فرق بین seek، search، find
در انگلیسی کلماتی هستند که مترادف به شمار میروند و معنای یکسانی دارند. سه کلمه که بیشتر مردم هنگام استفاده از آنها سردرگم میشوند seek، search و find است. هر کدام از آنها کاربرد خاصی در زبان انگلیسی دارند. در این مقاله در مورد تفاوت بین seek، search و find اطلاعاتی کسب میکنید، پس تا انتها همراهمان بمانید.
کاربرد های search
برای دانستن تفاوت بین seek، search، find، باید با کاربرد هر کدام آشنا شوید. در زیر کاربرد های search را لیست کرده ایم:
1. search به معنای جستجو
برای جستجوی چیزی در مکانی بکار می رود. این کلمه از نظر گرامری فعل بهشمار میرود و در زمان حال استفاده میشود، گذشته و قسمت سوم آن به حالت searched نوشته میشود. از نظر گرامری متعدی است و به مفعول نیاز دارد. همچنین یک عبارت اسمی نیز بهعنوان مفعول آن میتوان در نظر گرفت.
به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد آن بیشتر آشنا شوید.
Police searched for clues in the area.
پلیس برای سرنخها منطقه را جستجو کرد.
He has been searching his key all day.
او تمام روز در حال جستجوی کلید خود بود.
He searched her face, hoping to see some glimmer of emotion.
صورت او را جستجو کرد، به این امید که درخششی از احسساسات را ببیند.
I search everywhere but cannot find my book.
همه جا را میگردم و کتاب خود را پیدا نمیکنم.
2. کاربرد دیگر search، تلاش برای پیداکردن شخصی یا چیزی است
به مثالهای زیر توجه کنید:
I’ve searched my bedroom but I couldn’t find my watch.
اتاق خوابم را گشتم، اما ساعتم را پیدا نکردم.
He searched in his pockets for some change.
در جیبهایش دنبال پول خرد گشت.
Police are still searching the woods for the missing girl.
پلیسها همچنان در جنگل برای یافتن دختر گمشده جستجو میکنند.
نکته: توجه داشته باشید اگر پلیس کسی را بازرسی میکند، در لباسها و کیفهای او نگاه میکند تا ببیند آیا او چیز غیر قانونی مانند مواد مخدر پنهان کرده است یا خیر، از فعل search استفاده میشود.
They were searched at the airport.
آنها در فرودگاه مورد بازرسی قرار گرفتند.
3. یکی دیگر از مواقعی که باید از search در جمله استفاده کنید، تلاش برای یافتن پاسخ برای یک مشکل است
مثال:
Doctors are still searching for a cure.
پزشکان همچنان دنبال درمان هستند.
4. اگر در اینترنت یا کامپیوتر دنبال اطلاعات هستید، از فعل search استفاده کنید
مثال:
She searched the internet for information about the area.
او برای اطلاعات در مورد ناحیه در اینترنت جستجو کرد.
5. برای با دقت دنبال چیزی یا کسی گشتن یا بررسی یک مکان خاص از search استفاده میشود
مثال:
She is searching her notebook to find her phone number.
او دفترچه خود را جستجو میکند تا شماره او را پیدا کند.
The police searched the woods for the missing boy.
پلیس جنگل را برای پسر گمشده جستجو کرد.
He searched in his pockets for some change.
او در جیبش دنبال پول خرد گشت.
The detectives searched the house, but they found no sign of the stolen goods.
کارآگاهان کل خانه را جستجو کردند، اما هیچ اثری از وسایل گمشده پیدا نکرند.
کاربرد های find
کلمه بعدی که بسیار شبیه آن است، find است. وقتی در زمان حال بخواهید آن را استفاده کنید، find است. زمان گذشته و قسمت سوم فعل found است. این فعل متعدی است و به یک مفعول نیاز دارد. در زیر کاربرد های find را لیست کرده ایم:
1. find به معنی کشفکردن، فهمیدن، احساسکردن یا آگاهشدن از چیزی است.
مثال:
I have found a good restaurant near the office.
من رستوران خوبی را نزدیک اداره پیدا کردم.
I found my glasses under the table.
من عینکهایم را زیر میز پیدا کردم.
He found great comfort in his work.
او در کارش راحت است.
I often find myself thinking about her.
من اغلب متوجه میشوم دارم در مورد او فکر میکنم.
2. کاربرد دیگر find، فکر کردن و حسکردن در مورد شخص یا چیزی است.
مثال:
Do you find John difficult to talk to?
آیا احساس کردید صحبت کردن با جان سخت است؟
She doesn’t find it easy to talk about her problems.
صحبتکردن درباره مشکلاتش برای او آسان نیست.
I find living in the city very stressful.
متوجه شدم زندگیکردن در شهر خیلی استرسزا است.
3. دیگر کاربرد find، برای صدور حکم در دادگاه حقوقی است.
مثال:
The jury found him guilty of the murder.
هیئت منصفه قاتل را گناهکار دانست.
4. اگر اطلاعاتی نیز پیدا میکنید باید از فعل find استفاده کنید.
مثال:
The study found that, men who took an aspirin a day have fewer heart attacks.
مطالعه نشان داد مردانی که روزانه آسپرین مصرف میکنند، حملات قلبی کمتری دارند.
5. اگر متوجه شوید که با کسی رابطه نزدیک و محبتآمیزی دارید، از فعل find استفاده کنید.
مثال:
Ellen found Sasha, and married him.
الن ساشا را پیدا کرد و با او ازدواج کرد.
6. اگر در چیزی موفق شوید، از find استفاده میکنید:
مثال:
I have only managed to find part-time work which doesn’t pay enough like what I was earning before.
من فقط موفق به یافتن کار پارهوقت شدهام که به حد شغل قبلی دستمزد نمیدهد.
7. برای پیداکردن جواب نیز باید از find استفاده کنید.
مثال:
As yet we haven’t found an answer to the question of what to do when he retires.
تابهحال ما جوابی پیدا نکردهایم که بعد از بازنشستگی او چهکار کنیم.
کاربرد های seek
کلمه بعدی که بسیار به آنها شباهت دارد، seek است. این نیز یک فعل است و شکل گذشته و قسمت سوم آن sought است. در زیر کاربرد های seek را لیست کرده ایم:
1. seek به معنی جستجوی چیزی است که حضور فیزیکی ندارد.
همچنین این فعل به معنای تلاش برای یافتن یا بهدست آوردن چیزی است. معمولا هنگام صحبت در مورد جستجوی شغل، اطلاعات یا کمک از آن استفاده میشود. از نظر گرامری نیز همیشه متعدی است و یک عبارت اسمی را میگیرد که نشاندهنده چیزی است و دنبال آن مفعول میآید. مثال:
Are you actively seeking job?
آیا فعالانه دنبال کار میگردی؟
I think it’s time we seek legal advice.
فکر میکنم زمان آن رسیده است که دنبال نصیحت قانونی باشیم.
The company is seeking new ways to improve services.
شرکت دنبال راههای جدیدی برای بهتر کردن خدمات است.
2. Seek برای درخواست مشاوره، کمک، تایید و اجازه نیز استفاده می شود
مثال:
I was expelled from school and forced to seek work.
از مدرسه اخراج شدم و مجبور شدم دنبال کار بگردم.
You should seek compensation.
شما باید دنبال جبران باشید.
If symptoms persist seek medical attention.
در صورت تداوم علائم به پزشک مراجعه کنید.
He had actively sought a pardon from the president.
او فعالانه از رئیسجمهور درخواست عفو کرده بود.
3. دیگر کاربرد seek، به معنی تلاشکردن است.
They sought to reassure the public.
آنها دنبال اطمیناندادن به مردم بودند.
اطلاعاتی بیشتر در مورد seek و تفاوت آن بین find و search
به مثالهای زیر توجه کنید تا بهتر متوجه شوید seek را چه موقع استفاده کنید.
They have had to seek work as laborers.
آنها مجبور شدهاند بهعنوان کارگر دنبال کار باشند.
Four people who sought refuge in the Italian embassy have left voluntarily.
چهار نفری که به سفارت ایتالیا پناهنده شده بودند، داوطلبانه آنجا را ترک کردهاند.
Candidates are urgently sought for the post of Conservative party chairman
برای پست ریاست حزب محافظه کار فورا دنبال نامزدها میگردند.
The prosecutors have warned they will seek the death penalty.
دادستانها هشدار داده اند که دنبال مجازات اعدام خواهند بود.
Hemophiliacs are seeking compensation for being given contaminated blood.
بیماران هموفیلی به علت دادن خون آلوده دنبال غرامت هستند.
Always seek professional legal advice before entering into any agreement.
همیشه قبل از انعقاد هر قراردادی از مشاوره حقوقی حرفهای استفاده کنید.
On important issues, they seek a second opinion.
در مورد مسائل مهم دنبال نظر دوم هستند.
The couple have sought help from marriage guidance counsellors.
زوجین از مشاوران راهنمایی ازدواج کمک گرفتهاند.
اطلاعاتی بیشتر در مورد تفاوت بین seek، search، find
تفاوت دیگری که فعل search، find و seek دارد، از لحاظ گرامری است. به این معنا که اگر بخواهید فعل seek و find را به شکل گذشته بنویسید، باید از sought و found استفاده کنید و این دو فعل بیقاعده هستند. درحالیکه فعل search باقاعده است و برای تبدیل آن به زمان گذشته تنها به آن ed اضافه میکنید و فعل به searched تبدیل میشود.
سخن نهایی
در انگلیسی کلمات بسیاری وجود دارند که بعضی از آنها یک معنی را میدهند و مترادف هم هستند، اما نمیتوانیم در هر جملهای آنها را به کار ببریم. هر کدام قواعد خاصی برای نوشتن دارند. مثلا بعضی از آنها با مفعول میآیند، اما بعضی دیگر به مفعول نیازی ندارند. در این مقاله سعی کردیم اطلاعاتی در مورد تفاوت بین seek، search و find در اختیار شما قرار دهیم، امیدوار هستیم مفید باشد.