همۀ اسمها در یکی از این دو دسته قرار میگیرند: 1. اسم عینی 2. اسم انتزاعی
اسم عینی چیست؟
اسمهای عینی یا به عبارت دیگر «concrete nouns» چیزهای فیزیکی را توصیف میکنند که میتوان آنها را حس کرد: یعنی میتوان آن را دید، لمس کرد، شنید، بویید یا چشید.
بیشترین نوع اسمها، اسمهای عینی هستند. برای مثال: سنگها، پروانهها، مادربزرگها و ابوالهول بزرگ جیزه. حتی چیزهای نامرئی، از جمله هوا (که میتوان آن را احساس کرد) و موسیقی (که میتوان آن را شنید)، اسمهای عینی هستند.
چیزهای میکروسکوپی مانند باکتریها و اتمها نیز اسمهای عینی هستند؛ زیرا در جهان فیزیکی وجود دارند.
حتی چیزهای تخیلی یا خیالی، مانند تک شاخها و شخصیت کتنیس اوردین، اسمهای عینی هستند؛ اما فقط در صورتی که چیزی را نشان دهند که قابل درک باشد، حتی اگر فقط در نوشتههای تخیلی به کار برده شوند.
به طور خاص، اسامی عینی عبارتاند از:
- موجودات زنده یا live thing: اسمهایی که مربوط به افراد، حیوانات، گیاهان و سایر موجودات هستند، اعم از موجودات عام (انسان، درختان) و خاص (بیلی آیلیش، چوب قرمز کالیفرنیا)
- مکانها یا places: اسمهایی که به مکانها مربوط میشوند، هم عام (شهر، کوه) و هم خاص (لاگوس، کوه فوجی)
- چیزهای مادی یا material thing: اسمهایی که نشاندهندۀ چیزهایی هستند که ما میتوانیم از طریق حواس درک کنیم؛ نه تنها اشیاء فیزیکی، مانند مبلمان و مجسمهها، بلکه چیزهایی مانند رقص و سر و صدا.
- ذرات یا substances: ذرات عالی و ذرات معدنی و ذرات تشکیلدهندۀ هر موادی جزو اسامی عینی هستند.
اسامی عینی همچنین میتوانند هر نوع اسمی باشند که انتزاعی نیستند، از جمله اسمهای عام (common nouns)، خاص (proper nouns)، مفرد (singular nouns)، جمع (plural nouns)، قابل شمارش (countable nouns) یا غیرقابل شمارش (uncountable nouns).
**** برای اطلاع از انواع اسامی جمع/ مفرد و اسامی قابل شمارش/ غیرقابل شمارش به مقالات مربوط به آنها مراجعه کنید.
مثالهایی برای اسمهای عینی:
*** موجودات زنده:
- قورباغه (frog)
- غاز (goose)
- سرخس (fern)
- ویروس (virus)
- نقاش (painter)
- نخست وزیر (prime minister)
- دنی دویتو (Danny DeVito)
- بابانوئل (Santa Claus)
*** مکانها:
- شهر (town)
- رودخانه (river)
- جزیره (island)
- شبه جزیره (peninsula)
- سیارات (planets)
- کائنات (universe)
- فلوریدا (Florida)
- آنتارکتیکا (Antarctica)
*** چیزهای مادی:
- صندلی (chair)
- سوراخ (hole)
- صدا (sound)
- تانگو (tango)
- گیتار (guitar)
- رسانههای اجتماعی (social media)
- گرامرلی (Grammarly)
- رمان آبیترین چشم (The Bluest Eye)
*** ذرات:
- آب (water)
- خاک (soil)
- اکسیژن (oxygen)
- فسفر (phosphorus)
- پتاسیم (potassium)
چگونه اسمهای عینی را در جمله تشخیص دهیم؟
هنگام مواجهه با یک اسم در یک جمله ، میتوانید با در نظر گرفتن اینکه آیا میتوان آن را از طریق یک یا چند مورد از پنج حس – لمس ، طعم ، بو ، بینایی یا شنوایی درک کرد ، تعیین کنید. اگر بتوان اسم را به این شکل درک کرد، احتمالاً یک اسم عینی است.
Last night we cooked and ate pasta with our roommates. It was very delicious.
دیشب با هماتاقیم پاستا پختیم و خوردیم. خیلی خوشمزه بود.
My friend’s music channel is very enjoyable; Any music you like can be found in it.
کانال موسیقی دوستم بسیار لذت بخش است؛ هر موسیقی که بپسندی در آن یافت میشود.
چگونه تصمیم بگیریم که یک اسم عینی است یا خیر؟
*** برخی از کلمات را میتوان از طریق حواس پنج گانه در بافتهای خاص درک کرد و اشیاء عینی را نشان داد، در حالی که در سایر بافتها ممکن است مفاهیم انتزاعی را نشان دهند. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
اسم عینی:
Da Vinci’s works are very attractive; In such a way that you can’t get enough of seeing it.
کارهای داوینچی بسیار جذاب هستند؛ به گونهای که نمیتوان از دیدن آن سیر شد.
*در اینجا در این مثال، گوینده به یک اثر هنری اشاره میکند که قابل مشاهده است.
اسم انتزاعی:
Finishing these projects is not for everyone. It requires a lot of hard work.
تمام کردن این پروژهها کار هرکسی نیست. نیاز به سختکوشی فراوانی دارد.
*در این مثال، سخنران به تلاش لازم برای اتمام پروژه اشاره میکند.
*** برخی از کلمات انگلیسی تعاریف متعددی دارند که میتواند منجر به ملموس بودن یک تعریف شود در حالی که تعریف دیگر انتزاعی یا غیر ملموس است.
اسم عینی:
Earth’s atmosphere is multi-layered and each layer has a different temperature.
جو زمین چند لایه است و هرلایه دمای متفاوتی دارد.
*در این مثال، جو زمین از لایههای مختلف تشکیل شده است؛ بنابراین عینی است.
اسم انتزاعی:
Last night we went to the wedding party of our family friend’s son. The atmosphere was very warm and welcoming.
دیشب به جشن عروسی پسر دوست خانوادگیمان رفتیم. فضایش بسیار گرم و خوشآیند بود.
*در اینجا جو یک موجود فیزیکی نیست، بلکه یک حالت است.
اسم انتزاعی چیست؟
در مقابل، اسمهای انتزاعی یا به عبارت دیگر «abstract nouns» چیزهای غیرفیزیکی هستند که قابل درک نیستند. این نوع اسامی شامل ایدهها، احساسات و دیگر چیزهای ناملموسی هستند که به جای دنیای فیزیکی در ذهن ما وجود دارند.
به عنوان مثال، هوش و تحصیل اسامی انتزاعی هستند؛ زیرا مفاهیم غیر مادی هستند (شما نمی توانید «آموزش» را لمس کنید)، اما نام مکانهایی مانند مدارس و دانشگاهها اسامی مشخصی هستند؛ زیرا ممکن است از طریق حواس ما درک شوند.
اسمهای انتزاعی دستهبندیهای مختلفی دارند، اما برخی از رایجترین آنها عبارتاند از:
- عواطف/احساسات یا emotions/feelings: اسمهایی هستند که حالت یا خلق و خوی ذهنی را توصیف میکنند، مانند خشم و آرامش.
- ویژگیها یا characteristics: اسمهایی که یک ویژگی شخصیتی، ویژگی، کیفیت، فضیلت یا رذیلت را توصیف میکنند، مانند شجاعت و ظرافت.
- مفاهیم فلسفی یا philosophical concepts: اسمهایی که ایدههای پیچیدۀ منطق ، اصل یا آرمانها را توصیف میکنند، مانند اخلاق و سوسیالیسم.
- حالات هستی یا states of being: اسمهایی که وضعیت یا شیوۀ وجود را توصیف میکنند، مانند هرج و مرج و تجمل.
- زمان یا time: اسمهایی که به زمان مربوط میشوند، هم زمانهای عام مانند دقیقه و سال، و هم زمانهای خاص مانند چهارشنبه و جولای.
- حالات یا states: اسمهایی که حالت فرد را توصیف میکنند؛ مانند مرگ.
- ایدهها یا ideas: اسمهایی که ایدهها را بیان میکنند؛ مانند ذکاوت.
- رویدادها یا events: برخی اسمها هستند که به رویدادهایی که در تقویم به آن اشاره شده یا رویداد منحصر به هر فردی را توصیف میکنند؛ مانند: تولد و نوروز.
تمایز بین اسمهای انتزاعی و اسمهای عینی همیشه آسان نیست؛ اما یک ترفند سریع وجود دارد که ممکن است کمککننده کند. اگر کلمهای از پسوندی برای تبدیل خود به اسم استفاده کند، یک اسم انتزاعی است.
برای مثال، صفت cute یا بهمعنای «بامزه» پسوند –ness را میگیرد تا اسم انتزاعی cuteness بهمعنای «بامزگی» را بسازد. برخی از پسوندهای رایج که به همراه اسمهای انتزاعی استفاده میشوند شامل موارد زیر میشود:
- -acy/-cy—normalcy (عادیت), privacy (حریم خصوصی), vacancy (جای خالی)
- -ance/-ence—maintenance (نگهداری), persistence (ماندگاری), importance (اهمیت)
- -ism—feminism (فمینیسم), atheism (الحاد), patriotism (میهن پرستی)
- -ity—velocity (سرعت), animosity (دشمنی), creativity (خلاقیت)
- -ment—agreement (توافق), entertainment (سرگرمی), government (دولت)
- -ness—business (تجارت), cleanliness (تمیزی), happiness (شادی)
- -ship—friendship (دوستی), internship (کارآموزی), relationship (رابطه)
- -sion/-tion—compassion (شفقت), consideration (ملاحظه), demolition (تخریب)
- -hood— childhood (دوران بچگی), neighborhood (همسایگی)
- -ability— likability (دوست داشتنی بودن), capability (قابلیت)
*** عواطف/ احساسات:
- عشق (love)
- غمگینی (sadness)
- رنجش (resentment)
- علاقه (fondness)
- نفرت (hatred)
- لذت (enjoyment)
*** ویژگیها:
- زیبایی (beauty)
- شجاعت (courage)
- جهل (ignorance)
- تعلق خاطر (devotion)
- افسون (charm)
- اعتماد به نفس (confidence)
*** مفاهیم فلسفی:
- اخلاق (ethics)
- عدالت (justice)
- محافظه کاری (conservatism)
- دموکراسی (democracy)
- نیهیلسم (nihilism)
- داروینیسم (Darwinism)
*** حالات هستی:
- ثبات (stability)
- هماهنگی (harmony)
- ماندگاری (permanence)
- آزادی (freedom)
- صلح (peace)
- پایداری (sustainability)
*** زمان:
- ساعت (hour)
- دهه (decade)
- قرن (century)
- جمعه (Friday)
- آگوست (August)
- دهۀ هشتاد (the 80s)
*** حالات:
- مرگ (death)
- مزدوج (married)
- زنانگی (womanhood)
*** ایدهها:
- خرد (wisdom)
- دوستی (friendship)
- دانش (knowledge)
*** رویدادها:
- تولد (birthday)
- تعطیلات (holiday)
- کریسمس (Christmas)
- روزهای هفته (day of the week)
چگونه اسمهای انتزاعی را در جمله تشخیص دهیم؟
هنگام مواجهه با یک اسم، با در نظر گرفتن اینکه آیا میتوان آن را از طریق حواس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی یا بویایی درک کرد، میتوان انتزاعی یا عینی بودن آن را تعیین کرد. اگر پاسخ به این سوال «خیر» باشد، اسم احتمالاً یک اسم انتزاعی است:
Every year, the marathon is held in more than 100 countries of the world.
دوی ماراتن هرساله در بیش از 100 کشور دنیا برگزار میشود.
Although Christmas is about Christians; But many Iranians celebrate it.
اگرچه کریسمس مربوط به مسیحیهاست؛ اما بسیاری از ایرانیها آن را جشن میگیرند.
مقایسۀ اسامی عینی و اسامی انتزاعی در انگلیسی
اسمهای عینی و اسمهای انتزاعی دو طبقهبندی مهم برای اسمها هستند تا به درک ماهیت چیزهایی که نشان میدهند کمک کنند. با این حال، وقتی صحبت از گرامر و کاربرد می شود، تفاوت تقریباً بی معنی است.
اسمهای عینی و اسمهای انتزاعی همان قوانین دستور زبان را مانند همه اسمهای عمومی دنبال می کنند. هر دو ممکن است با همان ساخت و ساز به اسمهای قدرتمند تبدیل شوند.
بهعنوان مثال ، شما میتوانید دربارۀ قیمت زیبایی صحبت کنید همانطور که میتوانید دربارۀ قیمت یک کتاب صحبت کنید. به همین ترتیب ، هر دو میتوانند اسمهای مرکب را تشکیل دهند، مانند اسم عینی زبالهها و اسمی انتزاعی تجارت سرگرمی.
اسامی عینی بسیار متداولتر هستند و بیشتر از اسمهای انتزاعی زبان انگلیسی را تشکیل میدهند، به این معنی که اسمهای عینی میتوانند از نظر معنا و ساخت به اندازه «پدربزرگ» و «بلوک آپارتمانی» با یکدیگر متفاوت باشند.
در این میان، اسمهای انتزاعی اشتراکات بیشتری با یکدیگر دارند. آنها تمایل دارند از صفتها مشتق شوند. به عنوان مثال، اسم انتزاعی «مهربانی» از صفت «مهربان» میآید.
در نهایت، اینکه یک اسم باید عینی یا انتزاعی باشد، بیشتر به معنی، لحن و هدف یک نوشته مربوط میشود تا اینکه کاربرد اسم «درست» باشد. اما به عنوان یک مصحح یا ویرایشگر، همچنان باید مطمئن شوید که مشتری شما کلمات خود را به درستی انتخاب کرده است.
چگونه از اسامی عینی و انتزاعی استفاده کنیم؟
در حالی که اسمهای عینی با اسمهای انتزاعی متفاوت هستند، هر دو نوع از قوانین دستور زبان استانداردی که همه اسمها انجام میدهند، پیروی میکنند، مانند شرط توافق فاعل و فعل.
با این حال، دانستن تفاوت بین یک اسم عینی و یک اسم انتزاعی هنوز مهم است، زیرا می توانید از این نوع اسم ها برای اهداف مختلف استفاده کنید.
اسمهای عینی به ما کمک میکنند تا اطلاعات مربوط به دنیای فیزیکی را به وضوح منتقل کنیم، خواه آن جهان واقعی باشد یا خیالی.
از سوی دیگر، اسمهای انتزاعی ممکن است ایدههای پیچیدهتری را معرفی کنند و به ما امکان میدهند چیزهای فراتر از قلمرو فیزیکی را کشف کنیم.
تشبیهات ادبی و اسامی انتزاعی
گاهی ممکن است نویسنده برای توضیح بهتر اسامی انتزاعی از اسامی عینی استفاده کند. این تکنیک را بیشتر در آرایههایی مانند تشبیهات (similes) و استعارهها (metaphors) میبینیم:
Happiness feels like the sunrise after a long night.
احساس خوشبختی مثل طلوع خورشید بعد از یک شب طولانی است.
My fear was a bird in a cage, desperate to get out.
ترس من پرندهای در قفس بود که ناامید از بیرون رفتن بود.
Revenge is a dish best served cold.
انتقام غذایی است که بهتر است سرد سرو شود.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: