فرق tell و say در انگلیسی
در این درس به تفاوت های دو فعل بسیار پرکاربرد say و tell می پردازیم.
*** say و tell افعال بی قاعده هستند. said گذشته ساده say و told گذشته ساده tell است:
They asked if I was looking for work and I said yes.
پرسیدند دنبال کار می گردی یا نه و گفتم بله.
Then he told me how he had got the job by lying about his age.
سپس او به من گفت که چگونه با دروغ گفتن در مورد سن خود به این شغل دست یافته است.
*** ما در نقل قول به طرق مختلف از say و tell استفاده می کنیم. say بر کلماتی که توسط کسی گفته شده تمرکز می کند و tell بیشتر بر محتوا یا پیام شخص تمرکز می کند:
‘Hello,’ she said.
او گفت: “سلام”.
incorrect: ‘Hello,’ she told.
She told him they were going on holiday.
به او گفت که به تعطیلات می روند. (تمرکز بر روی اطلاعات است.)
*** say را در نقل قول مستقیم به کار می بریم و معمولاً از tell به این شکل استفاده نمی کنیم:
He said, ‘I’m not paying £50 for that.’
او گفت: “من 50 پوند برای آن پرداخت نمی کنم.”
کاربرد say و tell با مفعول
*** هر دو فعل say و tell مفعول مستقیم می گیرند. مفعول معمولاً عبارت نقل قول شده است.
She said: ‘I don’t know what you mean.’
او گفت :”من نمی دانم منظور شما چیست.”
I told her why it had happened
به او گفتم چرا اتفاق افتاده بود
*** tell معمولاً یک مفعول غیر مستقیم (یک یا چند نفر) و یک مفعول مستقیم (بند گزارش شده) می پذیرد:
The boy told [us] [he didn’t want any money].
پسر به ما گفت که او هیچ پولی نمیخواهد.
*** همچنین از tell بدون مفعول غیرمستقیم با کلماتی مانند truth، a lie، a joke، و a story استفاده می کنیم:
You should never tell a lie.
incorrect: … say a lie.
شما هرگز نباید دروغ بگویید.
Come on Kevin. You’re good at telling jokes.
بجنب کوین تو در گفتن جوک مهارت داری.
*** Say یک مفعول غیر مستقیم نمی پذیرد. در عوض، از عباراتی به همراه to استفاده می کنیم:
And then she said to me, ‘I’m your cousin. We’ve never met before.’
incorrect: And then she said me …
و سپس به من گفت: “من پسر عموی تو هستم. ما قبلاً هرگز ملاقات نکرده ایم.»
کاربرد ساختار Tell + indirect object + to-infinitive
*** از tell با یک مفعول غیر مستقیم و یک to-infinitive برای نقل قول یک دستور استفاده می کنیم. از say به این شکل استفاده نمی کنیم:
They told us to come back the next day.
incorrect: They said us to come …
گفتند روز بعد برگردیم.
They told her to wait till the doctor arrived.
به او گفتند صبر کند تا دکتر بیاید.
انگلیسی گفتاری: در صحبت کردن غیررسمی، گاهی اوقات از say + to-infinitive برای گزارش یک دستور یا یک دستورالعمل استفاده می کنیم:
I asked him if he wanted it today but he said to leave it till tomorrow.
از او پرسیدم که آیا امروز آن را می خواهد اما گفت به فردا موکولش کنم.
خطاهای رایج در کاربرد say و tell
*** از مفعول غیر مستقیم با say استفاده نمی کنیم:
‘I’m in a hurry,’ he said to me.
Incorrect: … he said me.
او به من گفت: من عجله دارم.
*** وقتی سخنان کسی را نقل قول میکنیم، بدون مفعول غیرمستقیم از tell استفاده نمیکنیم:
Then a loud voice said, ‘Hello.’
Incorrect: … a loud voice told, ‘Hello.’
سپس صدای بلندی گفت: سلام.
She said she would wait for us outside.
Incorrect: She told she would wait …
گفت بیرون منتظرمون میمونه
معانی say و tell در انگلیسی
معانی این دو فعل tell و say مشابه است. معنی اصلی tell این است «به کسی چیزی گفتن ». معنی اصلی say این است “از صدای خود برای بیان چیزی در کلمات استفاده کردن.” با این حال، قوانین واضح و آسانی وجود دارد که باید در استفاده از این دو کلمه، از آنها پیروی کنید.
*** فعل tell فقط برای آموزش یا اطلاع رسانی استفاده می شود و زمانی که گیرنده اطلاعات به عنوان مفعول فعل درج شود.
Has she told you the good news, yet?
آیا او هنوز خبر خوب را به شما گفته است؟
Please tell us your name and occupation.
لطفا نام و شغل خود را به ما بگویید.
The police officer told him to stop.
افسر پلیس به او گفت که بایستد.
Can you tell me what happened?
می توانید بگویید چه اتفاقی افتاده است؟
*** Say برای نقل قول های دقیق استفاده می شود، و زمانی که گیرنده در جمله ذکر نشده است:
“Good morning,” said the woman behind the counter.
زن پشت پیشخوان گفت: صبح بخیر.
I just stopped by to say hello.
من فقط برای احوالپرسی توقف کردم.
I said three words before he interrupted me again.
قبل از اینکه دوباره حرفم را قطع کند سه کلمه گفتم.
*** از Say برای بیان نظرات نیز استفاده می شود:
I wouldn’t say that he’s a great guitarist [=I don’t think he’s a great guitarist].
من نمی گویم که او گیتاریست بزرگی است [=به نظر من گیتاریست بزرگی نیست].
They say that you should drink eight glasses of water a day.
می گویند روزی هشت لیوان آب بخورید.
کاربرد و تفاوت say words و tell information
در حالی که به نظر شبیه هستند، “say” و “tell” در واقع معنای متفاوتی دارند. «say» به معنای «بیان یک فکر با کلمات» است در حالی که «tell» به معنای «اطلاع دادن» است. به عبارت دیگر، “say” بر کلماتی که افراد برای بیان افکار خود استفاده می کنند تمرکز می کند. به عنوان مثال، در جملات زیر همه بر روی کلمات تمرکز دارند.
How do you say this word in English?
چگونه این کلمه را در انگلیسی بیان می کنید؟
English-speakers say “cheese” when they smile for photos.
انگلیسی زبانان وقتی برای عکس لبخند می زنند می گویند cheese
Could you say that again, please?
آیا می توانید دوباره این را بگویید، لطفا؟
در جمله اول شخصی به دنبال یک کلمه است، دومی در مورد یک کلمه صحبت می کند و سومی از کسی می خواهد چند کلمه را تکرار کند. از آنجایی که تمرکز تمام این جملات بر روی کلمات است، ما فقط می توانیم از “say” استفاده کنیم.
از سوی دیگر، “tell” بر اطلاعاتی که افراد هنگام صحبت به یکدیگر می دهند تمرکز دارد. به همین دلیل است که انگلیسی زبانان از “tell” برای درخواست مسیر استفاده می کنند. به عنوان مثال، بسیار می شنویم که گویشوران انگلیسی می گویند:
“Could you tell me how to get to Big Ben?”
“Could you say how to get to Big Ben?”
“می توانید به من بگویید چگونه به بیگ بن بروم؟”
اما هرگز جمله دوم رایج نیست.
*** در اینجا چند جمله دیگر وجود دارد که بر اطلاعات تمرکز دارند و فقط می توانیم از “tell” استفاده کنند.
He told me his phone number, and I wrote it down.
شماره تلفنش را به من گفت و من آن را یادداشت کردم.
Tell us why you’re interested in this job.
به ما بگویید که چرا به این شغل علاقه دارید.
Please tell me how I can improve my English.
لطفاً به من بگویید چگونه می توانم انگلیسی خود را بهبود بخشم.
*** در بسیاری از موارد هم می توان از «say» و هم «tell» استفاده کرد. برای مثال، هر دوی این جملات طبیعی هستند:
My tutor told me that I speak English well.
معلم من به من گفت که من انگلیسی را خوب صحبت می کنم.
My tutor said that I speak English well.
معلم من به من گفت که من انگلیسی را خوب صحبت می کنم.
این دو جمله آخر فقط به صورت معانی متفاوتی دارند. در جمله دارای “say” به نظر می رسد که شما کلمات معلم خود را تکرار می کنید در حالی که جمله “tell” بیشتر بر این واقعیت تمرکز دارد که معلم شما اطلاعاتی را به شما داده است.
تفاوت دیگر در دو جمله آخر این است که بعد از tell باید مفعول انسانی ذکر شود و سپس ادامه جمله بیاید اما برای say مفعول انسانی نیاز نیست.
دقت کنید که با say مطلبی می گوییم اما با tell به کسی مطلبی می گوییم. یعنی
“Say Something”
“Tell Someone Something”
جملات دارای «tell» و «say» در مورد موقعیتهایی است که در آن افرادی با یکدیگر صحبت می کنند، بنابراین منطقی است که آنها باید بگویند که گوینده که بوده و پیام او چه بوده است. اما، در جملات دارای “tell” علاوه بر اینها باید بگوییم که شنونده چه کسی بوده است.
*** به عنوان مثال، در زیر جملاتی آورده شده که در آنها از “tell” استفاده شده است. توجه کنید که چگونه همه آنها از شنونده یاد می کنند.
She told the man her name.
نام خود را به مرد گفت.
Mary tells her mom she loves her every day.
مری هر روز به مادرش می گوید که او را دوست دارد.
My manager told me that I need to improve my English to get promoted.
مدیرم به من گفت که برای ترفیع باید زبان انگلیسی خود را تقویت کنم.
*** جملات دارای «say» می توانند شنونده را نیز ذکر کنند، اما این اختیاری است. بنابراین اگر ذکر شنونده منطقی نیست، فقط از «say» استفاده کنید.
The news said that it’s going to rain today.
اخبار گفت امروز باران می بارد. [گزارشهای خبری اطلاعاتی را ارائه میدهند، اما چون با شنوندگان خاصی صحبت نمیکنند، استفاده از “tell” منطقی نیست]
A wise person once said, “Be the change you want to see.”
یک فرد عاقل یک بار گفت: “همان تغییری باش که میخواهی ببینی.” [مهم نیست چه کسی گوش میداد. این پیام است که مهم است.]
کاربرد tell someone و say to someone
*** هنگامی که از “say” استفاده می کنید، به یاد داشته باشید که اگر می خواهید شنونده را ذکر کنید، باید از حرف اضافه “to” استفاده کنید.
Tom said “Hi” to Meg.
تام به مگ گفت “سلام”.
My manager said to me, “You need to improve your English to get a promotion.”
مدیرم به من گفت: “برای ارتقای شغلی باید زبان انگلیسی خود را تقویت کنی.”
*** از سوی دیگر، هنگام استفاده از «tell» از «to» استفاده نکنید.
Raj told Tom he was sorry.
راج به تام گفت که متاسف است.
Did I tell you what happened?
آیا به شما گفتم چه اتفاقی افتاده است؟
I told my manager that I would take online English classes.
به مدیرم گفتم که در کلاس های آنلاین انگلیسی شرکت خواهم کرد.
کاربرد say و tell در نقل قول
*** “Say” را می توان در نقل قول مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرد در حالی که “tell” معمولاً فقط در نقل قول غیرمستقیم استفاده می شود.
نقل قول مستقیم
Raj said “I’m sorry” to Tom.
راج به تام گفت «متاسفم»
Mary said “I love you” to her mom.
مریم به مادرش گفت “دوستت دارم
Jim said “I’ll be late.”
جیم گفت “دیر خواهم رسید”
نقل قول غیر مستقیم
Raj said that he’s sorry.
راج گفت که متاسفم.
Raj told Tom that he’s sorry.
راج به تام گفت که متاسفم
Mary said that she loves her mom.
مری گفت که مادرش را دوست دارد
Mary told her mom that she loves her.
مری به مادرش گفت که او را دوست دارد.
Jim said he would be late.
جیم گفت که دیر خواهد آمد.
Jim told me he would be late.
جیم به من گفت که دیر خواهد آمد.
*** به یاد داشته باشید که معنای اصلی “say” “بیان افکار با کلمات” است در حالی که معنای اصلی “tell” “اطلاع دادن” است. در نتیجه، انگلیسی زبانان به احتمال زیاد از “say” برای نقل قول از کسی و “tell” برای بیان یک پیام استفاده می کنند.
این تفاوت در مطالعات نیز نشان داده شده است. به عنوان مثال، مطالعه ای بر روی انگلیسی گفتاری در آمریکا نشان داد که در نقل قول مستقیم، 87 درصد مواقع از “say” استفاده می شود در حالی که آمریکایی ها فقط 3 درصد مواقع از “tell” استفاده می کنند. به طور مشابه، یک مطالعه بر روی انگلیسی بریتانیایی نشان داده است که “tell” برای نقل قول غیرمستقیم تقریباً 10 برابر بیشتر استفاده می شود تا برای نقل قول مستقیم.
معانی دیگر say و tell
«tell» و «say» در واقع معانی دیگری به جز «بیان کلمه در افکار» و «اطلاع دادن» دارند. در این بخش معانی اصلی را پوشش خواهیم داد و توضیح خواهیم داد که چگونه “say” و “tell” در این موارد قابل استفاده به جای یکدیگر نیستند.
«say» به معنای «فکر کردن» نیز هست
*** “say” نیز به معنای “فکرکردن” است و «tell» این معنی را ندارد. در نتیجه، فقط “say” را می توان در جملاتی مانند جملات زیر استفاده کرد:
My dad thinks I should find a new job. What do you say? [= What do you think?]
پدرم فکر می کند باید کار جدیدی پیدا کنم. شما چه می گویید؟ [= نظر شما چیست؟]
I’d say [= I think] there are about 500 people in this room right now.
من می گویم [= فکر می کنم] در حال حاضر حدود 500 نفر در این اتاق هستند.
بنابراین اگر کسی به شما بگوید:
“What does Sally say about the new restaurant?”
“سالی در مورد رستوران جدید چه می گوید؟”
در واقع به دنبال کلماتی نیست که از دهان سالی بیرون آمده است و می خواهد بداند سالی در مورد رستوران چه فکر می کند.
فعل tell به معنی order و instruct (دستور دادن)
*** «tell» همچنین به معنای دستور دادن به کسی برای انجام کاری است: مثلاً.
“You’re not my boss! You can’t tell me what to do!”
“تو رئیس من نیستی! نمی توانی به من بگویی چه کار کنم!”
*** وقتی “tell” به این معنا استفاده می شود، معمولاً با یک فعل به شکل مصدر با to دنبال می شود.
Tell Jim to go away. [= Order Jim to go away.]
به جیم بگو برود. [= دستور دهید جیم برود.]
The English teacher told his students to repeat after him. [= The English teacher instructed his students …].
معلم انگلیسی به شاگردانش گفت که بعد از او تکرار کنند. [= معلم انگلیسی به شاگردانش دستور داد …].
*** توجه کنید که چگونه “tell” در این جملات به معنای “اطلاع رسانی” نیست. به عنوان مثال، جمله اول اطلاع دادن به جیم از یک واقعیت نیست. از جیم می خواهد که برود.
“Tell” همچنین به معنای tell a story (گفتن یک داستان) است.
*** «tell» در عبارت «tell a story» نیز به کار می رود. همچنین “Tell” با کلمه “Tale” که نوعی داستان است، مرتبط است. در واقع tale یکی از قدیمی ترین معانی «tell» است. یک زبان شناس به نام آلبرت مارکوارت این مطلب را توضیح می دهد:
اولین معنی ثبت شده از کلمه tellan در انگلیسی باستان، «بازگو کردن»، «شمارش کردن» یا «حکایت کردن» بوده است. هنگامی که tellan به این صورت استفاده می شد، به یک روایت یا مجموعه ای از حقایق اشاره می کرده است.
به همین دلیل است که انگلیسی زبانان می گویند «tell a story» و نه «say a story». همین امر در مورد عباراتی مانند «tell a joke»، (لطیفه گفتن) «tell the truth» (گفتن حقیقت) و «tell a secret» (راز گفتن) صادق است.
Grandpa used to tell us stories every time we visited.
پدربزرگ هر بار که می آمدیم برایمان قصه می گفت.
I have some good news to tell you: I got a job!
یک خبر خوب دارم که به شما بگویم: کار پیدا کردم!
*** در استفاده از «tell» در این معنا مراقب باشید، زیرا از نظر دستوری با سایر معانی «tell» تفاوت دارد. شنونده را می توان حذف کرد و گاهی اوقات از حرف اضافه «to» استفاده می شود.
I told my sister a joke, but she didn’t laugh. I need to get better at telling jokes.
به خواهرم لطیفه گفتم اما نخندید. من باید در گفتن جوک بهتر شوم. [در جمله دوم شنونده ذکر نشده است.]
Amy told her Ben all her secrets. Ben told her secrets to everyone else in class.
امی تمام اسرار خود را به بن گفت. بن رازهایش را به بقیه کلاس گفت. [«to» در جمله دوم استفاده شده است.]
کاربرد مفعول شخصی با tell و say چگونه است؟
*** معمولاً بعد از tell یک مفعول شخصی (فردی که با او صحبت می کنیم) را ذکر می کنیم. معمولاً از say بدون مفعول شخصی استفاده می کنیم:
She told me that she loved John. / She said that she loved John.
او به من گفت که جان را دوست دارد. / گفت که جان را دوست دارم.
He told everybody that he had to leave. / He said that he had to leave.
او به همه گفت که باید برود. / گفت که باید برود
*** با say، گاهی اوقات (اما نه معمولا) از “to someone” استفاده می کنیم:
He said to me that he was tired.
او به من گفت که خسته است.
Tara said to Ram that he had done very well.
تارا به رام گفت که خیلی خوب کار کرده است.
Anthony said to her, “I hope you come soon.”
آنتونی به او گفت: “امیدوارم زود بیایی””
نقل قول مستقیم
*** با نقل قول مستقیم که یک دستور یا اطلاعات است از tell استفاده می کنیم:
Amanda said, “Hello John. How are you?” “I’m fine,” he said.
آماندا گفت: «سلام جان. چطور هستید؟” او گفت: “من خوبم””
He told her, “Open the door quietly.”
او به او گفت: “در را آرام باز کن””
She told me, “I have never been to England.”
او به من گفت: “من هرگز به انگلیس نرفته ام.”
*** میتوانیم از say در سؤالات مستقیم استفاده کنیم، اما نمیتوانیم از tell استفاده کنیم:
She said, “Do you love me?”
او گفت: “آیا مرا دوست داری؟”
The policeman said to the prisoner, “Where were you at 8 pm?”
پلیس به زندانی گفت: ساعت 8 شب کجا بودی؟
نقل قول غیر مستقیم
*** برای صحبت کردن در مورد اطلاعات نقل قول شده، می توانیم از هر دو فعل say و tell استفاده کنیم:
She said that it was raining.
او گفت که باران می بارد
She told me that she would call at 2pm.
او به من گفت که ساعت 2 بعد از ظهر تماس خواهد گرفت.
*** نمی توانیم از say یا tell برای صحبت در مورد سوالات نقل قول شده استفاده کنیم. باید از ask (یا فعل مشابه آن) استفاده کنیم:
She asked if I had ever been there.
او پرسید که آیا من تا به حال آنجا بوده ام
They asked what I wanted to eat.
پرسیدند چه می خواهم بخورم؟
She asked where he lived.
او پرسید که کجا زندگی می کند.
He inquired if she wanted to go home.
او پرسید که آیا او می خواهد به خانه برود
دستور و مشاوره say و tell
از ساختار tell + object + infinitive برای دستور یا مشاوره استفاده می کنیم
She told him to sit down.
به او گفت که بنشیند.
They told me not to wait.
به من گفتند صبر نکن.
Tell Neil to have a holiday and forget her.
به نیل بگویید تعطیلات داشته باشد و او را فراموش کنید.
کاربرد say و tell در آهنگ های محبوب
اگر از طریق گوش دادن انگلیسی یاد می گیرید، یک گزینه عالی برای شما گوش دادن به پادکست یا موسیقی انگلیسی، یا تماشای فیلم و برنامه های تلویزیونی انگلیسی است. در این فعالیتها، با شنیدن نحوه استفاده say و tell را بهتر خواهید آموخت. با شنیدن و فعالیتهای شنیداری این تفاوتها را یاد می گیرید و خواهید دانست که چه زمانی از هر کدام استفاده کنید.
ترکیبات و کالوکیشن های رایج با فعل tell و say در انگلیسی
ترکیبات و کالوکیشن های رایج با فعل tell
tell a lie
دروغ گفتن
He swore by Jupiter not to tell a lie again.
او به مشتری قسم خورد که دیگر دروغ نگوید.
tell a story
گفتن داستان
I think the song maybe tell a story about you.
فکر می کنم این آهنگ شاید داستانی در مورد شما بگوید.
tell somebody a secret
رازی به کسی گفتن
I am going to tell you a secret someone told me.
می خواهم رازی را به شما بگویم که یکی به من گفته است.
tell a joke
جوک گفتن
You tell a joke even worse than your father.
تو حتی بدتر از پدرت جوک می گویی.
tell the truth
گفتن حقیقت
She persuaded him to tell the truth.
او را متقاعد کرد که حقیقت را بگوید.
tell the time
گفتن زمان
My daughter has just learned to tell the time.
دخترم به تازگی یاد گرفته که زمان را بگوید.
tell the difference
گفتن تفاوت
Can you tell the difference between ‘apes’ and ‘monkeys’?
آیا می توانید تفاوت بین “میمون” و “میمون” را تشخیص دهید؟
tell the future
پیشگویی
No one can tell the future.
هیچ کس نمی تواند آینده را بگوید.
tell somebody one’s name
به کسی اسم کسی را گفتن
Why won’t you tell me your name?
چرا اسمتو بهم نمیگی؟
tell somebody the way
به کسی مسیر را گفتن
Can you tell me the way out of here?
میشه راه خروج از اینجا رو بهم بگی؟
tell someone’s fortune
فال گرفتن برای کسی
This old lady in the apartment next to mine offered to tell my fortune for ten bucks.
این خانم مسن در آپارتمان مجاورم به من پیشنهاد داد که بخت من را ده دلار بگوید.
ترکیبات و کالوکیشن های رایج با فعلsay
say hello
سلام کردن
I rang up just to say hello.
زنگ زدم فقط برای سلام.
say goodbye
خداحافظی کردن
She didn’t even say goodbye to her mother.
حتی با مادرش هم خداحافظی نکرد.
say good morning/ afternoon/ etc
.صبح بخیر گفتن
She called in to Rory’s room to say good morning.
زنگ زد به اتاق رونی تا صبح بخیر بگوید
say something/ nothing
چیزی گفتن / چیزی نگفتن
I want to say something to you in private.
من می خواهم در خلوت به شما چیزی بگویم.
say so
این/آن را گفتن
Aunt Sophia was angry and said so in a few words.
عمه سوفیا عصبانی شد و این را با چند کلمه گفت.
say a prayer
دعا کردن
I’ll say a prayer for you.
برات دعا میکنم
say a few words
چند کلمه گفتن
With your permission, I’d like to say a few words.
با اجازه شما می خواهم چند کلمه بگویم.
say no more
دیگر چیزی نگفتن
I will say no more on these matters, important though they are.
من در مورد این موضوعات، هر چند مهم هستند، دیگر چیزی نخواهم گفت.
say for certain/sure
با اطمینان گفتن
I can’t say for certain/sure how long I’ll be there.
نمی توانم به طور قطعی/مطمئن بگویم که چه مدت آنجا خواهم بود.
*** اکنون بر اساس نکات گفته شده به مثالهای زیر توجه کنید و سعی کنید به یاد آورید که چرا نیمی از جملات زیر اشتباه هستند.
Lena told Sam to go away.
Incorrect: Lena said Sam to go away.
لنا به سام گفت که برود.
My daughter told me that she was tired.
Incorrect: My daughter said me that she was tired.
دخترم به من گفت که خسته است.
He said that he loves Italian opera.
Incorrect: He told that he loves Italian opera.
او گفت که عاشق اپرای ایتالیایی است.
Theresa told me she was coming.
Incorrect: Theresa told to me that she was coming.
ترزا به من گفت که می آید.
Ronald always tells lies.
Incorrect: Ronald always says lies.
رونالد همیشه دروغ می گوید.
She asked if I wanted to come.
Incorrect: She said if I wanted to come.
او پرسید که آیا می خواهم بیایم؟
My friend asked what I wanted to do.
Incorrect: My friend told what I wanted to do.
دوستم پرسید می خواهم چه کار کنم؟
*** به طور خلاصه کلمات “say” و “tell” معانی تقریبا مشابهی دارند.
“say” به معنای استفاده از صدای خود برای بیان چیزی در کلمات است. “tell” به این معنی است که یا در حال گفتن یا نوشتن چیزی به کسی هستید.
در حالی که say و tell کلماتی هستند که معانی مشابهی دارند، قوانینی در مورد زمان استفاده از هر یک وجود دارد.
تفاوت های say و tell در نقل قول چیست؟
*** بیشترین تفاوت این دو فعل در استفاده هنگام استفاده از نقل قول رخ می دهد. در نقل قول، ما از “tell” برای بازتولید آنچه یک فرد گفته است استفاده می کنیم و علامت نقل قول را درج نمی کنیم.
مثلا:
She told me she wanted to visit her parents.’
Incorrect: She told me, “I want to visit my parents.”
او به من گفت که می خواهد به دیدن پدر و مادرش برود.
*** “Say” در نقل قول زمانی استفاده می شود که می خواهیم نقل قول دقیق را بازتولید کنیم، و گیرنده پیام بخشی از جمله نیست.
مثال ها
I was there when she said, “You need to finish this essay by Friday.”
من آنجا بودم که او گفت: “شما باید این مقاله را تا جمعه تمام کنید”.
“You can only pay cash. Our POS isn’t working”, said the cashier.
شما فقط می توانید نقدی پرداخت کنید. صندوقدار گفت دستگاه پوز ما کار نمی کند.
چه زمانی از say و tell استفاده کنیم؟
*** ساده ترین راه برای تشخیص بین این دو کلمه این است که به این شکل فکر کنید:
شما چیزی می گویید (say something)
شما به کسی چیزی می گویید (tell someone something)
«بگو» معمولاً با یک شی شخصی همراه است. مثلا:
Hannah told me she was in love.
هانا به من گفت که عاشق است.
You keep telling me the same thing every day.
شما مدام هر روز همین را به من می گویید.
*** همچنین میتوانیم از «say» در موقعیت های مشابه استفاده کنیم، اما باید با «to» همراه شود. مثال ها:
“I’m not feeling well today,” Jenna said to me.
جنا به من گفت: «امروز حالم خوب نیست
Remy said a lot of hurtful things to his mother
رمی چیزهای آزاردهنده زیادی به مادرش گفت
سخن پایانی در خصوص say و tell
کلمات “tell” و “say” معانی تقریبا مشابهی دارند، اما قوانینی در مورد زمان استفاده از هر کدام وجود دارد. بیشترین تفاوت در استفاده هنگام استفاده از نقل قول رخ می دهد. در نقل قول، ما از “tell” برای بازتولید آنچه یک فرد گفته است استفاده می کنیم و علامت نقل قول را درج نمی کنیم. ‘
«say» در نقل قول زمانی استفاده میشود که میخواهیم نقل قول دقیق را بازتولید کنیم و گیرنده پیام بخشی از جمله نیست.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: