اصطلاحات مربوط به تحصیل در انگلیسی
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با تحصیل در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در ادامه شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به محیط زیست که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.
sth. be an arduous process
چیزی که فرایندی دشوار دارد
sth. is an exhausting thing to do
چیزی که انجام دادن آن کاری طاقت فرسا است
Meaning: sth. be a tiring process that requires a great deal of effort
چیزی که فرایند خسته کننده‌ای دارد و مستلزم تلاش زیادی است
EXP: Attending a university with a top-tier reputation often is an arduous but rewarding process.
غالباً حضور در دانشگاهی رده بالا فرایندی دشوار ولی رضایت بخش است.
be very rewarding
بسیاررضایت بخش بودن
Meaning: making someone feel satisfied
ایجاد احساس رضایت در کسی
EXP: Teaching can be a very rewarding career. It allows teachers to have an input in the development of young lives.
تدریس می تواند شغل بسیار رضایت بخشی باشد. این شغل به معلمان این فرصت را می دهد تا در پیشرفت زندگی جوانان نقش داشته باشند.
someone’s aspiration
خواسته کسی
pursuit
آرمان
Meaning: someone’s strong wish for achievement
میل راسخ کسی برای موفقیت
EXP: The educational aspirations/pursuits of rural youth tend to be different from those of students living elsewhere .
آرمان ها/ خواسته های آموزشی جوانان روستایی متفاوت از آرمان ها/ خواسته های دانشجویانی است که در سایر نقاط زندگی می کنند.
Concentrate on sth
تمرکز کردن بر چیزی
Meaning: direct someone’s thoughts or attention towards sth.
افکار یا توجه کسی را به سمت چیزی سوق دادن.
EXP: Some people think it is more effective to educate boys and girls in single-sex schools because they believe this environment reduces distractions and encourage pupils to concentrate on their studies (Cambridge IELTS 8).
برخی از افراد تصور می کنند که آموزش دختران و پسران در مدارس تک جنسیتی کارآمدتر است زیرا آنها معتقدند چنین محیطی حواس پرتی را کاهش می دهد و دانش آموزان را به تمرکز بر مطالعات خود ترغیب می کند (کمبریج آیلتس 8).
Form the basis of sth
پایه و اساس چیزی را شکل دادن
Meaning: provide the ideas or actions from which sth. can develop
ارائه ایده ها یا اقداماتی که از آن طریق چیزی می تواند توسعه یابد.
EXP: Traditional ways of teaching form the basis of the lesson (Cambridge IELTS 8).
روش‌های سنتی آموزش، پایه و اساس درس را شکل می دهند (کمبریج آیلتس 8).
Use lateral thinking
استفاده از تفکر جانبی
Meaning: Think a creative way / use a creative approach to solving problems
تفکر به شیوه ای خلاقانه/ استفاده از رویکردی خلاقانه برای حل مسایل
EXP: Using lateral thinking, the students can solve problems in an unconventional manner (now).
با استفاده از تفکر جانبی، دانش آموزان می توانند مسایل را (در زمان حاضر) به شیوه ای غیر متعارف حل کنند.
Rely on linear thinking
اتکا بر تفکر خطی
Meaning: depend on habits of thought in which one idea follows directly from another one
وابستگی به عادات فکری که در آن یک ایده مستقیماً از ایده دیگری پیروی می کند
EXP: The students should not rely on linear habits. Instead, they should think more innovatively.
دانش آموزان نباید به عادات خطی متکی باشند. بلکه، آنها باید به شکل نوآورانه تری بیاندیشند.
break the mould
هنجار شکنی کردن
Meaning: change a situation by doing sth. unprecedented
تغییر وضعیت با انجام کاری به روش بی سابقه
EXP: He made an attempt to break the mould of British politics.
او تلاش کرد تا در سیاست بریتانیا هنجار شکنی کند.
Academic performance
عملکرد تحصیلی
Meaning: how good or bad a student is academically
میزان خوب یا بد بودن یک دانش آموز از نظر تحصیلی
EXP: Tyler’s academic performance has been disappointing.
عملکرد تحصیلی تایلر ناامید کننده بوده است.
academic qualifications
مدارک تحصیلی
Meaning: the degrees, diplomas and certificates that someone has acquired
درجات، دیپلم ها و گواهینامه هایی که شخص کسب کرده است
EXP: Today academic qualifications are essential for getting a reasonable career.
امروزه مدارک تحصیلی برای دستیابی به یک حرفه مناسب ضروری هستند.
standardised test
آزمون استاندارد
Meaning: tests that are designed to give each test-taker the same questions in the same format
آزمونهایی که طراحی می شوند تا سوالاتی یکسان با شکلی مشابه در اختیار هر شرکت کننده در آزمون قرار گیرد.
EXP: High scores on standardised tests are not necessarily the best indicator of giftedness
نمرات بالا در آزمون های استاندارد لزوماً بهترین شاخص استعداد نیستند.
EXP: Lessons last for a standardised 50 minutes and are always followed by a 10-minute break , which gives the pupils a chance to let off steam (Cambridge IELTS 8 ).
جلسات درس به مدت 50 دقیقه استاندارد طول می کشند و همواره به دنبال آنها زمان استراحت 10 دقیقه‌ای وجود دارد، که به دانش آموزان این فرصت را می دهد تا نفسی تازه کنند (کمبریج آیلتس 8).
be gifted
با استعداد بودن
be talented
مستعد بودن
Meaning: has an impressive natural ability
برخورداری از توانایی طبیعی چشمگیر
EXP: In the process of being educated we can learn from the achievements of those more gifted than ourselves (Cambridge IELTS 8).
در فرایند تحصیل، ما می توانیم از دستاوردهای افرادی که مستعدتر از ما هستند بیاموزیم(کمبریج آیلتس 8).
Rote memorization
حفظ کردن طوطی وار
Remember sth. mechanically
ماشین وار به خاطر سپردن چیزی
Meaning: a learning technique that focuses on learning by repetition
یک تکنیک یادگیری که بر یادگیری از طریق تکرار تمرکز دارد
EXP: Rote memorisation is not entirely useless. It can help children to learn the basics such as the multiplication tables.
حفظ کردن طوطی وار کاملاً بی فایده نیست. می تواند به کودکان در یادگیری اصول اولیه مانند جداول ضرب کمک کند.
Learn sth. by heart
یادگیری چیزی به واسطه از بَر کردن
Meaning: learn sth. so that you can remember it perfectly
یادگرفتن چیزی به گونه ای که بتوان آن را کاملاً به خاطر سپرد.
EXP: The view of repetitively boring lessons and learn the facts by heart may be unfair and unjustified (Cambridge IELTS 8).
دیدگاه مبتنی بر جلسات درسی خسته کننده مکرر و یادگیری حقایق به واسطه از بَر کردن ممکن است ناعادلانه و غیر موجه باشد (کمبریج آیلتس 8).
Read extensively
مطالعه همه جانبه
Meaning: read widely
مطالعه گسترده
EXP: Some people argue that examinations do not motivate students to read extensively.
برخی معتقدند که امتحانات انگیزه ای برای مطالعه همه جانبه در دانش آموزان ایجاد نمی کنند.
Induce cramming
آماده کردن عجولانه خود برای امتحان
Meaning: Cause students to prepare hastily for an examination
خود را آماده کردن عجولانه دانش آموزان برای امتحان
EXP: It concerns some parents that these examinations may induce cramming.
برخی از والدین نگران هستند که این امتحانات ممکن است باعث شود فرزندانشان خود را عجولانه برای امتحان آماده کنند.
Ignorance
نادانی
Meaning: lack of knowledge about a particular subject
عدم آگاهی در مورد یک موضوع خاص
EXP: No one minds mistakes or ignorance as long as you are prepared to learn from them (Cambridge IELTS 8).
هیچ کس از اشتباهات یا نادانی ناراحت نمی شود مادامی که شما آمادگی یادگیری از آنها را داشته باشید (کمبریج آیلتس 8).
Standard of upright conduct
معیار رفتار درست
to judge what is right and wrong
قضاوت درباره آنچه درست یا نادرست است
Meaning: standard of honest and responsible behaviour
معیار رفتار صادقانه و مسئولانه
EXP: At school students should be taught respect for the rights of others and standards of upright conduct.
در مدرسه، احترام به حقوق سایرین و معیارهای رفتار درست باید به دانش آموزان آموزش داده شود.
students’ autonomy
استقلال دانش آموزان
Meaning: Students’ right to organise their own activities
حق دانش آموزان برای سازماندهی فعالیت های خود
EXP: Students’ autonomy should be encouraged when there are not enough teachers to go around.
استقلال دانش آموزان باید ترغیب شود وقتی برای همه به اندازه کافی معلم وجود ندارد.
self-discipline
انضباط شخصی
Meaning: the ability to make oneself do things when he/she should, even if he/she does not want to do them
توانایی وادار کردن خود به انجام کارها در مواقع لازم، حتی اگر فرد مایل به انجام آنها نباشد
EXP: Lydia lacks self-discipline and is unable to finish anything.
لیدیا فاقد انضباط شخصی است و نمی تواند هیچ کاری را به پایان برساند.
Role model
سرمشق
model
الگو
Meaning: a person whom someone admires and whose behaviour and attitudes he/she tries to copy
فردی که شخصی او را تحسین می کند و سعی می کند از رفتار و نگرش های او تقلید کند
EXP: My elder brother has always been a role model for me.
برادر بزرگترم همواره برای من یک الگو بوده است.
Set a good example
الگوی خوبی بودن
Meaning: encourage or inspire people to do the same thing as one does
تشویق یا ترغیب مردم به انجام همان کاری که یک فرد انجام می دهد
EXP: His dad was always telling him to set a good example for his younger brother.
پدرش همیشه به او می گفت که الگوی خوبی برای برادر کوچکترش باشد.
Meet someone’s expectations
انتظارات کسی را برآورده کردن
Meaning: be as good as expected
خوب بودن به اندازه ای که انتظار می رود
EXP: His academic performance failed to meet his parents’ expectations.
عملکرد تحصیلی او نتوانست انتظارات والدینش را برآورده کند.
fall short of someone’s expectations
انتظارات کسی را برآورده نکردن
Meaning: be disappointing to someone
برای کسی ناامید کننده بودن
EXP: Jamie kept falling short of my expectations.
جیمی چندین بار نتوانست انتظارات من را برآورده کند.
cannot be guaranteed success
عدم توانایی برای تضمین موفقیت
Meaning: There is no assurance that something will be a success
هیچ اطمینانی وجود ندارد که چیزی موفقیت آمیز خواهد بود
EXP: So far no teaching methods can be guaranteed success.
تا کنون هیچ روش آموزشی قادر به تضمین موفقیت نبوده است.
Cover a lot of ground
مطالب زیادی را فرا گرفتن
Learn a great amount of information in a class
آموختن میزان زیادی از اطلاعات در یک کلاس
Meaning: (of subjects or courses) deal with much information and many facts
(در خصوص مباحث یا دوره ها) به اطلاعات و حقایق زیادی پرداختن
EXP: We’ve covered a lot of ground in this class in the past couple of months.
ما طی چند ماه گذشته مطالب زیادی را در این کلاس فرا گرفته ایم.
be well-rounded
مجرّب بودن
Meaning: have a wide variety of experiences in life
تجربیات زیادی در زندگی داشتن
EXP: She’s a well-rounded person who not only works hard but also has a varied social life.
او فرد مجرّبی است که نه تنها سخت کار می کند، بلکه زندگی اجتماعی پرتنوعی نیز دارد.
comprehensive coverage of sth.
شمول همه جانبه چیزی
Meaning: include many details or aspects of sth.
شامل شدن بسیاری از جزئیات یا جنبه های چیزی
EXP: The impression is that the logical nature of the textbooks and their comprehensive coverage of different types of examples renders work sheets unnecessary (Cambridge IELTS 8).
تصور بر این است که ماهیت منطقی کتب درسی و شمول همه جانبه انواع مختلف مثال‌ها در آنها باعث می‌شود که کاربرگ‌ها غیر ضروری باشند (کمبریج آیلتس 8).
Self-paced learning
آموزش خودگام
education
یادگیری
Study at one’s own speed
مطالعه با سرعت مورد نظر خود
Meaning: learning whose rate of speed can be set or regulated by the students themselves
نوعی یادگیری که میزان سرعت آن را خود دانش آموزان می توانند تنظیم یا تعدیل کنند
EXP: Self-paced distance learning offers students convenience and flexibility.
یادگیری خود گام از راه دور امکان راحتی و انعطاف پذیری را برای دانش آموزان فراهم می آورد.
Core curriculum
برنامه دروس اصلی
Meaning: the set of common courses that are required of all students
مجموعه ای از دروس معمول که برای همه دانش آموزان لازم است
EXP: The core curriculum provide the necessary general education for students, irrespective of their fields of interest.
برنامه دروس اصلی، فارغ از رشته‌های مورد علاقه دانش آموزان، آموزش عمومی لازم را برای آنان فراهم می کند.
The aims of education
اهداف آموزش
Meaning: the purpose of education
مقصود از آموزش
EXP: The aims of education should not be restricted to the development of knowledge or skill.
اهداف آموزش نباید به توسعه دانش یا مهارت محدود شود.
academic attainment
دستاورد تحصیلی
Meaning: Sth. that students succeeded in doing in class
چیزی که دانش آموزان موفق به انجام آن در کلاس می شوند
EXP: Japan has a significantly better record in terms of average mathematical attainment than England and Wales (Cambridge IELTS 8).
ژاپن از نظر میانگین دستاورد ریاضیات نسبت به انگلستان و ولز رکورد خیلی بهتری دارد (کمبریج آیلتس 8).
specialise in sth.
تخصص داشتن در چیزی
Meaning: be an expert of a particular part of a subject
متخصص بودن در بخش خاصی از یک موضوع
EXP: Grant Freeman, a biologist who specialises in identifying insects, has come to talk to us about his current research work (Cambridge IELTS 8).
گرانت فریمن ، زیست شناسی که در شناسایی حشرات تخصص دارد، آمده است تا در مورد آخرین کارهای پژوهشی خود با ما صحبت کند (کمبریج آیلتس 8).
extra-curricular activities
فعالیتهای فوق برنامه
Meaning: activities that are not part of the course that a student is doing
فعالیت‌هایی که بخشی از درس یک دانش آموز نیستند
EXP: These extra-curricular activities offer students an outlet for creativity and problem-solving.
این فعالیتهای فوق برنامه فرصتی را برای خلاقیت و حل مساله در اختیار دانش آموزان قرار می دهند.
Promote equality
ترویج برابری
Meaning: ensure the same conditions, possibilities and rights
تضمین شرایط، امکانات و حقوق یکسان
EXP: Some people believe that uniforms can promote equality and encourage better behaviour at school.
برخی معتقدند که لباس فُرم می تواند برابری را ترویج و رفتار بهتری را در مدرسه ترغیب نماید.
Repress individuality
سرکوب فردیت
Meaning: discourage qualities that make someone or something different from all others
مانع شدن از ویژگی هایی که باعث می شود شخص یا چیزی متفاوت از دیگران باشد
EXP: School uniforms may repress individuality and deny students the freedom of choice.
لباس فُرم مدرسه ممکن است فردیت را سرکوب کند و حق انتخاب دانش آموزان را سلب نماید.
Co-education
آموزش و پرورش مختلط
Meaning: a system in which students of both sexes are educated together
سیستمی که در آن دانش آموزانی از هر دو جنس با هم آموزش می بینند
EXP: Some people believe that co-education can make children feel more comfortable in the company of the opposite sex.
برخی معتقدند که آموزش و پرورش مختلط می تواند باعث شود کودکان در کنار جنس مخالف احساس راحتی بیشتری داشته باشند.
A single sex school
مدرسه تک جنسیتی
Meaning: an all-boys or all-girls school
مدرسه ی کاملا پسرانه یا دخترانه
EXP: Some people argue that single sex schools impose abnormal conditions upon children.
برخی معتقدند مدارس تک جنسیتی شرایطی غیرعادی را بر کودکان تحمیل می کنند.
mixed-ability class
کلاس چند قابلیتی
Meaning: class involving students of different abilities
کلاسی که دانش آموزانی با توانایی های مختلف را شامل می‌شود
EXP: It is remarkable that large mixed-ability classes could be kept together for maths throughout all their compulsory schooling (Cambridge IELTS 8 ).
قابل توجه است که می توان کلاس های بزرگ چند قابلیتی را برای ریاضی در تمام دوره های اجباری آن در کنار هم اداره کرد (کمبریج آیلتس 8).
distinguish sb. /sth. from
متمایزسازی کسی یا چیزی از…
Meaning: recognise differences between people or things
تشخیص تفاوتها بین افراد یا اشیاء
EXP: Importantly, our commonly held feelings can help distinguish us from other cultures.
اساساً، احساسات رایج ما می تواند ما را از سایر فرهنگ ها متمایز کند.
Anti-social behaviour
رفتار ضد اجتماعی
Harmful behaviour
رفتار زیان بار
Meaning: behaviour that lacks consideration for others and may cause damage to society
رفتاری که دیگران را مد نظر قرار نمی دهد و ممکن است به جامعه آسیب برساند
EXP: Even though the great majority of students are well-behaved, there is a small minority that engage in anti-social behaviour.
با وجود اینکه اکثریت دانش آموزان رفتار خوبی دارند، اقلیت کوچکی وجود دارد که رفتار ضد اجتماعی دارند.
be well-behaved
رفتار خوبی داشتن
Meaning: behave in a polite or socially acceptable way
مودبانه یا به لحاظ اجتماعی قابل قبول رفتار کردن
EXP: Apart from a very small minority, the students are well-behaved.
جدا از اقلیت بسیار اندک، دانش آموزان رفتار خوبی دارند.
adolescence
دوره نوجوانی
Meaning: the period of your life from in which you develop from being a child into being an adult
دوره ای از زندگی که در آن شما از کودکی به بزرگسالی تبدیل می شوید
EXP: The book deals with the joys and sorrows of adolescence.
این کتاب به شادی ها و غم های دوران نوجوانی می پردازد.
a healthy/positive outlook on life
نگرشی سالم/مثبت به زندگی
Meaning: a healthy/positive way of understanding and thinking about life
روشی سالم/مثبت جهت درک و تفکر در مورد زندگی
EXP: A healthy outlook on life can help students to succeed both academically and socially.
نگرشی سالم به زندگی می تواند به دانش آموزان در موفقیت تحصیلی و اجتماعی کمک کند.
well-adjusted adults
بزرگسالان عاقل
Meaning: adults who can act with good judgment
بزرگسالانی که می توانند با ذکاوت عمل کنند
EXP: Educators should ensure that today’s students will become productive and well-adjusted adults of tomorrow.
مربیان باید اطمینان حاصل کنند که دانش آموزان امروز بزرگسالان مفید و عاقل فردا خواهند شد.
drop out of school
ترک تحصیل
Meaning: quit school before graduation
ترک مدرسه قبل از فارغ التحصیلی
EXP: In this country, each year many students are forced to drop out of school.
در این کشور، هر ساله دانش آموزان زیادی مجبور به ترک تحصیل می‌شوند.
skip school
فرار از مدرسه
Meaning: avoid attendance at school
خودداری از حضور در مدرسه
EXP: Some students skip school because they dislike the material taught in class.
برخی از دانش‌آموزان به دلیل اینکه مطالب تدریس شده در کلاس را دوست ندارند، از مدرسه فرار می‌کنند.
come of age
به سن بلوغ رسیدن – به سن قانونی رسیدن
Meaning: become an adult
بالغ شدن
EXP: In some countries, to come of age means to reach the age when someone is legally recognized as an adult and is legally responsible for his/her own behaviour.
در برخی از کشورها، به سن قانونی رسیدن به معنای رسیدن به سنی است که شخصی از نظر قانونی به عنوان بزرگسال شناخته شده و از نظر قانونی مسئول رفتار خود است.
be bilingual
دو زبانه بودن
Meaning: be able to speak two languages well or involve two languages
توانایی برای خوب صحبت کردن به دو زبان یا دربرداشتن دو زبان
EXP: Donna appreciates she had the chance to be bilingual (Cambridge IELTS 8).
دونا از اینکه این شانس را داشته که دو زبانه شود شاکر است (کمبریج آیلتس 8)
Be monolingual
تک زبانه بودن
Meaning: speak or use only one language
فقط به یک زبان صحبت کردن یا از آن استفاده کردن
EXP: Experts believe that people who speak two languages have a clear learning advantage over their monolingual schoolmates (Cambridge IELTS 8).
کارشناسان معتقدند افرادی که به دو زبان صحبت می کنند نسبت به همکلاسی های تک زبانه خود از مزایای یادگیری آشکاری برخوردارند (کمبریج آیلتس 8).
slack off
کوتاهی کردن در انجام کاری
Meaning: make less of an effort than usual
کمتر از حد معمول تلاش کردن
EXP: It’s about time you stopped slacking off and did some work. (It’s about time…)
وقتش رسیده که تنبلی را کنار بگذاری و کاری را انجام دهی. (وقتش رسیده …)
apply oneself
پشتکار داشتن _ همت کردن
Meaning: work hard with a great deal of attention for a long time
برای مدت طولانی با توجه زیاد سخت کار کردن
EXP: I’m sure you can solve the problem if you apply yourself.
مطمئنم اگر پشتکار داشته باشید می توانید این مشکل را حل کنید.
disruptive students
دانش آموزان اخلال‌گر
students who do not listen to their teacher in class
دانش آموزانی که در کلاس به معلم خود گوش نمی‌دهند
Meaning: students who do not obey rules
دانش آموزانی که از قوانین پیروی نمی‌کنند
EXP: His teacher described him as a disruptive student-always distracting other children.
معلم او را به عنوان دانش آموزی اخلال‌گر توصیف کرد -که همیشه حواس بچه های دیگر را پرت می‌کند.
unruly students
دانش آموزان سرکش (بی نظم و ترتیب)
Meaning: students who are difficult to control
دانش آموزانی که کنترل آنها دشوار است
EXP: Megan had an unruly class of adolescents on Thursday.
مگان روز پنجشنبه کلاسی متشکل از نوجوانان سرکش داشت.
act up
مسخره بازی در آوردن/ لوس بازی در آوردن
Meaning: behave badly: misbehave
بد رفتار کردن: بد رفتاری
EXP: Ricky sometimes likes to act up in class.
ریکی گاهی دوست دارد در کلاس مسخره بازی دربیاورد.
Indiscipline
بی‌نظمی
Meaning: a lack of control or obedience
عدم کنترل یا اطاعت
EXP: The coach apologised for his team’s indiscipline.
مربی به خاطر بی‌نظمی تیمش عذرخواهی کرد.
meet the demand of…
برآورده کردن تقاضای …
answer the need of…
پاسخ به نیاز …
Meaning: satisfy a certain need or desire
برآوردن نیاز یا خواسته خاصی
EXP: Economic globalization requires more culturally-competent university graduates who can meet the new market demands.
جهانی شدن اقتصاد به فارغ التحصیلان دانشگاهیِ شایسته تر به لحاظ فرهنگی نیاز دارد که بتوانند تقاضاهای جدید بازار را برآورده کنند.
be geared to sth.
هماهنگ بودن با چیزی
Meaning: be in accordance with another thing
مطابق بودن با چیز دیگری
EXP: Education should be geared to the students’ needs and abilities.
آموزش باید با نیازها و توانایی‌های دانش آموزان هماهنگ باشد.
Inform sb. about sth.
کسی را درباره چیزی مطلع ساختن
Meaning: give sb. information about sth.
به کسی درباره چیزی اطلاعات دادن
EXP: Studying geography informs us about the different kinds of relationships that develop between a particular environment and the people who live there (Cambridge IELTS 8).
مطالعه جغرافیا ما را در مورد انواع مختلف روابط ایجاد شده بین یک محیط خاص و افرادی که در آن زندگی می‌کنند مطلع می‌سازد (کمبریج آیلتس 8).
put theory into practice
نظریه ای را عملی کردن/ به اجرا در آوردن
EXP: The workshop helps students to put theory into practice. They can test their ideas or plans for practical applications there.
این کارگاه به دانش آموزان کمک می کند تا نظریه را به مرحله اجرا دربیاورند. آنها می توانند در آنجا ایده ها یا برنامه‌های خود را برای کاربردهای عملی آزمایش کنند.
first-hand experience
تجربه مستقیم (دست اول)
Meaning: experience that has been gained by doing sth. yourself
تجربه ای که با انجام کاری توسط خود فرد به دست آمده است.
EXP: By doing experiments, students acquired first-hand experience with the periodic table of the chemical elements.
دانش آموزان با انجام آزمایشات با جدول تناوبی عناصر شیمیایی تجربیات دست اولی را کسب کردند.
the responsibility for sth. falls on sb.
مسئولیت چیزی بر عهده کسی بودن
is responsible for sth.
کسی مسئول چیزی است
Meaning: someone’s duty is to do sth.
وظیفه کسی انجام کاری است.
EXP: The responsibility for educating children used to fall both on parents and on teachers.
مسئولیت آموزش کودکان سابقا بر عهده والدین و معلمان بود.
the responsibility for sth. rests with sb.
مسئولیت چیزی بر عهده کسی است
Meaning: someone’s duty is to do sth.
وظیفه کسی انجام کاری است.
EXP: The responsibility for limiting children’s access to violence on TV rests with the parents.
مسئولیت محدودکردن دسترسی کودکان به خشونت در تلویزیون بر عهده والدین است.
shirk one’s responsibilities for sth.
از مسئولیت های خود در قبال چیزی شانه خالی کردن.
Meaning: deliberately avoid doing sth. that one should do
اجتناب عمدی از انجام کاری که شخصی باید انجام دهد
EXP: Parents should not shirk their responsibilities for educating their children.
والدین نباید از مسئولیت های خود در قبال آموزش فرزندانشان شانه خالی کنند.
fulfil one’s responsibilities
انجام مسئولیت های خود
EXP: Parents should fulfil their responsibilities and monitor their children ‘s TV viewing and Internet use.
والدین باید مسئولیت های خود را انجام دهند و بر میزان تماشای تلویزیون و استفاده از اینترنت فرزندان خود نظارت داشته باشند.
deny sb. the freedom to do sth.
سلب آزادی انجام کاری از کسی
do not allow sb. to do sth .
ندادن اجازه انجام کاری به کسی
Meaning: do not give sb. the opportunity or the power to do sth.
فرصت یا قدرت انجام کاری را به کسی ندادن
EXP: There is no reason to deny students the freedom to choose subjects that interest and motivate them.
هیچ دلیلی برای سلب آزادی دانش آموزان در انتخاب موضوعات مورد علاقه و انگیزه بخش وجود ندارد.
compulsory subject
درس اجباری
Meaning: a subject that must be studied by all students
درسی که باید همه دانش آموزان آن را بخوانند
EXP: It is recognised as an important compulsory subject throughout schooling (Cambridge IELTS 8).
این درس به عنوان درس اجباری مهمی در طول تحصیل شناخته می‌شود (کمبریج آیلتس 8).
kindle someone’s interest in sth.
برانگیختن علاقه کسی به چیزی
Meaning: make someone interested in sth.
کسی را به چیزی علاقمند کردن
EXP: The students’ interest in mathematics was by Emma’s excellent teaching.
علاقه دانش آموزان به ریاضیات ناشی از تدریس عالی اِما بود.
optional subjects/courses
دروس اختیاری
Meaning: subjects/courses that may be chosen or not chosen
دروسی که می توان آنها را انتخاب کرد یا انتخاب نکرد
EXP: They believe that at the secondary level, all students should take Math and English, but other subjects can be optional.
آنها معتقدند که در مقطع متوسطه، همه دانش آموزان باید ریاضی و انگلیسی را بخوانند، اما سایر دروس می‌توانند اختیاری باشند.
There is no substitute for sb./ sth.
نبود جایگزین برای کسی یا چیزی
Meaning: sb./ sth. is irreplaceable
کسی یا چیزی غیر قابل جایگزینی است
EXP: There is no substitute for a face-to-face relationship with a caring and well-informed teacher.
هیچ جایگزینی برای یک رابطه رو در رو با یک معلم دلسوز و آگاه وجود ندارد.
distance learning
یادگیری از راه دور
Meaning: a flexible form of learning where students can study from home, work or on the move
شکلی انعطاف پذیر از یادگیری که در آن دانش آموزان می توانند از خانه، محل کار یا در حال سفر تحصیل کنند
EXP: The biggest advantage of distance learning programmes is their accessibility.
بزرگترین مزیت برنامه های یادگیری از راه دور دسترسی پذیری آنها است.
Compromise
سازش کردن/ به مخاطره انداختن
risk losing sth. important
خطر از دست دادن چیز مهمی را قبول کردن
Meaning: an agreement between two sides who have different opinions or different needs
توافق بین دو طرف که نظرات متفاوت یا نیازهای متفاوتی دارند
EXP: All classroom learning is, in fact, a compromise between the different needs of various students.
در واقع، کل یادگیری در کلاس درس سازش بین نیازهای متفاوت دانش‌آموزان مختلف است.
EXP: The modifications might compromise safety in some way (Cambridge IELTS 8)
این اصلاحات ممکن است به نوعی ایمنی را به مخاطره بیاندازد (کمبریج آیلتس 8).
a happy medium
حد وسط
Meaning: a middle position
موقعیت میانی
EXP: There is a happy medium between studying all the time and not studying at all.
میان مطالعه مداوم و اصلا مطالعه نکردن، یک حد وسط وجود دارد.
be sb.’s mentor
مربی کسی بودن
Meaning: an experienced person who gives advice to sb.
فرد با تجربه‌ای که به کسی پند می‌دهد
EXP: Freya was my teacher, my mentor and my friend.
فریا معلم، مربی و دوست من بود.
‘s peer
هم سن و سال کسی
Meaning: someone who is of the same age as sb. else
فردی که هم سن شخص دیگری است
EXP: They are entering a wider community where teachers and peers will have just as much influences as their parents do at home (Cambridge IELTS 8)
آنها وارد جامعه وسیع تری می شوند که در آن معلمان و همسالان به اندازه والدین شان در خانه تأثیر گذارخواهند بود. (کمبریج آیلتس 8).
take someone under sb. ‘s wing
کسی را زیر پر و بال خود گرفتن
Meaning: help someone, especially someone who is younger and less experienced
به کسی کمک کردن، مخصوصاً کسی که جوانتر و کم تجربه‌تر است
EXP: My mentor took me under her wing at a time when I needed her the most.
مربی من زمانی که بیشترین نیاز را به او داشتم مرا زیر بال و پر خود گرفت.
burn the midnight oil
دود چراغ خوردن
Meaning: work very late into the night
تا اواخر شب کار کردن
EXP: Abigail has to get the report finished by tomorrow, so she’ll be burning the midnight oil tonight.
آبیگیل باید تا فردا گزارش را به پایان برساند، بنابراین امشب باید تا دیر وقت کار کند.
study intensively
فشرده و زیاد مطالعه کردن
Meaning: study in a highly concentrated manner
مطالعه به صورت بسیار متمرکز
EXP: Many parents are concerned that exam-oriented education may restrict students’ creativity and cause students to study too intensively.
بسیاری از والدین نگران هستند که آموزش امتحان محور ممکن است خلاقیت دانش آموزان را محدود کرده و باعث شود که دانش آموزان به شکل بسیار فشرده ای مطالعه کنند.
مطالعه مقالات زیر پیشنهاد می شود:
