اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش
اسم ها می توانند قابل شمارش یا غیرقابل شمارش (countable, uncountable nouns) باشند. اسمهای قابل شمارش را میتوان شمارش کرد، مثلاً یک سیب (one apple) ، دو سیب (two apples) ، سه سیب (three apples) ، و …. اسمهای غیرقابل شمارش را نمیتوان شمارش کرد؛ مثلاً هوا، برنج، آب، و …. وقتی اسم جدیدی یاد می گیرید، باید بررسی کنید که آیا قابل شمارش است یا غیرقابل شمارش. همچنین به نحوه استفاده از آن در جمله توجه کنید. در این آموزش از مجموعه آموزش های رایگان موسسه زبان تات به آموزش گرامر قابل شمارش و غیر قابل شمارش به همراه مثال های کاربردی پرداخته ایم.
لیست اسامی غیر قابل شمارش در انگلیسی (uncountable nouns)
| | | |
Rain (باران) | Knowledge (دانش) | Fame (شهرت) | Accommodation (محل اقامت) |
Research (پژوهش) | Love (عشق) | Food (غذا) | Advertising (تبلیغات) |
Rice (برنج) | Luck (شانس) | Freedom (آزادی) | Advice (توصیه) |
Rubbish (زباله) | Luggage (چمدان) | Fun (سرگرمی) | Education (تحصیل) |
Sugar (شکر) | Milk (شیر) | Juice (آبمیوه) | Bread (نان) |
Tea (چای) | Money (پول) | Hair (مو) | Childhood (کودکی) |
Time (زمان) | Music (موسیقی) | Health (سلامتی) | Travel (سفر) |
Transport (حمل و نقل) | News (خبر) | Homework (تکلیف) | Coffee (قهوه) |
کلیاتی که باید درباره تفاوت اسمهای قابل شمارش و غیرقابل شمارش بدانید به شرح زیر است:
اسامی قابل شمارش | اسامی غیرقابل شمارش |
میتوانید آنها بشمارید | نمیتواند آنها را بشمارید |
میتوانید قبل از آنها عدد قرار بدهید | نمیتوانید قبل از آنها عدد قرار بدهید |
نشانههای جمع s و es میگیرند | نشانههای جمع s و es نمیگیرند |
ممکن نیست ظرف مخصوص داشته باشند. | ممکن است ظرف مخصوص داشته باشند |
انواع اسم در زبان انگلیسی
1) اسمهای قابل شمارش
اسمهای قابل شمارش خود به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) اسمهای مفرد (singular nouns)
مثال برای اسامی قابل شمارش :
one group (یک گروه)، one table (یک میز)، one mirror (یک آینه)
ب) اسمهای جمع (plural nouns)
مثال برای اسامی قابل شمارش :
two groups (دو گروه)، five tables (پنج میز)، three mirrors (سه آینه)
2) اسمهای غیرقابل شمارش
اسم های غیرقابل شمارش که به اسم های جمعی (mass nouns) نیز شناخته می شوند، قابل شمردن نیستند. آنها نیز براساس اینکه آیا قابل لمس هستند یا خیر به دو گروه تقسیم می شوند:
الف) اسمهای غیرقابل شمارش انتزاعی (abstract uncountable nouns):
اسم های انتزاعی غیر ملموس هستند و نمی توانند از طریق حواس درک شوند. برای درک بهتر این نوع اسم ها، گروه های زیر از اسم های انتزاعی غیرقابل شمارش را در نظر بگیرید:
1) اسم مصدرها یا gerunds:
اسمهایی مانند مطالعه کردن (studying)، خوابیدن (sleeping)، آبیاری کردن (flowering)، ….
Studying is my favorite habit.
مطالعه کردن عادت محبوب من است.
Sleeping during night is much better than sleeping during day.
خوابیدن در طول شب خیلی بهتر از خوابیدن در طول روز است.
I start my day by flowering garden.
من روزم را با آبیاری کردن باغچه شروع میکنم.
2) زبانها یا languages:
اسمهایی مانند فارسی (Persian)، فرانسوی (French)، چینی (Chinese)، ….
Persian is very sweet language.
فارسی زبان بسیار شیرینی است.
French is very similar to English.
زبان فرانسوی خیلی به زبان انگلیسی نزدیک است.
Chinese is difficult to learn.
یادگیری زبان چینی خیلی دشوار است.
3) ورزشها یا sports:
اسمهایی مانند فوتبال (football)، والیبال (volleyball)، تنیس (tennis)، ….
Football makes you lose weight.
فوتبال باعث میشود کاهش وزن پیدا کنید.
Volleyball is my sister’s favorite sport.
والیبال ورزش موردعلاقهی خواهرم است.
Tennis is a racket sport.
تنیس یک ورزش با راکت است.
4) موضوعات و رشته ها یا subjects and fields:
اسم ها یی مانند ریاضیات (mathematics)، تاریخ (history)، ادبیات (literature)، ….
Mathematics makes me feel happy.
ریاضیات باعث می شود احساس شادی کنم.
History is taught in schools in a terrible way.
تاریخ در مدارس به شکل افتضاحی تدریس میشود.
Literature is more interesting than Philosophy.
ادبیات جذابتر از فلسفه است.
5) حالات یا state of being:
اسمهایی مانند مرگ (death)، خوشحالی (happiness)، بخشش (forgiveness)، ….
The death of a family member is the saddest thing that can happen.
مرگ اعضای خانواده یمان تلخ ترین اتفاق ممکن است.
For me, happiness is priority of my life.
برای من، خوشحالی اولیت زندگیام است.
Forgiveness is the first thing that I will teach to my children.
بخشندگی اولین چیزی است که به فرزندانم یاد خواهم داد.
6) اندیشههای انتزاعی یا abstract ideas:
اسمهایی مانند اطلاعات (information)، تحصیلات (education)، دانش (knowledge)، ….
I need some information about this university.
به اطلاعاتی درباره این دانشگاه نیاز دارم.
Education in this school won’t increase your literacy.
تحصیل در این مدرسه باعث افزایش سواد شما نمیشود.
Knowledge is far beyond the reach of the human mind.
دانش، بسیار فراتر از حد ذهن انسان است.
ب) اسمهای غیرقابل شمارش عینی (concrete uncountable nouns):
اسامی غیرقابل شمارش عینی، ملموس هستند و از طریق حواس قابل درک هستند. برای آشنایی بیشتر با این نوع اسمها، به لیست زیر نگاهی بیندازید.
1) مواد بیشکل: اسم هایی مثل انواع مایعات، مواد، دانه ها، پودرها، گازها و عناصر، آب وهوا، غیر قابل شمارش (Uncountable Nouns) هستند.
الف) مایعات یا liquids:
موادی مانند آب (water)، آبمیوه (juice)، شیر (milk)، سوپ (soup)، ….
My tea was too hot.
چای من زیادی داغ بود.
ب) مواد یا materials:
موادی مانند پنبه (cotton)، طلا (gold)، نقره (silver)، ….
My ring is made of silver.
حلقهی من از نقره ساخته شده است.
ج) پودرها یا powders:
موادی مانند پودر قهوه (coffee powder)، دارچین (cinnamon)، شکر (sugar)، ….
Sugar is enough.
شکر کافی است.
د) عناصر و گازها یا elements & gasses:
موادی مانند هوا (air)، نئون (Neon)، زئون (Xeon)، آهن (iron) ….
The air of Mashhad is so polluted that sometimes you can’t breathe.
هوای مشهد به قدری آلوده است که گاها نمی توانی نفس بکشی.
ر) دانهها یا grains:
موادی مانند برنج (rice)، شن (sand)، نمک (salt)، شکر (sugar)، ذرت (corn)، گندم (wheat)، ….
Rice is the most favorite food of Iranian.
برنج محبوب ترین غذای ایرانی ها است.
س) کلمات آب و هوایی یا weather words:
آب و هوا (weather)، رعد و برق (thunder)، آذرخش (lightning)، باران (rain)، برف (snow)، ….
Thunder is scary.
رعد و برق ترسناک است.
2) موادی که شکل دارند: موادی مانند مجموعه وسیله ها، غذا و ….
الف) نام گروه ها یا مجموعه های چیزها یا collection of things:
مبلمان (furniture)، تجهیزات (equipment)، زباله (rubbish)، چمدان (luggage)، ….
I am going to buy new luggage.
قرار است چمدانهای جدید بخرم.
ب) غذاها یا food:
گوشت (meat)، پنیر (cheese)، کره (butter)، میوه (fruit)، ….
There is no fruit in the refrigerator.
هیچ میوهای در یخچال وجود ندارد.
نکته: می توانید از اسامی قابل شمارش به تنهایی نیز استفاده کنید:
There are apples on this tree.
میوههایی که روی این درخت هستند، سیب است.
مقاله پیشنهادی: آشنایی با اسامی مفرد و جمع در انگلیسی + مثال کاربردی
عبارت های قابل شمارش برای اسم های غیرقابل شمارش در انگلیسی:
گاهی اوقات میتوانیم از عبارات اسمی قابل شمارش برای صحبت در مورد یک مثال فردی از چیزی که یک اسم غیرقابل شمارش به آن اشاره میکند استفاده کنیم:
اسامی قابل شمارش | اسامی غیرقابل شمارش |
a house(یک خانه) , a flat(یک آپارتمان) , a place to live(یک جایی برای زندگی) , a place to stay(یک جایی برای ماندن) | Accommodation (محل اقامت) |
a suitcase(جا رختی) , a bag(یک کیف) , a rucksack(یک ساک) | baggage/luggage (چمدان) |
a loaf (of bread)(یک قرص نان) , a (bread) roll(نان ساندویچی) | Bread (نان) |
a flash of lightning (رعد و برق) | Lightning (آذرخش) |
a stroke of luck (خوش شانسی) | Luck (شانس) |
a note(اسکناس) , a coin(سکه) , a sum of money(مبلغی پول) , a euro(یورو) , a dollar(دلار) | Money (پول) |
a poem (یک شعر) | Poetry (نظم) |
a shower(بارندگی) , a downpour(رگبار) , a storm(طوفان) | Rain (باران) |
a journey(سیاحت) , a trip(گردش) | Travel (سفر) |
a job(شغل) , a task(کار) | Work (کار) |
I will buy 4 baggages for my travels.❌
I will buy 4 suitcases for my journeys. ✔
من برای سفرهایم 4 چمدان می خرم.
اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش (countable, uncountable nouns)با معانی مختلف در انگلیسی:
کاربرد قابل شمارش | کاربرد غیرقابل شمارش |
Our iron has broken. We need a new iron. (اتوی ما خراب شدهاست. به یک جدیدش نیاز داریم.) | People think that fork & spoons are made of iron, but they’re not. (مردم فکر میکنند که قاشق چنگال از آهن ساخته شدهاند، درحالی که اینگونه نیست.) |
My nephew broke 2 glasses yesterday. (برادرزاده ام دیروز دو تا لیوان شکست.) | This showcase is made of shatterproof glass. (این ویترین از شیشه نشکن ساخته شده است) |
Does she want a chocolate? (آیا او یک شکلات میخواهد.) | Would you eat some chocolate? (با یکم شکلات چطوری؟) |
Let’s buy a paper and see what’s going on in the world. (بیا یه روزنامه بخریم ببینیم در دنیا چه میگذرد.) | This stationery store is out of paper. (کاغذهای این لوازم التحریری تمام شدهاست.) |
“Gulistan” is one of the most famous works of Sa’di. (گلستان یکی از معروفترین کارهای (آثار) سعدی است.) | I have got much work to do. (من کارهای زیادی دارم که باید انجام بدم.) |
اسمهای انتزاعی در انگلیسی
برخی از اسم های انتزاعی می توانند هم به صورت اسم غیر قابل شمارش و هم قابل شمارش (countable, uncountable nouns) استفاده شوند. استفاده از آنها به صورت غیرقابل شمارش معنای کلی تری دارد. استفاده از آنها به صورت قابل شمارش یک معنی خاص تری دارد. اسم های این نوع عبارتند از:
تحصیل (education)، تجربه (experience)، نفرت (hatred)، کمک (help)، دانش (knowledge)، زندگی (life)، عشق (love)، خواب (sleep)، زمان (time)، درک (understanding).
معنای قابل شمارش | معنای غیرقابل شمارش |
My best friend is studying Medicine in Russia. She has a very expensive education. (بهترین دوستم درحال تحصیل پزشکی در روسیه است. تحصیلات او بسیار گران است.) | Education in Iran won’t have a good future. (تحصیل در ایران به آیندهای خوب منجر نمیشود.) |
A love of Language encouraged me to study this field. (عشق به زبان مرا به تحصیل در این رشته تشویق کرد.) | For many people, love does not have a happy ending. (برای بسیاری از مردم عشق پایان خوشی ندارد.) |
My job requires a specific knowledge in linguistics. (شغل من نیاز به دانش خاصی در زبان شناسی دارد.) | Many people have low knowledge of world. (بسیاری از مردم اطلاعات عمومی پایینی دارند.) |
My husband and I are going to have a good time in our honeymoon. (من و شوهرم قرار است در ماه عسلمان لحظات خوبی را سپری کنیم.) | In childhood, time passes very slowly. (در دوران کودکی زمان خیلی کند میگذرد.) |
مقاله پیشنهادی: آموزش کامل اسمهای انتزاعی و عینی در انگلیسی
تفاوت بین اسم های جمعی (collective nouns) و اسمهای غیرقابل شمارش در چیست؟
بعضی از اسمهای غیرقابل شمارش، مانند تیم (team) یا مبلمان (furniture) اغلب در مجموعه ها استفاده میشوند که میتواند آنها را شبیه اسم های جمعی (منظور اسمهایی است که در ظاهر مفرد هستند، اما در مفهوم جمع هستند) کند. با این حال تفاوت این است که اسمهای جمعی قابل شمارش هستند و میتوانند با a/an به کار روند؛ درحالی که اسمهای غیرقابل شمارش نمیتوانند:
I made a volleyball team last year.
من پارسال یک تیم فوتبال تشکیل دادم.
In my country, it is customary for the girl’s family to provide a furniture for the girl’s house.
در کشور من رسم بر این است خانواده دختر مبلمان خانه دختر را تهیه کنند.
نحوه استفاده از تفکیک کنندهها یا partatives در انگلیسی
تقسیم کننده ها کلماتی یا عباراتی هستند که به دنبال آنها حرف اضافه «of» میآید و برای اشاره به «مقدار یا تعدادی» از اسم بعدی استفاده می شود؛چه اسم قابل شمارش باشد و چه اسم غیر قابل شمارش (countable, uncountable nouns).
نمونه هایی از تقسیم کننده ها عبارتند از:
یک فنجان (a cup of)، یک کیسه (a bag of)، یک کیلوگرم (1 kg of)، یک لیتر (a liter of)، یک مشت (a handful of)، یک لقمه (a pinch of)، یک ساعت (an hour of)، یک قرص (a loaf of)، یک قاشق از (a spoonful of)، یک دسته از (a bunch of)، یک گله از (a flock of)، یک بطری از (a bottle of)، یک قطعه از (a piece of)، یک تکه از (a slice of)، یک لیوان از (a glass of)، برخی از (some of)، بسیاری از (lots of)، بسیاری از (a lot of)، بسیاری از (many of) و یک تعداد از (a number of)، ….
به مثالهای زیر توجه کنید:
A cup of:
«شکل مفرد»
In the past, I used to drink a cup of coffee every morning.
در گذشته عادت داشتم هرروز صبح یک فنجان قهوه بنوشم.
«شکل جمع»
In the past, I used to drink 2(3, 4, 5, …) cups of coffee every morning.
در گذشته عادت داشتم هرروز صبح دو (سه، چهار، پنج، …) فنجان قهوه بنوشم.
******************************
A bag of:
«شکل مفرد»
We buy a bag of rice every month.
ما هرماه یک کیسه برنج میخریم.
«شکل جمع»
We buy 2(3, 4, 5, …) bags of rice every month.
ما هرماه دو (سه، چهار، پنج، …) کیسه برنج میخریم.
******************************
1 kg of:
«شکل مفرد»
1 kilogram of starch must be enough for making halva.
یک کیلوگرم نشاسته برای پخت حلوا باید کافی باشد.
«شکل جمع»
2(3, 4, 5, …) kilograms of starch must be enough for making halva.
دو (سه، چهار، پنج، …)کیلوگرم نشاسته برای پخت حلوا باید کافی باشد.
******************************
1 Liter of:
«شکل مفرد»
Every person must drink 1 Liter of milk every month.
هر فرد باید یک لیتر شیر در ماه بنوشد.
«شکل جمع»
Every person must drink 2(3, 4, 5, …) Liters of milk every month.
هر فرد باید دو (سه، چهار، پنج، …) لیتر شیر در ماه بنوشد.
******************************
A handful of:
A Handful of Dust is a novel by the British writer Evelyn Waugh.
یک مشت گرد و غبار رمانی از نویسنده بریتانیایی ایولین وو است.
******************************
A pinch of:
«شکل مفرد»
Let’s eat a pinch of bread & butter.
بیا یک لقمه نان و پنیر بخوریم.
«شکل جمع»
Let’s eat 2(3, 4, 5, …) pinches of bread & butter.
بیا دو( سه، چهار، پنج، …) لقمه نان و پنیر بخوریم.
******************************
An hour of:
«شکل مفرد»
You got maybe about an hour of sunlight left.
شايد حدوداً يک ساعت تا غروب وقت داريد.
«شکل جمع»
You got maybe about 2(3, 4, 5, …) hours of sunlight left.
شايد حدوداً دو (سه، چهار، پنج، …) ساعت تا غروب وقت داريد.
******************************
A loaf of:
«شکل مفرد»
A loaf of bread will be enough for dinner.
یک قرص نان برای شام کافی خواهد بود.
«شکل جمع»
2(3, 4, 5, …) loaves of bread will be enough for dinner.
دو(سه، چهار، پنج، …) قرص نان برای شام کافی خواهد بود.
******************************
A spoon of:
«شکل مفرد»
I think a spoon of sugar will be enough.
فکر میکنم یک قاشق شکر کافی است.
«شکل جمع»
I think 2(3, 4, 5, …) spoons of sugar will be enough.
فکر میکنم دو(سه، چهار، پنج، …) قاشق شکر کافی باشد.
******************************
A bunch of:
«شکل مفرد»
I found a bunch of money in the street yesterday.
دیروز یک دسته پول در خیابان پیدا کردم.
«شکل جمع»
I found 2(3, 4, 5, …) bunches of money in the street yesterday.
دیروز دو(سه، چهار، پنج، …) دسته پول در خیابان پیدا کردم.
******************************
A flock of:
«شکل مفرد»
A flock of sheep were grazing in grazeland.
یک گله گوسفند درحال چریدن در چراگاه بودند.
«شکل جمع»
2(3, 4, 5, …) flocks of sheep were grazing in grazeland.
دو (سه، چهار، پنج، …) گله گوسفند درحال چریدن در چراگاه بودند.
******************************
A bottle of:
«شکل مفرد»
Do you want a bottle of water?
یک بطری آب میخواهید؟
«شکل جمع»
Do you want 2(3, 4, 5, …) bottles of water?
دو(سه، چهار، پنج، …) بطری آب میخواهید؟
******************************
A piece of:
«شکل مفرد»
Please take out a piece of paper from your bags.
لطفا یک قطعه کاغذ از کیف هایتان بیرون بیاورید.
«شکل جمع»
Please take out 2(3, 4, 5, …) pieces of paper from your bag.
لطفا دو (سه، چهار، پنج، …) کاغذ از کیفهایتان بیرون بیاورید.
******************************
A slice of:
«شکل مفرد»
Do you eat a slice of my pizza?
یک تکه از پیتزای من را میخوری؟
«شکل جمع»
Do you eat 2(3, 4, 5, …) slices of my pizza?
دو(سه، چهار، پنج، …) تکه از پیتزای من را میخوری؟
******************************
A glass of:
«شکل مفرد»
Please bring a glass of water for me.
لطفا برای من یک بطری آب بیاورید.
«شکل جمع»
Please bring me 2(3, 4, 5, …) glasses of water.
لطفا برای من دو(سه، چهار، پنج، …) بطری آب بیاورید.
******************************
Some of:
One day, some of scientists though that cancer can’t be cured.
یک روزی برخی از دانشمندان فکر میکردند که سرطان قابل درمان نیست.
******************************
Lots of/ a lot of
A lot of (lots of) trees can be seen in this garden.
در این باغ درختان زیادی دیده میشود.
******************************
Many of:
Many of children died in second world war.
بسیاری از کودکان در جنگ جهانی دوم جان باختند.
******************************
A number of:
A number of these students are veteran’s children.
تعدادی از دانش آموزان این کلاس فرزند جانباز هستند.
استفاده از کمیت کننده ها (quantifiers) با اسم های قابل شمارش و غیرقابل شمارش در انگلیسی:
به جدول مربوط به مقایسه کمیت کنندههایی که برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش (Uncountable Nouns) استفاده میشوند دقت کنید:
اسامی قابل شمارش | اسامی غیر قابل شمارش | کمیت کننده |
Yes | No | a/an |
Yes | No | Several |
Yes | No | Few |
Yes | No | A few |
Yes | No | Many |
Yes | No | Not many |
No | Yes | Little |
No | Yes | A little |
No | Yes | Much |
No | Yes | Not much |
No | Yes | A bit of |
No | Yes | A great deal of |
Yes | Yes | Some |
Yes | Yes | Any |
Yes | Yes | Enough |
Yes | Yes | The |
Yes | Yes | No |
Yes | Yes | A lot of |
Yes | Yes | Lots of |
Yes | Yes | Plenty of |
1) استفاده از a/an برای اسامی قابل شمارش:
There is a cat behind your back.
پشت سرت یک گربه است.
Since winter is coming, I will need to buy an umbrella.
از آنجایی که زمستان در راه است، باید یک چتر بخرم.
2) استفاده از several برای اسامی قابل شمارش:
Several accidents happened this week only because sleepiness of drivers.
چندین تصادف در این هفته فقط به دلیل خواب آلودگی رانندگان رخ داده است.
3) استفاده از few/ a few برای اسامی قابل شمارش:
Few:
Few people were invited to my wedding party.
افراد کمی به جشن عروسی من دعوت شده بودند.
A few:
today they have a few guests.
امروز آنها چند مهمان دارند.
نکته: توجه داشته باشید که few و a few هر دو به معنای تعداد کم است؛ اما a few زمانی استفاده میشود که تعداد از حد انتظار کمتر است.
4) استفاده از many برای اسامی قابل شمارش:
We have found many neighbors in this neighborhood.
در این محله همسایه های زیادی پیدا کرده ایم.
***Not many: این عبارت که بیانگر «نه زیاد» است، در جملات منفی و برای اسامی قابل شمارش به کار می رود:
In this parking, there are a lot of (lots of) motorcycle; but there aren’t many cars.
در این پارکینگ، موتورسیکلت های زیادی وجود دارد؛ اما ماشین های زیادی وجود ندارد.
5) استفاده از little/a little برای اسامی غیرقابل شمارش:
little:
We have little knowledge about this disease.
ما اطلاعات کمی در مورد این بیماری داریم.
A little:
I have a little time for studying.
من زمان کمی برای مطالعه دارم.
نکته: توجه داشته باشید که little و a little هر دو به معنای مقدار کم است؛ اما a little زمانی استفاده میشود که مقدار از حد انتظار کمتر است.
نکته: توجه داشته باشید که به جای « little» میتوان از «very little» نیز استفاده کرد؛ اما «very little» چندان رایج نیست:
We have very little knowledge about this disease.
ما اطلاعات کمی در مورد این بیماری داریم.
6) استفاده از much برای اسامی غیرقابل شمارش:
You put much sugar in this food.
در این غذا زیاد شکر ریختهاید.
***Not much: این عبارت که بیانگر «نه زیاد» است، در جملات منفی و برای اسامی غیرقابل شمارش به کار میرود:
There’s not much food left for these animals.
غذای زیادی برای این حیوانات باقی نمانده است.
7) استفاده از a bit برای اسامی غیرقابل شمارش:
I know a bit magic.
من یک کم جادو بلد هستم.
8) استفاده از a great deal of برای اسامی غیرقابل شمارش:
running a university requires a great deal of discipline.
اداره کردن يک دانشگاه مستلزم نظم و انضباط زيادي است.
9) استفاده از some برای:
استفاده از some در “اسامی قابل شمارش”:
My husband bought me some flowers for our third anniversary.
همسرم به مناسبت سومین سالگرد ازدواجمان برایم چند شاخه گل خرید.
استفاده از some در “اسامی غیرقابل شمارش”:
There’s some rice left over from last night.
مقداری برنج از دیشب باقی مانده است.
10) استفاده از any برای:
استفاده از any دز “اسامی قابل شمارش”
There aren’t any clothes in this closet.
در این کمد هیچ لباسی وجود ندارد.
استفاده از any دز “اسامی غیرقابل شمارش”
We can’t give you any advice.
نمی توانیم به تو هیچ نصیحتی بکنیم.
11) استفاده از enough برای:
استفاده از enough با “اسامی قابل شمارش”:
This house doesn’t have enough rooms for our children.
این خانه اتاق کافی برای بچههای ما ندارد.
استفاده از enough با “اسامی غیرقابل شمارش”:
There isn’t enough salt in this soup.
این سوپ به اندازه کافی نمک ندارد.
12) استفاده از the برای:
the با اسامی قابل شمارش:
Where are the pillows?
بالشتها کجاست؟
the با اسامی غیر قابل شمارش:
Did you hear about the news?
خبر را شنیدی؟
13) استفاده از no با اسم قابل شمارش و غیر قابل شمارش
استفاده از no با اسامی قابل شمارش:
No excuses are acceptable.
هیچ عذری پذیرفته نیست.
استفاده از no با اسامی غیر قابل شمارش:
There is no coffee.
هیچ قهوهای موجود نیست.
14) استفاده از a lot of (lots of) برای:
اسامی قابل شمارش:
There are a lot of (lots of) projectors in this university.
در این دانشگاه پروژکتورهای زیادی وجود دارد.
اسامی غیر قابل شمارش:
There is a lot of (lots of) snow on the sunroof.
برروی سقف برف زیادی نشسته است.
15) استفاده از plenty of برای:
اسامی قابل شمارش:
Eat plenty of apples.
سیب زیاد بخور.
اسامی غیرقابل شمارش:
We have a plenty of time.
ما زمان زيادي داريم.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود:
نکته: البته کمیت کننده های دیگری نیز هستند که فقط با اسم های قابل شمارش مفرد به کار می روند:
ترجمه | مثال | کمیت کننده |
هر لپ تاپ | Each laptop | Each |
هر لپ تاپ | Every laptop | Every |
لپ تاپ دیگر | Another laptop | Another |
نحوه ساخت پرسش با اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش در انگلیسی
برای ساخت پرسش با اسامی قابل شمارش میتوانیم از a/an/how many/any استفاده کنیم:
Is there a carpet in your bedroom?
در اتاق خواب تو یک فرش هست؟
did you receive an email form the company?
آیا از شرکت ایمیلی دریافت کردی؟
are there any apples in the refrigerator?
آیا سیب توی یخچال هست؟
How many courses do you have in this semester?
این ترم چند کلاس داری؟
برای ساخت پرسش با اسامی غیرقابل شمارش میتوانیم از any/ how much کمک بگیریم:
Is there any salt?
آیا نمک داریم؟
How much money do you have?
چقدر پول داری؟
اما اگر بخواهیم چیزی را به کسی تقدیم کنیم یا از کسی بگیریم از some برای طرح پرسش استفاده میکنیم:
«برای اسامی قابل شمارش»
Do you have some novels?
آیا تعدادی رمان دارید؟
«برای اسامی غیرقابل شمارش»
Do you want some tea?
چای میل دارید؟
ما همچنین از some برای طرح سوالاتی استفاده میکنیم که گمان میکنیم پاسخ آن مثبت و «بله» است:
Have you bought some new coats?
چند تا کت جدید خریدی، آره؟
نکاتی مهم درباره اسمهای قابل شمارش و غیر قابل شمارش (Uncountable Nouns)
نکته1: بعضی از اسم ها همیشه شکل جمع دارند اما قابل شمارش نیستند چون ما نمی توانیم با آنها از اعداد استفاده کنیم؛
کلماتی مانند شورت (shorts)، شلوار (pants)، لباس خواب (pyjamas)، عینک (glasses) ، دوربين (binoculars)، قیچی (scissors)، ….
My father has bought 2 pyjamas as gift for my mother.❌
My father has bought 2 pairs of pyjamas as gift for my mother. ✔
پدرم دو جفت لباس خواب به عنوان هدیه برای مادرم خریدهاست.
نکته دوم: بعضی از اسم ها در زبان های دیگر قابل شمارش هستند اما در زبان انگلیسی قابل شمارش نیستند. انها بايد از قوانين اسم هاي غیرقابل شمارش (مطابق قوانین زبان انگلیسی) پيروي کنند.
شایع ترین آنها عبارتند از:accommodation (اقامت)، advice (مشاوره)، baggage (چمدان)، behavior (رفتار)، bread (نان)، furniture (مبلمان)، information (اطلاعات)، luggage (چمدان)، news (اخبار)، progress (پیشرفت)، traffic (ترافیک)، travel (سفر)، trouble (مشکل)، weather (آب و هوا)، work (کار).
به جملات زیر دقت کنید:
Please give me some advices.❌
Please give me some advice. ✔
لطفا به بنده مشاوره بدهید.
I am looking for some informations about my new boss.❌
I am looking for some information about my new boss. ✔
من به دنبال اطلاعاتی درباره رئیس جدیدم هستم.
3) گاهی اوقات از اسامی غیرقابل شمارش به معنای «مقیاس چیزی» یا «نوع یا نمونهای از چیزی» استفاده میشود:
I ordered 2 milks, what do you want?
من دو لیوان/دو لیتر شیر سفارش دادم، تو چی میخواهی؟
4) وقتی از واژههایی مانند «cheeses یا پنیرها»، «wines یا شرابها» یا «fishes یا ماهیها» استفاده میکنیم، به خود اسم غیرقابل شمارش اشاره نمیکنیم؛ بلکه به انواع مختلف آن اشاره میکنیم. نوع خاصی از پنیر یا شراب قابل شمارش است زیرا آن ویژگی اسم است نه خود اسم.
You can find many different cheeses in hyper markets.
شما میتوانید انواع متفاوتی از پنیرها را در فروشگاههای بسیار بزرگ پیدا کنید.
Shiraz is famous for its wines.
شیراز به انواع شرابهایش معروف است.
Many fishes are living in Persian Gulf Sea.
انواع زیادی از ماهیها در دریای خلیج فارس زندگی میکنند.
5) دقت داشته باشید که اسم hair به معنای «مو» در انگلیسی غیرقابل شمارش است؛ مگر در صورتی که به «یک تار مو» اشاره کند:
My little sister has long black hairs.❌
My little sister has long black hair. ✔
خواهر من موهای بلند مشکی دارد.
I found white hair in my hair.❌
I found a white hair in my hair. ✔
یک تار موی سفید میان موهایم پیدا کردم.
6) ما نمی توانیم از اسم های مفرد قابل شمارش بدون articles (a/an/the) یا ضمایر ملکی (possessive pronouns) و یا ضمیر اشاره (determiner) استفاده کنیم، اما می توانیم از اسم های جمع قابل شمارش به تنهایی استفاده کنیم:
I saw your brother in a restaurant. He was with colleagues.
من برادرت را در رستورانی دیدم. او به همراه همکارانش بود.
7) برخی از اسم های غیرقابل شمارش فقط شکل جمع دارند و با افعال به صورت جمع استفاده می شوند:
My clothes are very expensive.
لباسهای من خیلی گران قیمت هستند.
8) اسم های قابل شمارش ما را به بحث داغ “fewer در مقابل less” می کشاند. به طور کلی، ما از fewer برای اسم های قابل شمارش استفاده می کنیم؛
مانند:
I have to buy fewer potatoes next time.
دفعه بعدی باید سیب زمینیهای کمتری بخرم.
و از less به همراه اسمهای غیرقابل شمارش استفاده میکنیم؛
مانند:
I earn less money than you.
من نسبت به تو پول کمتری در میاوردم.
با این حال، استثنائات زیادی از این قانون کلی وجود دارد؛ مانند زمانی که به فاصله ها اشاره میکنیم:
Mashhad is less than 1000 miles away.
مشهد کمتر از 1000 مایل دور است.
در نتیجه، کلمات fewer و less به طور متناوب بیشتر و بیشتر در گفتار روزمره استفاده میشوند.
9) به طور کلی ما اسمهای خاص را اسمهای غیر قابل شمارش تلقی میکنیم و a/an/the را به همراه آنها نمیاوریم؛
به عنوان مثال:
A Ferrari.❌
Ferrari. ✔
خودروی فراری.
نکته: البته بر سر این موضوع اختلاف نظر وجود دارد و عدهای اسمهای خاص را قابل شمارش به حساب میاورند.
چگونه اسامی قابل شمارش مفرد را به جمع تبدیل کنیم؟
1) اسم های قابل شمارش اغلب با افزودن s, es به جمع تبدیل میشوند:
One boy…….two boys
یک پسر……………دو پسر
2) اگر اسمی به y ختم شود، اول آن را به i تبدیل میکنیم، سپس به آن es اضافه میکنیم:
One family…………..two families
یک خانواده……………….دو خانواده
3) اگر که یک مصوت به y ختم شود، اول آن را تبدیل به i میکنیم، سپس به آن s اضافه میکنیم:
One toy………………..two toys
یک اسباب بازی………………….دو اسباب بازی
4) اگر اسمی به o ختم شد به آن es اضافه میکنیم:
One potato…………………two potatoes
یک سیب زمینی………………..دو سیب زمینی
5) اگر اسمی به f یا fe ختم شود، اول f را به v تبدیل میکنیم، سپس به آن es اضافه میکنیم:
One wolf……………………. two wolves
یک گرگ………………………….دو گرگ
6) تعدادی از اسامی قابل شمارش وجود دارد که شکل جمع آنها بی قاعده و متفاوت از قواعد بالا است:
One foot……………………… two feet
یک پا………………………دو پا
One tooth……………………. two teeth
یک دندان…………………….دو دندان
One person…………………. two people
یک نفر…………………….دو نفر