اصطلاحات تناسب اندام به انگلیسی
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با تناسب اندام در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در ادامه شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به تناسب اندام که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.
an exercise regimen
رژیم ورزشی
Meaning: a programme of exercise for improving someone’s health or appearance
برنامه ورزشی برای بهبود سلامت یا ظاهر یک فرد
EXP: The doctors recommend that they continue their exercise regimen.
پزشکان توصیه می کنند که رژیم ورزشی خود را ادامه دهند.
restrain from doing sth.
خودداری از انجام کاری
do not allow oneself to do sth.
به خود اجازه انجام کاری را ندادن
Meaning: not let yourself do sth.
به خودتان اجازه انجام کاری را ندهید
EXP: In Britain, people are asked to restrain from smoking in a range of public places.
در بریتانیا، از افراد خواسته می شود که از استعمال دخانیات در شماری از مکان های عمومی خودداری کنند.
self-discipline
خویشتن داری/ تادیب نفس
Meaning: the ability to make yourself do things that you should do even when you do not want to
توانایی وادار کردن خود به انجام کارهایی که باید انجام دهید حتی زمانی که نمی خواهید
EXP: Without proper self-discipline, children may end up eating too much junk food.
بدون انضباط شخصی مناسب، کودکان ممکن است در نهایت غذاهای ناسالم بسیار زیادی بخورند.
health and fitness
سلامت و تناسب اندام
Meaning: the state of being physically healthy and strong
از نظر جسمی سالم و قوی بودن
EXP: In some countries, the average weight of people is increasing and their levels of health and fitness are decreasing (Cambridge IELTS 8).
در برخی از کشورها، میانگین وزن افراد در حال افزایش و سطح سلامت و تناسب اندام آنها در حال کاهش است (کمبریج آیلتس 8).
a sedentary job
شغل کم تحرک
Meaning: a job that involves a lot of sitting and not much exercise
= شغلی که مستلزم نشستن زیاد و فعالیت اندک است
EXP: Overweight people whose work is sedentary will find it much harder to lose weight.
برای افرادی که اضافه وزن دارند و کارشان کم تحرک است کاهش وزن بسیار دشوارتر خواهد بود.
muscle strength
قدرت عضلانی
Meaning: the physical energy that someone has to lift or move things
انرژی فیزیکی که فردی برای بلند کردن یا حرکت دادن چیزها دارد
EXP: Playing sports will increase your muscle strength.
انجام ورزش قدرت عضلانی شما را افزایش می دهد.
feel refreshed
احساس شادابی کردن
feel new
احساس تازگی کردن
Meaning: feel lively and comfortable
احساس سرزندگی و راحتی کردن
EXP: I felt so refreshed after my holiday.
من بعد از تعطیلاتم خیلی احساس شادابی می کردم.
has taken its toll on one’s health
برای سلامتی یک فرد زیانبار بوده است
Meaning: has caused damage to one’s health
به سلامتی یک فرد آسیب رسانده است
EXP: 20 years of smoking has taken its toll on Kyle’s health.
20 سال استعمال دخانیات برای سلامت کایل زیانبار بوده است.
hale and hearty
سالم و سرحال
Meaning: ( of old people ) healthy and strong
( در مورد افراد مسن ) سالم و قوی
EXP: At 77, Andrew is still hale and hearty, getting up at 6 every morning to walk three miles.
اندرو در 77 سالگی هنوز سالم و سرحال است و هر روز صبح ساعت 6 بیدار می شود تا سه مایل پیاده روی کند.
as fit as a fiddle
سرحال و قبراق
Meaning: be in perfect health
در سلامت کامل بودن
EXP: My dad’s nearly eighty now but he’s still as fit as a fiddle.
پدرم الان نزدیک به هشتاد سال دارد، اما هنوز هم سرحال و قبراق است.
Life expectancy
امید به زندگی
Meaning: the number of years an individual is expected to live as determined by statistics
تعداد سالهایی که انتظار می رود یک فرد زندگی کند آنچنان که به واسطه آمار تعیین شده است
EXP: Many developing countries have seen an improvement in life expectancy.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه شاهد بهبود امید به زندگی بوده اند.
life span
طول عمر
Meaning: the average length of time a person, an animal a plant or an object can be expected to survive or be functional
میانگین مدت زمانی که می توان انتظار داشت که یک فرد، حیوان، گیاه یا شیء زنده بماند یا عملکردی داشته باشد
EXP: A restricted life span, ageing, and then death are basic characteristics of life. (Cambridge IELTS 8)
طول عمر محدود، پیری و سپس مرگ از ویژگی های اساسی زندگی هستند. (کمبریج آیلتس 8)
extend life
افزایش عمر
Meaning: make people live longer
به طولانیتر شدن عمر افراد منجر شدن
EXP: Sparing use of energy reserves would tend to extend life. (Cambridge IELTS 8)
استفاده مقتصدانه از ذخایر انرژی معمولا باعث افزایش عمر میشود. (آیلتس 8 کمبریج)
be health-conscious
مراقب سلامتی بودن
Meaning: be concerned about nutrition and healthy eating habits
نگران تغذیه و عادات غذایی سالم بودن
EXP: People generally believe that women are more health-conscious than men.
عموماً مردم بر این باورند که زنان بیشتر از مردان مراقب سلامتی خود هستند.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: