اصطلاحات مربوط به پوشاک در انگلیسی
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با پوشاک در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در ادامه شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به پوشاک که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.
hand-me-downs
لباس کهنه/ لباس دست دوم
Meaning: clothing which has been used by someone and then given to another person in the family
لباسی که توسط شخصی استفاده شده و سپس به فرد دیگری در خانواده داده شده است
EXP: I had to wear my brother’s hand-me-downs.
من مجبور بودم لباس های کهنه برادرم را بپوشم.
tattered clothing
لباس ژنده
Meaning: clothing that is old and torn
لباسی که کهنه و پاره است
EXP: He was an old man in a tattered grey coat.
او پیرمردی بود با کت خاکستری کهنه و پاره.
Dress for success.
لباس معرف شخصیت است.
Meaning: the belief that people judge a person by what he/she wears
اعتقاد بر این که مردم یک شخص را بر اساس لباسی که می پوشد قضاوت می کنند
EXP: Noah is a firm believer in dressing for success.
نوح به این موضوع که لباس معرف شخصیت است اعتقاد راسخ دارد.
dress for comfort
لباس راحتی
Meaning: try to dress comfortably
تلاش برای راحت لباس پوشیدن
EXP: Don’t dress for style. Dress for comfort.
برای شیک پوشی لباس نپوش. برای راحتی لباس بپوش.
Clothes make the man.
لباس نشانگر شخصیت انسان است.
Meaning: People will judge you according to the way you dress.
مردم در مورد شما بر اساس طرز لباس پوشیدنتان قضاوت خواهند کرد.
EXP: Scarlett believes if clothes make the man, then it’s shoes that define the woman.
اسکارلت معتقد است اگر لباس نشانگر شخصیت مرد است، پس کفش هم معرف (شخصیت) زن است.
casual clothes
لباس های غیر رسمی
Meaning: clothes that are suitable for wearing in informal situations
لباس هایی که برای پوشیدن در موقعیت های غیررسمی مناسب هستند
EXP: Mariah likes to wear casual clothes.
ماریا دوست دارد لباس های غیر رسمی بپوشد.
dressy clothes
لباس های رسمی
Meaning: clothes that are worn on formal occasions
لباس هایی که در مجالس رسمی پوشیده می شوند
EXP: Young people who want to express themselves through clothing may find dressy clothes boring.
جوانانی که میخواهند خود را با طرز لباس پوشیدن نشان بدهند، ممکن است لباسهای رسمی را خستهکننده بدانند.
elegant clothes
لباس های شیک و آراسته
Meaning: clothes that are beautiful in a graceful way
لباس هایی که به شکل برازندهای زیبا هستند
EXP: Jane likes to wear elegant clothes and expensive accessories
جین دوست دارد لباس های شیک و آراسته بپوشد و از زیورآلات گران قیمت استفاده کند.
breathable clothing
لباس خنک
Meaning: clothing that is comfortable because it is made of cloth that has a lot of very small holes
لباسی که راحت است چون از پارچه ای دوخته شده است که حفره های بسیار کوچک زیادی دارد
EXP: I’m trying to find more breathable clothing for the humid weather.
من سعی می کنم برای هوای مرطوب لباس خنک تری پیدا کنم.
waterproof clothes
لباس های ضدآب
Meaning: clothes that keep you dry because they do not let rain pass through them
لباس هایی که شما را خشک نگه می دارند زیرا اجازه نمی دهند باران از آنها عبور کند
EXP: Waterproof clothes are the best way to deal with rainy days.
لباس های ضد آب بهترین راه برای مقابله با روزهای بارانی هستند.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود: