در این درس به کاربرد و کالوکیشن های argument در انگلیسی می پردازیم:
x doesn’t make any sense
X عاقلانه/منطقی نیست.
follow an argument
دنبال کردن یک بحث/ استدلال
His lecture just didn’t seem to make any sense. I couldn’t follow his argument at all. Could you?
به نظر می رسید سخنرانی او هیچ منطقی نداشت. من اصلاً نتوانستم استدلال او را دنبال کنم. تو توانستی؟
do research
انجام تحقیق
support an argument
حمایت از استدلال
I’ve spent the last week doing my research. Now I’ve got lots of facts and figures to support my argument.
من هفته گذشته را صرف انجام تحقیقات خود کرده ام. اکنون من حقایق و ارقام زیادی برای حمایت از استدلال خود دارم.
Chancellor
صدر اعظم، رئیس دانشگاه
put forward an argument
مطرح کردن/ ارائه دادن یک دلیل
raise taxes
افزایش مالیات
raise money
جمع کردن پول
put forward a persuasive / compelling argument for / against sth
مطرح کردن دلیل قانع کنندهای برای/ برعلیه
In his speech, the Chancellor put forward a very persuasive argument for raising taxes.
صدراعظم در سخنرانی خود دلیل بسیار قانع کننده ای برای افزایش مالیات ها ارائه داد.
I don’t accept the argument that + S
من این نظر را قبول ندارم که…
I don’t accept the argument that adults should always be obeyed just because they are adults!
من این نظر را قبول ندارم که همیشه باید از بزرگسالان اطاعت کرد فقط به این دلیل که بزرگسال هستند!
Hear all arguments for and against sth
شنیدن تمام نظرات موافق و مخالف با چیزی
Vote on / for / against sth
رای دادن درمورد/بهنفع/ برعلیه چیزی
Now that we have heard all the arguments for and against the proposal, I think we should vote on it.
اکنون که همه نظرات موافق و مخالف این پیشنهاد را شنیدیم، فکر می کنم باید به آن رای دهیم.
Have a compelling argument for sth.
داشتن یک استدلال قابل قبول در مورد چیزی
banning fox hunting
ممنوعیت شکار روباه
The animal rights people have a compelling argument for banning fox hunting. I’m certainly persuaded.
طرفداران حقوق حیوانات استدلال قانع کننده ای برای ممنوعیت شکار روباه دارند. من قطعاً متقاعد شدم.
X is a feeble argument against Y
X استدلال ناچیزی/پوچی/واهی/ضعیف علیه Y است.
Asylum seeker
پناه جویان
The unemployment issue is a pretty feeble argument against asylum seekers, I’m afraid.
می ترسم موضوع بیکاری استدلال ضعیفی علیه پناه جویان باشد.
The most telling argument for sth.
گویاترین دلیل برای چیزی
wearing seat belts
بستن کمربند
The most telling argument for wearing seat belts is the number of lives they save each year.
گویاترین دلیل برای بستن کمربند ایمنی، تعداد جانهایی است که هر سال نجات می دهند.
strong arguments
دلیل محکم
euthanasia = mercy killing
اتانازی/ مرگ خودخواسته
There are strong arguments for and against euthanasia.
دلایل محکم برای و علیه اتانازی وجود دارد.
I find your argument a bit woolly / thin / feeble # persuasive/ compelling / strong / convincing
به نظر من دلیل شما کمی مبهم/ ضعیف ≠ قانع کننده/ محکم است.
I find your argument a bit woolly. I’m not really convinced by it.
به نظر من استدلال شما کمی مبهم است. من واقعاً با آن قانع نمی شوم.
She is very argumentative
خیلی اهل جر و بحث است، سرش برای بحث درد میکند.
Start an argument with sb
با کسی بحثی را آغاز کردن
Pick a fight with sb
دعوا راه انداختن با کسی
Walk away
در رفتن
Walk out
جلسه را (به نشانهی اعتراض) ترک کردن
Jane’s very argumentative, so if she tries to start an argument with you, it’s best to just ignore her and walk away.
جین بسیار اهل جر و بحث است، بنابراین اگر سعی کرد با شما بحثی را آغاز کند، بهتر است او را نادیده بگیرید و در روید.
Get into a terrible argument over sth with sb
بر سر چیزی با کسی بحث شدیدی کردن
I am responsible for sth / I am in charge of sth
مسئول چیزی بودن.
We are not on speaking terms any more
ما باهم قهر هستیم.
We got into a terrible argument over who was responsible for the accident and I’m afraid we’re not on speaking terms any more.
ما در مورد اینکه چه کسی مسئول تصادف بود با هم بحث شدیدی کردیم و من می ترسم که با هم قهرکنیم.
We are on good/great/speaking terms
ما با هم آشتی هستیم / ما رابطهی خوب داریم.
I’m fed up arguing about money day after day. Let’s settle this argument once and for all. > I agree, let’s put an end to it right now.
من از بحث کردن هر روزه در مورد پول خسته شده ام. بیایید این بحث را یک بار برای همیشه حل کنیم. > موافقم، بیایید همین الان به آن پایان دهیم.
I am fed up with + sth
من از چیزی خسته شدم.
I am fed up + Ving
من از انجام کاری خسته شدم.
day after day
هر روزه
I am fed up arguing about money day after day
من از هرروزه بحث کردن در مورد پول خسته شدم.
Settle our differences
حل اختلافاتمان
Settle our disputes
حل و فصل مشاجراتمان
Let’s put an end to an argument
بیا به چیزی پایان دهیم.
Call for an end to + sth (war, dispute)
خواستار پایان چیزی شدن.
Let’s settle this argument once and for all.
بیا این بحث را یک بار برای همیشه حل کنیم.
Lose in an argument
باختن در یک بحث (دقت کنید حرف اضافه ندارد)
Win an argument
بردن یک بحث
Win an argument and lose a friend
بحث را ببر و دوستت را از دستبده.
old saying
ضرب المثل/گفته ی قدیمی
Nobody likes to lose an argument. We all want to win. But you know the old saying — win the argument and lose a friend!
هیچکس دوست ندارد در یک بحث ببازد. همه ما می خواهیم برنده شویم. اما این ضرب المثل قدیمی را می دانید – بحث را ببر و دوستت را از دستبده!
Listen to both sides of an argument before + Ving
قبل از … به هر دو طرف بحث گوش دادن
I think it’s important to listen to both sides of an argument before deciding what you think yourself.
فکر می کنم مهم است که قبل از تصمیم گیری در مورد نظر خود، به هر دو طرف بحث گوش دهید.
We had a relaxed and friendly argument about ….
ما در مورد … بحث آرام و دوستانه ای داشتیم.
We had a relaxed and friendly argument about whether people should be allowed to smoke at meetings or not. Nobody got upset.
بحثی آرام و دوستانه در این مورد داشتیم که آیا افراد اجازه دارند در جلسات سیگار بکشند یا نه. هیچکس ناراحت نشد
A decision was finally made
در نهایت تصمیمی گرفته شد…
A heated argument took place / happened
بحث بسیار شدیدی درگرفت.
Exchange angry words
رد و بدل کردن سخنان خشم آلود
A decision was finally made after quite a bit of heated argument had taken place. A number of people were upset by the angry words which were exchanged.
سرانجام پس از جر و بحث بسیار شدید، تصمیمی گرفته شد. تعدادی از افراد از سخنان خشم آلود رد و بدل شده ناراحت شدند.
To have a massive argument with sb
با کسی مشاجره شدیدی داشتن
X cleared the air
X شفاف سازی کرد
At work I had a massive argument with my boss, but it has cleared the air. There’s no longer any bad feeling between us now.
من در محل کار با رئیسم مشاجره شدیدی داشتم، اما موضوع شفاف سازی شد. الان دیگر هیچ حس بدی بین ما وجود ندارد.
X served no purpose
X بیهوده بود.
Have a pointless argument with sb over sth
با کسی بر سر چیزی بحث بیهوده داشتن
I had an absolutely pointless argument with my parents over money. It was stupid and served no purpose at all.
من با پدر و مادرم بر سر پول بحثی کاملاً بیهوده داشتم. احمقانه و بیهوده بود.
endless arguments
بحث بی پایان
They are at each other’s throats
همیشه یقه ی هم را میگیرند.
They have endless arguments. They’re always at each other’s throats I’m surprised they’re still talking. If you have time, go back and underline all the important collocations in all the exercises in this unit.
آنها بحث های بی پایان دارند. آنها همیشه یقهی هم را میگیرند، من تعجب می کنم که آنها هنوز هم صحبت می کنند.
Get involved in an argument = get into an argument
درگیر/ وارد بحث شدن، در بحثی شرکت کردن
Sorry I’m late. I got involved in an argument with the taxi driver over politics!
ببخشید دیر آمدم. بر سر سیاست با راننده تاکسی درگیر بحث شده بودم!
End up + Ving / in + NP
درنهایت کار به جایی کشیدن
He ended up in prison / doing sth.
آخر کارش به زندان / انجام کاری کشید.
Sit on a fence = listen to both sides of an argument
بی طرف ماندن= به هر دو طرف بحث گوش دادن
People who always try to see both sides of an argument often end up sitting on the fence.
افرادی که همیشه سعی می کنند هر دو طرف بحث را درنظر بگیرند، اغلب در نهایت بی طرف می مانند.
There is a flaw/ defect in your argument
نقصی در استدلال شما وجود دارد.
If your argument is not quite right, we say ‘there’s a flaw in your argument’.
اگر استدلال شما کاملاً درست نباشد، می گوییم “در استدلال شما نقصی وجود دارد”.
نکته: برای اینکه هنگام بحث منطقی بهنظر برسید، می توانید یکی از موارد زیر را بگویید:
I can see your argument.
من منطق شما را میفهمم.
I can see where you’re coming from.
میدانم منظور شما چیست.