استفاده از حرف For در انگلیسی
حرف for در زبان انگلیسی هم یک حرف اضافه است و هم حرف ربط. اما بیشترین کاربرد آن استفاده به عنوان حرف اضافه است.
برای مثال:
I looked everywhere for it but I couldn’t find it.
همه جا را دنبالش گشتم اما نتوانستم پیدایش کم.
Good for you!
خوش به حالت!
در جملات بالا for به عنوان حرف اضافه یک فعل و یک صفت به کار رفته است.
نکته: بعد از یک فعل منفی میتوانیم هر دوی in و for را در یک معنا استفاده کنیم. این نکته در انگلیسی American خیلی استفاده میشود.
برای مثال:
Mary hasn’t seen him in three months.
Mary hasn’t seen him for three months.
سه ماه است که مری او را ندیده است.
استفاده از عبارت what for:
در سوالات، و مخصوصاً در موقعیتهای غیررسمی، گاهی به جای why از what for استفاده میکنیم.
برای مثال:
What are you doing that for?
چرا آن کار را انجام میدهی؟
کاربردهای for در انگلیسی
1. for برای نشان دادن مدت زمان (duration):
for به همراه یک بازه زمانی برای نشان دادن مدت انجام کاری و یا برقرار بودن شرایطی استفاده می شود.
برای مثال:
I was with her for a couple of hours.
دو سه ساعتی با او بودم.
2. استفاده از for برای مبادله (exchange):
گاهی از for برای موقعیتهای مبادله یا همان exchange استفاده میشود. موقعیت هایی مانند مبادله کالا با کالا یا کالا با پول و ….
برای مثال:
I received 200 Euros for two ponds of shrimps.
200 یورو برای دو پوند میگو دریافت کردم.
I’ll give you this book for your new headset.
من این کتاب را با هدست جدیدت عوض میکنم.
3. for در معنای because:
for در این معنا را در متون ادبی و یا موقعیتهای خیلی رسمی استفاده میکنیم.
برای مثال:
We did it for you could not stand on your own.
ما این کار را انجام دادیم چون تو نمیتوانستی مستقل باشی.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود:
4. For برای نشان دادن تشکر و قدردانی:
اگر در انگلیسی بخواهیم از کسی تشکر کنیم کلمه for را استفاده میکنیم تا نشان دهیم به چه دلیل داریم از فردی تشکر میکنیم. در این حالت بعد از for یک عبارت اسمی یا gerund قرار خواهد گرفت.
برای مثال:
Thank you for your kindness.
به خاطر مهربانیات ممنونم.
Thank you for all your help and support.
به خاطر همه کمکها و حمایت هایت ممنونم.
Thank you for teaching me how to fight difficulties.
به خاطر این که به من یاد دادی چگونه با سختی ها مقابله کنم، ممنونم.
5. For برای نشان دادن حمایت و موافقت:
زمانی که میخواهیم موافقت خود را با فرد یا عقیدهای بیان کنیم و یا از فرد یا عقیدهای طرفداری و حمایت کنیم میتوانیم از for استفاده کنیم.
برای مثال:
Are you for or against Tommy?
تو موافق تامی هستی یا مخالف؟
I’m for increasing salaries.
من موافق افزایش حقوقها هستم.
6. استفاده از for برای این که نشان دهیم از طرف فرد یا گروهی نماینده انجام کاری هستیم:
برای مثال از طرف کسی یا به نمایندگی از کسی در جایی حرف میزنیم و …. به جمله زیر دقت کنید:
I speak for Andrew in the meeting.
در جلسه من از طرف اندرو صحبت میکنم.
7. for برای مقایسه:
میتوانیم از for برای این استفاده کنیم که نشان دهیم یک چیز یا فردی از حد استاندارد و قابل قبول فاصله دارد.
برای مثال:
The baby is short for her age.
بچه با توجه به سنش، قد کوتاه است.
8. For برای اشاره به برنامه:
از for میتوانیم برای صحبت کردن از برنامهای که برای آینده در نظر گرفته شده استفاده کنیم.
برای مثال:
I arranged the appointment for next Wednesday.
من نوبت را برای چهارشنبه بعد گذاشتم.
9. for به عنوان بخشی از فعل:
for میتواند به عنوان حرف اضافه افعال به کار رود. در در زیر فهرستی از این افعال آورده شده است:
معنی | فعل |
از کسی دفاع کردن | Stick up for |
داوطلب شدن برای | Volunteer for |
دنبال کسی رفتن(برای بردن کسی به جایی)- به زور بردن | Come for |
انجام دادن- تاثیر داشتن | Do for |
پذیرفتن | Settle for |
پرداختن برای | Spring for |
ترتیب (انجام کاری یا چیزی را) دادن | Arrange for |
مراقب بودن- اهمیت دادن | Care for |
ملاقات کردن با | Meet for |
مخفف چیزی بودن | Stand for |
مطالعه کردن برای | Study for |
گرفتن- برداشتن | Take for |
درخواست کردن | Apply for |
پیش رفتن – پیش بردن | Make for |
علت و توجیه چیزی بودن | Account for |
دست دراز کردن(برای برداشتن چیزی) | Reach for |
تحسین کردن | Praise for |
پذیرفته یا شناخته شدن به جای | Pass for |
مراقب کسی بودن | Fend for (others – yourself) |
برای صرف غذا بیرون از منزل رفتن | Go out for |
جستوجو کردن | Look for |
ضمانت کردن | Vouch for |
تنبیه کردن | Punish for |
به جای کسی کاری را انجام دادن | Sit in for |
منتظر بودن برای | Wait for |
اشتیاق چیزی را داشتن | Long for |
مواظب بودن | Look out for |
نکته: در انگلیسی عباراتی هستند با for که بسیار رایج هستند.
در جدول زیر نمونهای از این عبارات ارائه شده است:
معنی | عبارت |
برای شوخی/سرگرمی | For fun |
برای یک لحظه/مدت کوتاهی | For a while |
برای رضای خدا | For God’s sake |
برای مثال | For example |
برای همیشه | For good |
برای مثال | For instance |
برای یک بار | For once |
برای منفعت همه | For the benefit of |
واقعاً | For real |
برای اطمینان | For sure |
رایگان | For free |
برای یک عمر | For a lifetime |
برای یک دلیلی | For a reason |
به خاطر او | For his sake |
به طور مختصر | For short |
برای بقیه ... | For the rest of …… |
برای گذران زندگی | For a living |
10. for برای بیان قصد و منظور:
گاهی for برای ارائه قصد و یا دلیل انجام کاری استفاده میشود.
به جمله های زیر دقت کنید:
Monica is doing it for making him satisfied.
مانیکا دارد این کار را برای راضی کردن او انجام میدهد.
I do not eat fast food, for it makes me fatter.
من غذای آماده نمیخورم، چون مرا چاقتر می کند.
11. گاهی از for برای معرفی شخص یا اشخاصی که گیرنده چیزی هستند استفاده میکنیم:
برای مثال:
I bought a gift for her.
من برای او یک هدیه خریدم.
12. استفاده از for به عنوان حرف ربط:
for به عنوان یک حرف ربط در معنای “به دلیلِ” استفاده میشود. هر چند استفاده از for در این معنا دیگر چندان رایج نیست. اگر شما هم عبارت FANBOYS را یاد گرفتهاید، باید یادآوری کنیم که F در این عبارت همان for است.
Do not hesitate to buy it for it’s too useful.
در خریدش شک نکن چون بسیار کاربردی است.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: