.
I wish that I visit Hafez Tomb, if possible.
I wish to visit Hafez Tomb, if possible.
اگر ممکن باشد میخواهم از آرامگاه حافظ بازدید کنم.
- ما میتوانیم بعد از «wish» و قبل از «to-infinitive» مفعول بیاوریم.
مثال:
I didn’t wish my family to know about my state of mind, so I didn’t tell them.
نمیخواستم خانوادهام وضعیت روح و روانم را بدانند؛ بنابراین به آنها هیچچیز نگفتم.
I wish my friends to know how I feel about them.
میخواهم دوستانم بدانند من دربارۀ آنها چه احساسی دارم.
- وقتی بعد از «wish» مفعولی میآوریم، باید از فعلی به صورت «to-infinitive» استفاده کنیم. البته میتوانیم از «want» یا مودبانهتر آن از «would like» استفاده کنیم.
مثال:
I wish a seat near the window.
I wish to have a seat near the window, please.
I would like to have a seat near the window, please.
میخواهم صندلیام نزدیک پنجره باشد، لطفا.
We wish an underweight laptop.
We wish to buy an underweight laptop.
We would like to buy an underweight laptop.
ما میخواهیم لپتاپی سبک بخریم.
- ما میتوانیم از ساختار «wish + would» دربارۀ چیزی که آزارمان میدهد و درحال رخ دادن هست یا خیر یا چیزی که در آینده رخ خواهد داد یا خیر استفاده کنیم.
مثال:
I wish you would stop smoking. I’m suffocating.
کاش سیگار نکشی. دارم خفه میشوم.
I wish you wouldn’t come to my bedroom without knocking the door.
کاش بدون در زدن وارد اتاق خوابم نشوی.
- در موقعیتهای غیررسمی میتوانیم از «wish» در قالب استمراری استفاده کنیم.
مثال:
He is making everyone sad. I’m wishing he would go.
او دارد همه را ناراحت میکند. کاش برود.
My father is cooking lunch this time. I’m wishing it would be delicious.
این بار پدرم دارد ناهار درست میکند. کاش غذا خوشمزه باشد.
- زمانی که میخواهیم چیزی در آینده اتفاق بیوفتد از «hope» به جای «wish» استفاده میکنیم.
مثال:
I wish you will come tomorrow.
I hope you will come tomorrow.
امیدوارم فردا بیایی.
I wish it won’t rain tomorrow; because I’m going to go to a picnic with my family.
I hope it won’t rain tomorrow; because I’m going to go to a picnic with my family.
امیدوارم فردا باران ببارد؛ چون دارم با خانوادهام به پیکنیک میروم.
- از «wish» و «if-only» در شرطی نوع دوم میتوانیم استفاده کنیم.
مثال:
I wish I didn’t get my period last night, then I would/could go swimming with my friends.
اگر دیشب پریود نمیشدم، میتوانستم با دوستانم به شنا بروم.
If only my father came 2 days earlier, I would/could see him as well.
اگر پدرم دو روز زودتر میآمد، میتوانستم او را نیز ببینم.
- از «wish» و «if-only» در شرطی نوع سوم میتوانیم استفاده کنیم.
مثال:
I wish I had taken the plane; I would have arrived to Shiraz by now.
اگر هوایپما گرفته بودم، تا الان به شیراز رسیده بودم.
If only I had earned a lot of money, I would have bought a new house.
اگر پول بیشتری درآورده بودم، خانهای جدید خریده بودم.
- زمانی که میخواهیم بگوییم «هرجور مایلید یا هرجور راحتید» از ساختار «as you wish» یا «whatever you wish» استفاده میکنیم.
مثال:
-I’m not coming with you tonight; because I have a lot of homework to do.
+as you wish!
-امشب با شما نخواهم آمد؛ چون تکالیف زیادی برای انجام دادن دارم.
+هرجور راحتی! / هرجور مایلی!
Your dress will prepare whatever you wish.
هرجور که مایل باشید (دوست داشته باشید) لباس شما آماده خواهد شد.
- اینکه بخواهیم چیزی اتفاق بیفتد یا بخواهیم چیزی را داشته باشیم، به خصوص زمانی که بعید یا غیرممکن به نظر میرسد.
مثال:
She was like a mother I never had but always wished for.
او برایم مانند مادری بود که هرگز نداشتم؛ اما آرزویش را داشتم.
Just wishing for health is useless.
صرفا آرزو برای سلامتی فایدهای ندارد.
- «wish» در عباراتی مانند «I don’t wish to be rude» به معنای «نمیخواهم بی ادبی کنم» یا «without wishing to be rude» به معنای «بی ادبی نباشد» استفاده میکنیم تا از کسی عذرخواهی کنیم یا هشدار بدهیم؛ مخصوصا وقتی که میخواهیم چیزی بگوییم که ممکن است باعث ناراحتی، آزار یا نگرانی او شود.
مثال:
I don’t wish to be irresponsible; But I can’t sleep with the kids tonight.
نمیخواهم بیمسئولیت باشم؛ اما من نمیتوانم امشب پیش بچهها بخوابم.
Without wishing to be unkind, I don’t need such a person in my office.
بیرحمی نباشد؛ اما من به چنین آدمی در دفترم نیاز ندارم.
- از «wish» همچنین در جملاتی مانند «I could not wish for anything better» به معنای «نمیتوانستم آرزوی بهتری داشته باشم» استفاده میکنیم تا نشان دهیم از چیزی که داریم بسیار راضی هستیم و نمیتوانیم چیزی بهتر از این را تصور کنیم.
مثال:
I really couldn’t have wished for a better university.
من واقعاً نمی توانستم آرزوی دانشگاه بهتری داشته باشم.
I really couldn’t have wished for a better house, family, friends, … and overall for a better life.
من واقعاً نمیتوانستم آرزوی خانه، خانواده، دوستان و … و در کل زندگی بهتری داشته باشم.
- از «wish» در ساختار «wouldn’t wish a particular thing on someone» نیز استفاده میکنیم؛ به طوری که منظور شما این است که چیز آنقدر ناخوشایند است که نمیخواهید بقیه مجبور شوند آن را تجربه کنند.
مثال:
It was the worst travel ever and I wouldn’t wish it on my worst enemy.
این بدترین سفر تاریخ بود و من آن را برای بدترین دشمنم آرزو نمیکردم.
It was the worst experience and I wouldn’t wish it on my ex-husband.
این بدترین تجربه بود و من آن را برای همسر سابقم هم آرزو نمیکنم.
«wish» به عنوان اسم:
My greatest wish is to travel around the world by a cruise.
بزرگترین آرزویم سفر به دور دنیا با کشتی مسافرتی است.
One of my father’s wishes is to see me in a wedding dress.
یکی از آرزوهای پدرم این است که من را در لباس عروس ببیند.
اصطلاحات ثابتی که در آنها از «wish» استفاده شده است:
Wish somebody something
برای کسی چیزی آرزو کردن
I wish you a happy birthday.
برایت تولد خوش یمنی آرزومندم.
We wish you good luck in your new job.
آرزو میکنم در شغل جدیدت خوش شانس باشی.
I wish you all the best.
برایت بهترینها را آرزومندم.
Wishful thinking
خیال واحی
I am afraid that his promises are a wishful thinking.
میترسم قولهایش خیال واحی باشد.
I hope I can make it with her and all my thoughts are wishful thinking.
امیدوارم بتوانم با او بسازم و همۀ افکارم خیال واحی باشد.
Wish list
لیست آرزوها یا خواستهها
I review my wish list every night.
من هرشب لیست آرزوهایم را مرور میکنم.
In my opinion, every person, both young and old, should have their wish list.
به نظر من هر آدمی، چه پیر و چه جوان باید لیست آرزوهای خود را داشته باشند.
to make a wish
آرزو کردن
Today is your birthday; make a wish.
امروز روز تولد توست؛ آرزویی کن.
Tomorrow I will get graduated. Make a wish for me.
فردا فارغالتحصیل خواهم شد. برایم آرزویی کن!
مقایسۀ «wish» و «hope» در انگلیسی
تفاوت «wish» و «hope» در چیست؟
*** زمانی از «hope» به معنای «امید» استفاده میکنیم که تا حدی مطمئن باشیم که اتفاقی خواهد افتاد. احتمالاتی وجود دارد که نشان میدهد فرد به نتیجۀ دلخواهش خواهد رسید.
مثال:
I hope I leave this country one day.
امیدوارم روزی این کشور را ترک کنم.
She hopes she will find her desirable husband one day.
او امیدوار است روزی شوهر دلخواه خود را پیدا کند.
*** از سوی دیگر، زمانی که واقعاً میخواهیم جای دیگری باشیم یا چیزی داشته باشیم، از «wish» به معهنای «آرزو کردن/داشتن» استفاده میکنیم؛ اما به نوعی برای ما غیرممکن است. ما فقط میتوانیم دربارۀ آن خیالبافی کنیم.
مثال:
I wish I could recognize an unintelligent and bad-tempered person from a few miles away.
کاش میتوانستم آدم بی شعور و بداخلاق را از چند فرسخی خود تشخیص دهم.
You can’t just sit here and wish for a good future. You have to get up and try.
نمیتوانی به راحتی اینجا بنشینی و برای آیندۀ خوبت آرزو کنی. باید بلند شوی و تلاش کنی.
شباهت «wish» و «hope» در چیست؟
هر دو کلمه برای نشان دادن خواستههای فرد به خصوص برای آینده استفاده میشود.
به مثالهای زیر توجه کنید:
I wish I could change my living city.
کاش میتوانستم شهری که در آن زندگی میکنم را تغییر دهم.
Can animals also hope things change?
آیا حیوانات نیز میتوانند امید داشته باشند اوضاع تغییر کند؟
آیا میتوان از «wish» و «hope» به جای یکدیگر استفاده کرد؟
در مواردی که هردو خواستار وقوع اتفاقی در آینده هستند میتوان از آنها به جای یکدیگر استفاده کرد.
مثال:
I wish to find new friends.
آرزو میکنم دوستان جدیدی پیدا کنم.
I hope to find new friends.
امیدوارم دوستان جدیدی پیدا کنم.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: