فعل امری عملی است که گوینده یا نویسنده میخواهد شخص دیگری انجام دهد. به همین دلیل، گاهی اوقات به آنها «کلمات دستوری» یا «افعال رئیس» میگویند، حتی اگر هدف گوینده یا نویسنده این نباشد.
ساختار جملات امری با استفاده از افعال امری
نوشتن با افعال امری نسبتاً ساده است، اما چند قانون وجود دارد که باید به آنها آگاه بود.
*** یک جملۀ امری سه قسمت دارد:
1. افعال امری یا imperative verb: این عملی است که گوینده یا نویسنده به شخص دیگری میگوید انجام دهد.
2. فاعل یا subject: فاعل، شخصی است که به او گفته میشود عملی را انجام دهد. اغلب اوقات در یک جملۀ امری، فاعل ضمنی است، اما در صورتی که گوینده یا نویسنده باید مشخص کند که دستور برای چه کسی صادر شده است، فاعل را می توان نام برد.
3. نشان گذاری یا punctuation: این بسته به لحن جمله می تواند نقطه یا علامت تعجب باشد.
نکته: افعال امری اغلب در ابتدای جمله میآیند، اما همیشه اینطور نیست.
به مثالهای زیر توجه کنید:
Please tidy your room.
لطفا اتاقت را جمع و جور کن.
Do not forget to bring the child from the kindergarten!
یادت نرود بچه را از مهدکودک بیاوری!
نکته: اگر شما در حال نوشتن یک جملۀ امری شرطی هستید، ممکن است افعال امری بعداً در یک جملۀ دیگر بیایند.
مثال:
If you see Sophie, tell her to call me; It is essential.
اگر سوفی را دیدی، بهش بگو با من تماس بگیرد؛ ضروری است.
If you come to my house, buy two loaves of bread.
اگر به خانۀ من میآیی، دو قرص نان هم بخر.
بر خلاف اکثر افعالی که میتوان در هر سه زمان فعل استفاده کرد، افعال امری تقریباً همیشه در زمان حال ساده هستند. شما نمیتوانید در گذشته به کسی دستور دهید که کاری انجام دهد.
میتوانید بگویید: “I told you to wash the dishes” به معنای «من به تو گفتم تا ظرفها را بشویی»، اما این یک جملۀ خبری است؛ چون دارید بیان میکنید که به آن شخص چه گفتهاید. “wash the dishes” یک جملۀ امری واضح است.
نکته: افعال امری را میتوان در زمان آینده نیز استفاده کرد؛ اما باید مشخص کنید که چه زمانی میخواهید عمل انجام شود.
مثلا:
You will wash the dishes tomorrow.
فردا ظرفها را خواهی شست.
You will babysit next week.
هفتۀ آینده از بچه نگهداری خواهی کرد.
جملات معلوم در مقابل جملات مجهول در استفاده از جملات امری در انگلیسی
به همین دلیل، از افعال امری فقط در جملات معلوم (active voice) استفاده کنید. افعال امری را میتوان در جملات مجهول (passive voice) نیز به کار برد؛ اما انجام این کار باعث میشود که آنها شدت دستوری کمتری داشته باشند.
«جملۀ مجهول»
Let the game be started.
بگذارید بازی شروع شود.
«جملۀ معلوم»
Start the game.
بازی را شروع کن.
میدانیم که گوینده یا نویسنده در جملۀ اول میخواهد بازی شروع شود؛ اما مشخص نیست که به کسی میگویند آن را شروع کند یا خیر. جملۀ دوم دستور را بسیار واضح تر بیان میکند.
استفاده از قید با افعال امری در انگلیسی
همچنین میتوانید با اضافه کردن یک قید به کسی بگویید که چگونه میخواهید کاری را انجام دهد.
مثلا:
Change the baby’s clothes slowly so that her head and face are not damaged.
به آرامی لباسهای بچه را عوض کند تا سر و صورتش آسیب نبیند.
Turn the pizza dough over immediately.
خمیر پیتزا را سریعا از برگردان کنید.
افعال امری در مقابل انواع دیگری از افعال
افعال امری فقط یک نمونه از انواع فعلها است.
انواع دیگر عبارتاند از:
افعال حرکتی (پویا) یا به عبارت دیگر «dynamic (action) verbs»، افعال حالت (ایستا) یا به عبارت دیگر «stative (state-of-being) verbs»، افعال کمکی یا «auxiliary (helping) verbs»، افعال وجهی یا «modal auxiliary verbs» و افعال عبارتی یا «phrasal verbs».
یک راه آسان برای تشخیص اینکه یک کلمه یک فعل امری است یا نوع دیگری از فعل این است که ببینید از چه دیدگاهی گفته شده یا نوشته شده است. جملات امری همیشه در دیدگاه دوم شخص (second person) خواهند بود زیرا به شخص مورد خطاب مربوط می شوند.
مثال:
Tony walked the dog.
تونی سگ را پیاده کرد.
Tony, walk the dog.
تونی، سگ را پیاده کن.
جمله اول در دیدگاه سوم شخص نوشته شده است. جمله دوم ممکن است سوم شخص به نظر برسد، اما در واقع دوم شخص است، زیرا کسی را مخاطب قرار میدهد.
جملات امری یا به عبارتی دیگر «imperative sentences» یکی از انواع جملات هستند که که میتوانید از آن برای دادن دستور (orders)، هشدار (warnings) یا توصیه (advice)، (در صورت استفاده از «لطفاً») برای درخواست (requests)، راهنمایی کردن (directions or instructions)، دعوت کردن (offer or an invitation)، تاکید مودبانه (polite emphasis)، متقاعد کردن (be persuasive)، ابراز ناراحتی (irritation) و آرزو کردن (wish) استفاده کنید.
نکته: در جملات امری از مصدر فعل بدون «to» یا به عبارتی دیگر از «infinitives without to» استفاده کنید؛ مثلا: stand up و sit down که به ترتیب به معنای «بایست» و «بنشین» میباشد.
*** دستورها یا orders
بزرگسالان معمولاً به یکدیگر امر دستور نمیدهند، مگر اینکه صاحب جا و مقامی باشند، لحن جملهای دستوری مهم است.
بر هر کلمه تاکید میشود و لحن در پایان جمله پایین میآید. به عنوان مثال در جملۀ زیر بر تک تک اجزای جمله، یعنی come, here and now تاکید میشود و لحن جمله وقتی به کلمۀ now میرسد پایین میآید.
Come here now!
الان بیا اینجا!
با این حال، بزرگسالان میتوانند به کودکان و حیوانات دستور دهند و به آنها امر کنند. در اینجا چند جملۀ دستوری وجود دارد که می توانید به سگ خانگی خود بدهید:
“come here!”
«بیا اینجا!»
“sit!”
«بنشین!»
“heel!”
«برو عقب!»
“fetch!”
«برو و ….. را بیاور!»
*** هشدارها یا warnings
شما میتوانید از جملات دستوری برای هشدار دادن به کسی دربارۀ خطر موجود استفاده کنید.
بر تمام کلمات اخطار تاکید میشود؛ اما کلمۀ آخر لحن بالاتری نسبت به کلمۀ اول دارد:
“Watch out!”
«مواظب باش!»
“Look out!”
«مراقب باش!»
“Don’t cross!”
«عبور نکنید!»
*** توصیهها یا advice
هنگامی که با استفاده از جملات دستوری به کسی توصیهای میکنید، کلمات به طور معمول تحت فشار قرار میگیرند و بر آنها تاکید میشود:
مثال:
Write your homework. Because if you don’t write, you can’t participate in your aunt’s party tonight.
تکالیفت را بنویس. چون اگر ننویسی نمیتوانی امشب در مهمانی عمهات شرکت کنی.
Try to study during the semester! Because if you don’t study, you will suffer on the night of the exam.
سعی کنید در طول ترم درس بخوانید! چون اگر نخوانید شب امتحان عذاب خواهید کشید.
شما اغلب میتوانید مقالاتی را در مجلات بخوانید که دربارۀ موضوعی توصیه میکنند. گاهی این توصیه به صورت «بایدها و نبایدها» مطرح میشود.
به عنوان مثال:
«مسافرت طولانی»
- Do try to sleep well the night before!
سعی کنید شب قبل خوب بخوابید!
- Do drink plenty of water!
آب زیاد بنوشید!
- Do try to walk about the plane during the flight!
سعی کنید در طول پرواز در هواپیما راه بروید!
- Don’t drink alcohol!
نوشیدنیهای الکلی مصرف نکنید!
- Don’t eat heavy meals!
وعدههای غذایی سنگین نخورید!
- Don’t wear restrictive clothing!
لباسهای تنگ و چسبان نپوشید!
*** درخواستها یا requests
شما همچنین میتوانید از جملات دستوری برای درخواستها استفاده کنید؛ اما باید قبل از فعل دستوری از یک کلمۀ مودبانه استفاده کنید.
مثال:
Please hold my bag while I bring the rest.
لطفا کیف من را نگهدار تا بقیۀ وسایل را بیاورم.
Please take care of our little sister so that I can study.
لطفا از خواهر کوچکمان مراقبت کن تا من درس بخوانم.
نکته: در زبان انگلیسی نوشتاری، میتوانید از کلمۀ «Kindly» نیز به عنوان کلمهای مودبانه استفاده کنید:
مثال:
kindly complete your projects as soon as possible so that I have enough time to grade them.
لطفا هرچه سریعتر پروژههای خود را تکمیل کنید تا من زمان کافی برای نمرهدهی داشته باشم.
kindly send your assignment to the email below.
لطفا تکلیف خود را به ایمیل زیر ارسال کنید.
نکته: جملۀ دیگری که میتوانید در درخواستها استفاده کنید تا همچنان مودب به نظر برسید، «if you don’t mind» است:
مثال:
Stop smoking here if you don’t mind.
اگر مشکلی ندارید سیگار کشیدن را در اینجا متوقف کنید.
don’t sleep on this sofa, if you don’t mind.
اگر مشکلی ندارید روی این مبل نخوابید.
*** راهنمایی یا directions and instructions
شما همچنین میتوان از جملات دستوری برای راهنمایی کردن افراد (مثلا در آدرس دهی و دادن دستور پخت یک غذا) استفاده کنید:
مثال:
Go to the end of this street, go around the square and turn left.
تا انتهای این خیابان بروید، میدان را دور بزنید و به سمت چپ برانید.
First fry the onion and then add the necessary spices. When the onions are golden, put the chicken in it and let it fry well.
ابتدا پیاز را تفت بدهید و سپس به آن ادویۀ لازم اضافه کنید. پیازها که طلایی شدند مرغ را در آن بگذارید و اجازه دهید که خوب سرخ شود.
نکته: اگرچه افعال امری خود بخشی از جملات امری به حساب میآیند، اما میتوان از آنها به تنهایی نیز استفاده کرد.
مثال:
Stop!
بایست!
Drink!
بنوش!
*** دعوت کردن یا offer and invitation
از جملات امری میتوانید برای تعارفات و دعوتها نیز استفاده کنید.
مثال:
Have some tea.
مقداری چای بنوشید.
Whenever you are free, come to my office and I will treat you to a cup of coffee. I will be very happy.
هرموقع که آزاد بودی به دفتر کارم بیا تا یک فنجان قهوه مهمانت کنم. بسیار خوشحال میشوم.
*** تاکید مودبانه یا polite emphasis
از جملات امری برای تاکیدات مودبانه نیز استفاده میشود.
مثال:
Feel free! Take off the shoes.
راحت باش! کفش را بیرون بیاور.
Do not forget to bring your passport with you.
یادت نرود پاسپورتت را با خود بیاوری.
*** متقاعد کردن (persuasive)
وقتی میخواهید کسی را متقاعد به انجام کاری کنید میتوانید از جملات امری استفاده کنید.
مثال:
Eat a lot of fish! Because fish is rich in iodine and strengthens your thyroid gland.
زیاد ماهی بخور! زیرا ماهی سرشار از ید است و باعث تقویت غدد تیروئید تو میشود.
Eat a lot of fruit to get the vitamins your body needs and not have a cold in winter.
میوه زیاد بخور تا در ویتامینهای مورد نیاز بدنت تامین شود و در زمستان سرما نخوری.
*** ابراز ناراحتی یا irritation
وقتی میخواهید ناراحتی خود را دربارۀ موضوعی ابراز کنید میتوانید از جملات امری نیز استفاده کنید.
مثال:
Do stop talking! I’m trying to concentrate on my work.
حرف نزن! من سعی می کنم روی کارم تمرکز کنم.
Don’t whine so much! I am trying to find a solution for your problem.
انقدر غر نزن! دارم سعی میکنم راهحلی برای مشکلت پیدا کنم.
*** آرزو کردن یا wish
گاهی اوقات از آرزوهای امری به عنوان امرهای غیر واقعی یاد می شود. این به این دلیل است که ما از آنها برای ابراز امید به جای دادن یک فرمان واقعی استفاده میکنیم.
مثال:
Have a good day.
روز خوبی داشته باشید.
Enjoy the weekend.
آخر هفته خوش بگذرد.
توجه داشته باشید که جملات امری تنها راه برای تشکیل امر یا دستور نیست. همچنین میتوانید هنگام استفاده از یک جملۀ خبری یا استفهامی دستور صادر کنید:
«جملۀ خبری»
I’m certainly not going to get it – you get it.
من مطمئناً آن را دریافت نمیکنم – شما آن را دریافت میکنید.
«جملۀ استفهامی»
Would you get it, then? I’m busy.
آیا میشود آن را دریافت کنید؟ من مشغولم.
چگونه جملات امری را منفی کنیم؟
برای منفی کردن جملات امری میتوانید کلمات منفیساز «do not» یا «don’t» را پیش از فعل قرار دهید.
مثال:
Do not call me at 12 o’clock because I am in a meeting.
ساعت 12 با من تماس نگرید چون در جلسه هستم.
Don’t go anywhere tonight because we want to come to your house.
امشب جایی نروید چون ما میخواهیم به خانۀ شما بیاییم.
در برخی موارد میتوانید از جملات دستوری برای پیشنهاد دادن و بیان خواستهها استفاده کنید. در این صورت میتوان آن را برای همۀ مضامین (you, he, she, they and we) به کار برد؛ اما اگر خودتان را نیز در جملات دستوری مخاطب قرار میدهید، میتوانید قبل از فعل از «Let’s» استفاده کنید.
مثال:
Let’s hang out tonight.
بیایید امشب دور همی بگیریم.
Let’s go on a trip to Tabriz next month.
بیایید ماه آینده سفری به تبریز برویم.
ساختار منفی «let’s» نیز «let’s not» است.
مثال:
Let’s not argue in front of the crowd.
بیایید جلوی جمعیت بحث نکنیم.
Let’s not go out tonight and study instead.
بیایید امشب بیرون نرویم و به جای آن درس بخوانیم.
نکته: البته اگر بخواهیم به ضمیر نیز اشاره کنیم به جای «let’s» از «let + object pronouns» استفاده میکنیم.
مثال:
Let me decide about my life for once.
بگذارید برای یکبار هم که شده من دربارۀ زندگی خودم تصمیم بگیرم.
Let us decide for our wedding ceremonies.
بگذارید که ما خودمان برای مراسمات عروسیمان تصمیم بگیریم.
نکته: از ساختار دیگری نیز میتوان برای پیشنهادات استفاده کرد که به شرح زیر است.
مثال:
why don’t + فاعل + مصدر بدون to (infinitives without to)
Why don’t we have a goodbye party next week?
چرا هفتۀ آینده جشن خداحافظی نداشته باشیم؟
Why don’t you tell her the truth?
چرا حقیقت را به او نمیگویید؟
جملات امری + ضمایر شخصی در انگلیسی
در برخی موارد، برای تقویت ارزش جملۀ امری میتوان یک ضمیر شخصی به آن اضافه کرد؛ اما مراقب باشید که بیادب به نظر نرسید. این شکل کلامی فقط برای امر قوی و قاطع به کار میرود.
مثال:
Don’t you tell me when to go and when to come back, where to go and where not to go.
شما به من نگویید که کی بروم و کی برگردم، کجا بروم و کجا نروم.
– Can I see the doctor now?
+ No, you wait another 30 minutes.
-میتوانم الان دکتر را ببینم؟
+ خیر، 30 دقیقۀ دیگر منتظر بمانید.
خطاب به گروهی از مردم با استفاده از جملات امری
در برخی موقعیتها، ما باید با یک گروه کاملاً مشخص از مردم صحبت کنیم. در آن صورت، میتوانیم از کلماتی مانند Somebody, Everybody, and all استفاده کنیم.
مثال:
Somebody call the fire department immediately. The house is on fire.
یکی سریعا با آتشنشانی تماس بگیرد. خانه آتش گرفته است.
Everybody get out of my house!
همگی از خانۀ من برید بیرون!
All stand up!
همه بلند شوید!
استفاده از ساختار «جملات امری + do » در انگلیسی
در برخی موارد، فعل کمکی «do» را میتوان اضافه کرد تا ظاهری رسمیتر و مؤدبانهتر به جملۀ امری بدهد.
مثال:
Do clean the house till noon.
تا ظهر خونه رو تمیز کنید.
Do go to Sara’s school and bring her home.
به مدرسه سارا برو و او را به خانه بیاور.
تفاوت جملات امری با دیگر انواع جملات در انگلیسی
ممکن است مواقعی پیش بیاید که فکر کنید از یک فعل امری استفاده میکنید اما در واقع از یک فعل برای ایجاد نوع دیگری از جمله استفاده میکنید. در دو جملۀ زیر از یک فعل استفاده شده است؛ اما فقط یکی از آنها فعل امری است.
مثال:
Ashley needs to drink water.
اشلی نیاز دارد آب بنوشد.
Ashley, drink water!
اشلی، آب بنوش!
در جملۀ اول گویند جملهای میگوید که نشان میدهد اشلی چه کاری باید انجام دهد. در واقع این جمله یک جملۀ خبری یا «declarative sentence» است. در جملۀ دیگر گوینده به اشلی میگوید که چه کاری انجام دهد؛ بنابراین یک جملۀ امری یا «imperative sentence» است.
به دو جملۀ زیر دقت کنید. کدام یک از آنها از فعلی امری استفاده کرده است؟
Buy milk and yogurt from the supermarket on the street.
از سوپرمارکت سر کوچه شیر و ماست بخر.
Can you buy milk and yogurt from the supermarket down the street?
میتوانی از سوپرمارکت سر کوچه شیر و ماست بخری؟
علامت سوالی (؟) که در جملۀ دوم استفاده شده است، آن را به جملۀ پرسشی یا «interrogative sentence» تبدیل میکند که از آن برای سوال کردن استفاده میشود.
جملات تعجبی یا «exclamatory sentence» نیز وجود دارد که با کمک علامت تعجب هیجان یا احساسات را منتقل میکند.
مثال:
What a large cat!
چه گربۀ بزرگی!
I am hungry!
من گرسنمه!
جملات امری همچنین میتوانند حاوی علامت تعجب باشند، مانند کسی که بر سر عروس فریاد میزند: «بگو بله!». گوینده یا نویسنده ممکن است بسیار هیجان زده باشد، اما از یک فعل امری استفاده نمیکند مگر اینکه به کسی بگوید کاری انجام دهد.
پرسشهای ضمیمهای (question tags) در جملات امری
ما گاها از پرسشهای ضمیمهای در جملات امری استفاده میکنیم. این کار از شدت مستقیم بودن دستور ما میکاهد.
مثال:
Open the door, will you?
در را باز کن، میکنی؟
Help your mother, can you?
به مادرت کمک کن، میتونی؟
نکته: اگر میخواهید تاکید بیشتری بر جملۀ دستوری داشته باشید از «won’t you?» استفاده کنید.
مثال:
Tell her I love her, won’t you?
به او بگو عاشقشم، باشد؟
Send it to me, won’t you?
این را برای من بفرست، باشد؟
نکته: پرسش ضمیمهای بعد از جملۀ امری منفی «will you?» خواهد بود.
مثال:
Don’t call anyone, will you?
به کسی زنگ نزن، باشد؟
Don’t be her friend, will you?
دوست او نباش، باشد؟
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: