یکی از نکات مشکل ساز در انگلیسی استفاده از قیدهای تشدید است. استفاده از کلماتی مانند so و very و too همیشه در انگلیسی دردسر ساز بوده است.
در این درس به کاربردها و تفاوتهای بین so و very و too می پردازیم.
در انگلیسی غیررسمی و روزمره، اغلب از “so” به معنای “very” استفاده می شود. برای تشدید معنای صفت یا قید از so استفاده می شود. به جای “so” در انگلیسی رسمی و نوشتاری همیشه از “very” استفاده می کنیم.
مثال:
Informal: Thank you so much!
غیر رسمی: خیلی ممنون!
Formal: Thank you very much.
رسمی: خیلی ممنون.
تفاوت بین so و very می تواند پیچیده باشد. so و very هر دو قیدهایی هستند که برای تأکید بر یک صفت یا یک قید استفاده می شوند. در بسیاری از موقعیت ها، می توانید از so یا very بدون هیچ تفاوتی در معنی استفاده کنید.
مثال:
- I’m so hungry. = I’m very hungry.
من خیلی گرسنه هستم.
- She played so well. = She played very well.
او خیلی خوب بازی کرد.
برای ارائه اطلاعات جدید از so و very استفاده کنید.
مثال:
- It’s so expensive. = It’s very expensive.
خیلی گران است.
- I’m so happy. = I’m very happy.
من خیلی خوشحالم.
در حالی که so و very می توانند برای ارائه اطلاعات جدید استفاده شوند، ما معمولاً از very برای معرفی اطلاعات و سپس so برای تأکید بر اطلاعاتی که قبلاً شناخته شده است استفاده می کنیم.
مثال:
- Learning Spanish is very easy. I didn’t think it would be so easy.
یادگیری زبان اسپانیایی بسیار آسان است. فکر نمی کردم به این راحتی باشد.
- We had a very good holiday. We saw so much.
تعطیلات خیلی خوبی داشتیم. خیلی چیزها دیدیم.
توجه: بعد از so نمی توان اسم قرار داد، به جای آن باید از such استفاده کنیم.
مثال:
- He’s very talkative. He’s a very , talkative guy.
او بسیار پرحرف است. او مرد بسیار پرحرفی است.
- He’s so talkative. He’s so a talkative guy. He’s SUCH a talkative guy.
او مرد بسیار پرحرفی است. او خیلی پرحرف است
برای تأکید بر نتیجه، در that-clause از so استفاده کنید نه از very
So + adj / adv + that………..
- It was so windy that I couldn’t use my umbrella.
آنقدر باد می آمد که نمی توانستم از چترم استفاده کنم.
- The English lesson was so interesting that I was surprised when it was finished.
درس انگلیسی آنقدر جالب بود که وقتی تمام شد تعجب کردم.
- The food was so good that I ate too much.
غذا آنقدر خوب بود که زیاد خوردم.
برای موافقت (و اجتناب از تکرار) در پاسخ های کوتاه از so استفاده کنید.
مثال:
- Will he come to the party? I hope so.
Incorrect: I hope very.
آیا او به مهمانی خواهد آمد؟ امیدوارم.
- Is the supermarket open on Sundays? I believe so.
آیا سوپرمارکت یکشنبه ها باز است؟ من این طور فکر می کنم.
Incorrect: I believe very.
- Did we lose the match? I’m afraid so.
آیا مسابقه را باختیم؟ من می ترسم اینطور باشد.
Incorrect: I’m afraid very.
«very»، «so» و «too» برای تأکید بر معنای یک صفت یا قید استفاده می شود.
به عنوان یک قید، “very” برای تقویت معنای یک صفت یا یک قید استفاده می شود. صفت یا قیدی که «very» بر آن تأکید میکند میتواند با یک اسم همراه شود.
مثال:
It was a very hot day. (emphasizing adjective ‘hot’, followed by noun ‘day’)
روز بسیار گرمی بود. (با تاکید بر صفت “hot” و به دنبال آن اسم “day“)
Rita runs very fast. (emphasizing adverb ‘fast’)
ریتا خیلی سریع می دود. (با تاکید بر قید “fast“)
“so” به عنوان یک قید نیز استفاده می شود که بر یک صفت یا یک قید تأکید می کند و شدیدتر از very است. هرگز اسمی به دنبال آن نمی آید.
The painting is so beautiful. (emphasizing adjective ‘beautiful’)
نقاشی خیلی قشنگه (با تاکید بر صفت “beautiful“)
Incorrect: It is a so beautiful painting.
He walks so slowly. (emphasizing adverb ‘slowly’)
خیلی آهسته راه می رود. (با تاکید بر قید “slowly“)
“so” اغلب در جملات برای نشان دادن علت و معلول استفاده می شود.
مثال:
The music was so beautiful, I went into the room to hear more. (positive adjective)
موزیک خیلی قشنگ بود، رفتم تو اتاق تا بیشتر بشنوم. (صفت مثبت)
The music was so loud that I went inside to ask them to turn it off. (negative adjective)
صدای موسیقی آنقدر بلند بود که رفتم داخل تا از آنها بخواهم خاموشش کنند. (صفت منفی)
“too” به عنوان یک قید تشدید کننده استفاده می شود به معنای “بیشتر از آنچه باید باشد“. همیشه به معنای منفی استفاده می شود. همانند so قید too نیز هرگز مستقیماً با اسم همراه نمی شود.
مثال:
This dress is too expensive for me.
این لباس برای من خیلی گرون است.
The exam was too difficult.
امتحان خیلی سخت بود.
اگرچه “too” بیشتر با صفت های منفی استفاده می شود، ممکن است “too” به معنای مثبت با برخی از صفت ها استفاده شود.
مثال:
You are too kind!
شما خیلی مهربان هستید!
The stand-up comedian was too funny!
استندآپ کمدین خیلی بامزه بود!
تفاوت بین so ، very و too چیست؟
بنابراین، so، و very و too می توانند برای تشدید معنای یک صفت، یک قید یا کلمه ای مانند much یا many استفاده شوند.
very یک تشدید کننده ساده است، بدون هیچ معنای دیگری.
The room was very small.
اتاق خیلی کوچک بود.
We finished very quickly.
خیلی سریع تموم کردیم
بنابراین می تواند احساسی مانند لذت، تعجب یا ناامیدی را در گوینده نشان دهد.
Mina makes me so angry!
مینا من را خیلی عصبانی می کند!
Oh, thank you so much!
آه، از شما بسیار متشکرم!
so همچنین می تواند به یک بند نتیجه که با that-clause می آید اشاره کند.
مثال:
The traffic was moving so slowly that he arrived three hours late.
ترافیک به قدری کند پیش می رفت که او با سه ساعت تاخیر وارد شد.
Too suggests an excessive or undesirable amount.
too مقدار بیش از حد یا نامطلوب را نشان می دهد.
The soup is too salty.
سوپ خیلی شور است.
She wears too much make-up.
او بیش از حد آرایش می کند.
Too را می توان با یک to-infinitive یا با for برای گفتن اینکه یک نتیجه خاص اتفاق نمی افتد یا نمی تواند اتفاق بیفتد استفاده کرد.
مثال:
He was too late to save her.
او برای نجات او خیلی دیر شده بود.
The water was too cold for swimming.
آب برای شنا خیلی سرد بود.
very برای تاکید بر یک صفت یا یک قید استفاده می شود. اغلب معنای مثبتی دارد.
Very + Adjective or Adverb
The book is very interesting.
کتاب بسیار جالبی است.
She can type very quickly.
او می تواند خیلی سریع تایپ کند.
They are very kind to the students.
آنها با دانش آموزان بسیار مهربان هستند.
Don’t touch the pan. It’s very hot.
به تابه دست نزنید خیلی گرمه
اما می توان از very برای بیان نظرات یا برداشت های مثبت یا منفی (احساسات در مورد چیزی) استفاده کرد.
مثال:
The movie was very scary. (But I loved it. You should see it also!)
فیلم خیلی ترسناک بود. (اما من آن را دوست داشتم. شما هم باید ببینید!)
It’s very cold today.
امروز خیلی سرده
After a large family dinner, everyone felt very full.
بعد از یک شام خانوادگی بزرگ، همه احساس سیری کردند.
The TV is very expensive/inexpensive/cheap.
تلویزیون بسیار گران/ارزان/ارزان است.
very می تواند قبل از صفت + اسم استفاده شود اما so و too را نمی توان با اسم استفاده کرد.
مثال:
This is a very delicious coffee.
این یک قهوه بسیار خوشمزه است.
NOT This is too delicious coffee.
NOT This is so delicious coffee.
از ساختار زیر می توان به جای صفت ها یا قیدهای منفی استفاده کرد تا بیانی ملایم تر و کمتر انتقادی داشته باشید.
That dog is not very friendly. OR The dog is unfriendly/mean.
اون سگ خیلی صمیمی نیست یا سگ غیر دوستانه/بد است.
He wasn’t very interested in my idea. OR He was not interested.
او خیلی به ایده من علاقه مند نبود. یا او علاقه نداشت.
Too نیز یک صفت یا قید را تشدید می کند. با این حال، تقریباً همیشه برای تأکید بر احساس منفی به چیزی استفاده می شود. برای مثال، می تواند نشان دهد که چیزی مشکل ساز، غیر ضروری یا بیش از حد است.
Too + صفت یا قید
The movie was too scary. (I couldn’t watch the whole thing. Children should not see it.)
فیلم خیلی ترسناک بود (نمیتوانستم همه چیز را تماشا کنم. بچهها نباید آن را ببینند.)
After a large family dinner, everyone felt too full. (They all had stomach aches.)
بعد از یک شام خانوادگی بزرگ، همه احساس سیری کردند. (همه آنها معده درد داشتند.)
It’s too cold today. (I don’t want to be outside.)
امروز خیلی سرده (من نمی خواهم بیرون باشم.)
The T.V. is too expensive. (We can’t afford it.)
تلویزیون خیلی گران است. (ما نمی توانیم آن را بخریم.)
The T.V. is too cheap. (It’s probably of poor quality.)
تلویزیون بسیار ارزان است. (احتمالاً کیفیت پایینی دارد.)
too می تواند به پیامدهای منفی دلالت کند که ممکن است مستقیماً گفته نشود:
مثال:
The test was too difficult. (I failed it.)
امتحان خیلی سخت بود (من افتادم.)
They are too kind to the students. (It’s not good for the students.)
آنها بیش از حد با دانش آموزان مهربان هستند. (برای دانش آموزان خوب نیست.)
Too با صفت های مثبت گاهی برای بیان مزیت و گاهی برای طنز، کنایه یا سوء ظن استفاده می شود.
مثال:
The book was too interesting. (I couldn’t stop reading it!)
کتاب خیلی جالب بود (نتونستم از خوندنش دست بردارم!)
My bed is too comfortable. (I will feel bad if I get out.)
تختم خیلی راحته (اگر از تختم بیرون بیایم احساس بدی خواهم داشت.)
The man is too happy. (Maybe there is some problem with him.)
مرد خیلی خوشحال است. (شاید مشکلی داشته باشد.)
بعد از too + یک صفت یا قید می توانید از مصدربا to استفاده کنید.
مثال:
My exam result is too good to be true.
نتیجه امتحان من خیلی خوب است که درست باشد.
You’re too young to drive a car.
شما برای رانندگی ماشین خیلی جوان هستید.
It’s not too late to sign up.
برای ثبت نام دیر نیست
It’s too early to get out of bed.
برای بلند شدن از رختخواب خیلی زود است.
so می تواند بر احساسات مثبت یا منفی تأکید کند. از آن می توان برای نشان دادن رابطه علت و معلولی استفاده کرد.
So + Adjective or Adverb
Your idea is so interesting.
ایده شما خیلی جالب است
The traffic is so bad right now.
ترافیک الان خیلی بد است
The TV is so expensive/inexpensive/cheap.
تلویزیون بسیار گران/ارزان/ارزان است.
He felt so nervous about his interview (that he forgot his wallet at home).
او به قدری از مصاحبه خود عصبی بود (که کیف پول خود را در خانه فراموش کرد).
It’s so cold today (that I can see my breath).
امروز آنقدر سرد است (که می توانم نفسم را ببینم).
مثال هایی برای استفاده از so و very
Last night I was very tired.
دیشب خیلی خسته بودم.
Last night I was so tired that I almost fell asleep while driving.
دیشب آنقدر خسته بودم که در حین رانندگی تقریباً خوابم برد.
This book is very interesting.
این کتاب بسیار جالب است.
This book is so interesting that I stayed up until 3 AM reading it!
این کتاب آنقدر جالب است که تا ساعت 3 صبح بیدار ماندم و آن را خواندم!
She plays the piano very well.
خیلی خوب پیانو میزنه
She plays the piano so well that people often ask if she’s a professional.
او آنقدر خوب پیانو می نوازد که مردم اغلب از او می پرسند که آیا او یک حرفه ای است یا نه.
همچنین، در انگلیسی گفتاری غیررسمی، برخی از افراد بدون افزودن اطلاعات اضافی از «so» استفاده میکنند، بهویژه وقتی تعجب میکنند.
مثال:
Your dog is so cute!
سگ شما خیلی بامزه است!
It’s so windy today!
امروز خیلی باد است!
That test was so hard!
آن امتحان خیلی سخت بود!
«so» و «very» از نظر معنی مشابه هستند، و «so» کمی قویتر است.
مثال:
“I’m very happy today.”
“امروز خیلی خوشحالم.”
“I’m so happy today.”
“من امروز خیلی خوشحالم.”
از «so» میتوان برای ارائه دلیل برای چیزی استفاده کرد، در حالی که با «very» این امکان نیست.
مثال:
“I am so late that I need to call an uber.”
“من آنقدر دیر رسیده ام که باید با اوبر تماس بگیرم.”
“I am very late that I need to call an uber.” (Incorrect)
“من خیلی دیر کرده ام که باید با اوبر تماس بگیرم.” (غلط)