در این درس به بررسی تفاوت های hold و keep می پردازیم.
hold و Keep هر دو فعل هستند و به حفظ چیزی/کسی اشاره دارند. با این حال، “keep” عمدتاً در مورد تصاحب چیزی است در حالی که “hold” عمدتاً به قرار دادن انگشتان خود در اطراف چیزی/کسی و گرفتن آن اشاره دارد.
تفاوت های hold و keep:
این دو کلمه تفاوت های کلیدی دارند. Hold برای توصیف یک عمل فیزیکی استفاده می شود، در حالی که Keep برای توصیف یک عمل ذهنی استفاده می شود.
Hold برای توصیف عمل گرفتن، نگه داشتن یا مهار چیزی استفاده می شود، در حالی که keep برای توصیف حفظ چیزی استفاده می شود. همانطور که گفته شد، “keep” بیشتر برای بیان تصاحب چیزی یا کسی است. “hold” بیشتر برای بیان گرفتن چیزی با دست است.
مثلا:
Can you hold the door for me?
آیا می توانی در را برای من نگه داری؟
Holding the door for a woman is not an act of respect; Accepting that she is a human being and has her own rights is.
نگه داشتن در برای زن احترام نیست. قبول اینکه او یک انسان است و حقوق خودش را دارد.
His father is trying to keep Damon away from me.
پدرش سعی می کند دیمون را از من دور کند.
شباهت های hold و keep:
این دو کلمه شباهت هایی دارند. هر دو کلمه فعل هستند و هر دو در زمان حال استفاده می شوند. هر دو کلمه همچنین می توانند برای توصیف یک عمل فیزیکی یا ذهنی استفاده شوند. تنها شباهت این دو این است که هر دو فعل هستند.
نمونه های زیر را بررسی کنید.
مثال:
I feel like keeping you locked up in this room and study you.
من دوست دارم تو را در این اتاق حبس کنم و تو را مطالعه کنم.
Hold me tight and enjoy the view.
من را محکم در آغوش بگیر و از منظره لذت ببر.
آیا hold و keep قابل استفاده به جای یکدیگر هستند؟
این دو فعل هرگز نمی توانند به جای یکدیگر استفاده شوند زیرا hold برای بیان گرفتن کسی / چیزی است، در حالی که keep در مورد تصاحب چیزی / کسی است.
مقایسه کنید:
My father has kept this ring for over a decade now.
پدر من بیش از یک دهه است که این انگشتر را نگه داشته است.
My father has held this ring for over a decade now.
پدر من بیش از یک دهه است که این حلقه را در دست دارد.
Hold فعلي است كه براي توصيف عمل فيزيكي چنگ زدن، نگه داشتن يا مهار چيزي به كار مي رود. اغلب برای اشاره به نگه داشتن چیزی در دست مانند مداد، فنجان یا کتاب استفاده می شود.
همچنین می توان از آن برای اشاره به در آغوش گرفتن کسی استفاده کرد. همچنین می توان از آن برای اشاره به عمل مهار چیزی استفاده کرد، مانند نگه داشتن سگ با افسار یا جلوگیری از اشک.
Keep یک فعل است که برای توصیف عمل ذهنی حفظ یا حفظ چیزی استفاده می شود. اغلب در عبارت (keep sth in mind) به معنای به خاطر سپردن چیزی استفاده می شود.
همچنین می توان از آن برای اشاره به عمل حفظ چیزی مانند وفای به عهد یا حفظ راز استفاده کرد. همچنین می توان از آن برای اشاره به حفظ چیزی مانند تمیز نگه داشتن خانه یا حفظ خونسردی استفاده کرد.
مثال هایی از Hold:
I held the pencil in my hand.
مداد را در دست گرفتم.
She held me in her arms.
او مرا در آغوش خود گرفت.
He held the dog on a leash.
سگ را به بند نگه داشت.
They held back their tears.
جلوی اشک های خود را گرفتند.
مثال هایی از Keep:
Keep this in mind.
این را در نظر داشته باشید.
She kept her promise.
او به قول خود وفا کرد.
He kept the secret.
راز را حفظ کرد.
They kept a clean house.
خانه تمیزی داشتند.
اصطلاحات hold و keep
اصطلاحات مختلفی وجود دارد که در آنها از hold و keep استفاده می کنند که عبارتند از:
Hold your tongue.
زبان خود را نگه دارید.
Keep your chin up.
سرتو بالا بگیر.
Hold your horses.
اسب های خود را نگه دارید.
Keep your cool.
آرامش خود را حفظ کن.
تفاوت های اصلی و زمان استفاده از hold و keep:
در انگلیسی، دو کلمه وجود دارد که قابل جایگزینی به نظر می رسند. Hold و keep را می توان در موقعیت های مختلف استفاده کرد.
Keep یک فعل متعدی است که به معنای داشتن یا حفظ چیزی است. همچنین می تواند به معنای ادامه دادن در یک وضعیت، موقعیت یا دوره مشخص باشد.
از سوی دیگر، hold نیز یک فعل متعدی است که به معنای در دست داشتن و نگه داشتن، حمل کردن یا حمایت کردن است. همچنین می تواند به معنای نگه داشتن یا بازداشت کسی باشد.
در برخی موارد، hold ممکن است کلمه بهتری برای استفاده باشد، در حالی که در برخی دیگر، keep ممکن است مناسب تر باشد.
Keep یک فعل است که به معنای نگه داشتن چیزی، ادامه داشتن یا حفظ آن است.
به عنوان مثال، وقتی چیزی را نگه میدارید، مطمئن هستید که در اختیار شما باقی میماند. این می تواند چیزی فیزیکی باشد، مانند یک جواهر یا یک کتاب، یا چیزی ناملموس، مانند یک خاطره یا یک احساس.
keep چیزی می تواند به حفظ یا حفظ آن در وضعیت فعلی نیز اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است با آبیاری و هرس منظم گیاهان، باغی را نگهداری کنید، یا با تعویض و تنظیم منظم روغن، ماشین را نگه دارید.
hold یک فعل است که می تواند به معنای گرفتن چیزی با دست یا حمایت یا حمل چیزی باشد. همچنین می تواند به معنای نگه داشتن چیزی در یک موقعیت یا مکان خاص، یا داشتن کنترل یا اختیار بر چیزی باشد.
به عنوان مثال، وقتی چیزی را در دست دارید، از نظر فیزیکی آن را با دستان خود می گیرید. این می تواند چیزی کوچک باشد، مانند خودکار یا تلفن، یا چیزی بزرگتر، مانند یک چمدان یا یک کودک.
hold همچنین می تواند به نگه داشتن چیزی در یک موقعیت یا مکان خاص اشاره داشته باشد. برای مثال، ممکن است دری را برای کسی باز نگه دارید، یا کتابی را برای خواندن بالا نگه دارید.
در معنای انتزاعی تر، hold می تواند به معنای داشتن کنترل یا اختیار بر چیزی باشد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است حق امتیاز یک فناوری خاص را داشته باشد، یا یک دولت ممکن است بر شهروندان خود قدرت داشته باشد.
نحوه استفاده صحیح از hold و keep در یک جمله:
در نوشتن، استفاده از کلمات مناسب در جایگاه مناسب برای جلوگیری از سردرگمی و سوء تعبیر ضروری است. دو فعل”keep” و “hold” اغلب به اشتباه استفاده می شوند. در حالی که هر دو کلمه به داشتن یا حفظ چیزی اشاره دارند، تفاوت های جزئی در معنا و کاربرد دارند.
“keep” فعلي است به معناي داشتن يا نگه داشتن چيزي. همچنین می تواند به معنای ادامه دادن به انجام کاری یا ماندن در یک حالت یا شرایط خاص باشد. در اینجا چند مثال از نحوه استفاده از “keep” در یک جمله آورده شده است:
I will keep the book for two weeks before returning it to the library.
کتاب را دو هفته قبل از برگرداندن آن به کتابخانه نگه خواهم داشت.
She keeps a diary to record her thoughts and experiences.
او برای ثبت افکار و تجربیات خود یک دفتر خاطرات می نویسد.
The company decided to keep the old logo for its brand recognition.
این شرکت تصمیم گرفت که لوگوی قدیمی را برای شناخت برند خود نگه دارد.
He keeps his car in the garage to protect it from the weather.
او ماشین خود را در گاراژ نگه می دارد تا از آب و هوا محافظت کند.
The athlete needs to keep practicing to improve his performance.
ورزشکار برای بهبود عملکرد خود باید به تمرین ادامه دهد.
همانطور که از این مثال ها می بینید، “keep” اغلب برای اشاره به در اختیار داشتن یا نگهداری اشیاء فیزیکی یا مفاهیم انتزاعی استفاده می شود. همچنین می تواند برای توصیف اقدامات یا وضعیت های در حال انجام استفاده شود.
“Hold” نیز فعل است که به معنای داشتن چیزی است، اما همچنین می تواند به معنای محکم گرفتن چیزی باشد. در اینجا چند مثال از نحوه استفاده از “hold” در یک جمله آورده شده است:
She holds a degree in biology from the university.
او دارای مدرک زیست شناسی از دانشگاه است.
The child holds his mother’s hand while crossing the street.
کودک هنگام عبور از خیابان دست مادرش را می گیرد.
The company holds an annual meeting to discuss its financial performance.
شرکت یک جلسه سالانه برای بحث در مورد عملکرد مالی خود برگزار می کند.
He holds a grudge against his former boss for firing him.
او از رئیس سابق خود به خاطر اخراج او کینه دارد.
The teacher holds the attention of her students with engaging lessons.
معلم با درس های جذاب توجه دانش آموزان خود را جلب می کند.
همانطور که از این مثال ها می بینید، “hold” اغلب برای توصیف اعمال فیزیکی گرفتن چیزی استفاده می شود. همچنین می تواند برای توصیف در اختیار داشتن یا نگهداری اشیاء فیزیکی یا مفاهیم انتزاعی استفاده شود.
به طور کلی، استفاده صحیح از «hold» و «keep» در یک جمله برای جلوگیری از سردرگمی و رساندن معنای مورد نظرتان مهم است. با درک تفاوت آنها در معنا و کاربرد، می توانید از آنها به طور موثر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال های دیگری از کاربرد keep:
I always keep a spare set of keys in my bag.
من همیشه یک سری کلید یدکی در کیفم نگه می دارم.
Can you keep an eye on my bag while I use the restroom?
آیا می توانید وقتی از دستشویی استفاده می کنم مراقب کیف من باشید؟
She likes to keep her house clean and tidy.
او دوست دارد خانه اش را تمیز و مرتب نگه دارد.
He promised to keep the secret between the two of them.
او قول داد که راز بین آن دو را حفظ کند.
The doctor advised me to keep my stress levels under control.
دکتر به من توصیه کرد که سطح استرس خود را تحت کنترل داشته باشم.
I keep forgetting my password, so I wrote it down this time.
من مدام رمز عبور خود را فراموش می کنم، بنابراین این بار آن را یادداشت کردم.
She keeps a journal to document her daily experiences.
او برای مستند کردن تجربیات روزانه خود دفترچه ای نگه می دارد.
He keeps a close watch on his investments to ensure they are performing well.
او به دقت سرمایه گذاری های خود را زیر نظر دارد تا از عملکرد خوب آنها اطمینان حاصل کند.
We need to keep up with the latest technology to stay competitive.
برای ماندن در رقابت باید با آخرین تکنولوژی همراه باشیم.
She keeps a positive attitude even in difficult situations.
او نگرش مثبت خود را حتی در شرایط سخت حفظ می کند.
مثال های دیگری از کاربرد hold:
Please hold the door open for me.
لطفا در را برای من باز نگه دارید.
He was able to hold his breath for over two minutes.
او توانست بیش از دو دقیقه نفس خود را حبس کند.
She held the baby in her arms and sang a lullaby.
نوزاد را در آغوش گرفت و لالایی خواند.
The company decided to hold off on launching the new product.
شرکت تصمیم گرفت از عرضه محصول جدید خودداری کند.
He held the record for the fastest mile for several years.
او چندین سال رکورد سریع ترین مایل را در اختیار داشت.
The police officer had to hold back the crowd of onlookers.
افسر پلیس مجبور شد ازدحام تماشاچیان را مهار کند.
She held her head high and refused to be intimidated.
او سرش را بالا گرفته بود و نترسید.
He held the steering wheel tightly as he drove through the storm.
هنگام عبور از طوفان، فرمان را محکم گرفته بود.
The museum decided to hold a special exhibit for the artist’s work.
موزه تصمیم گرفت نمایشگاه ویژه ای برای آثار این هنرمند برگزار کند.
She held onto the railing as she walked down the steep staircase.
وقتی از پله های شیب دار پایین می رفت، نرده را نگه داشت
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: