مورد 2: وقتی در مورد چیزها به طور کلی صحبت میکنیم، معمولاً از یک اسم جمع یا غیرقابل شمارش استفاده میکنیم که هیچ حرف تعریفی ندارد.
Water boils at 100 degrees.
آب در دمای 100 درجه به جوش میآید.
Bears sleep a lot in winter.
خرسها در زمستانها بسیار میخوابند.
مورد 3: هنگام نشان دادن مقدار نامشخص و محدودی از یک اسم قابل شمارش یا غیرقابل شمارش، از «some» استفاده میکنیم.
would you like to have some coffee tonight with me?
دوست داری امشب با من قهوه بخوری؟
Would you like me to add some sugar to your tea? Because it is very bitter.
آیا میخواهید مقداری شکر به چایتان اضافه کنم؟ چون خیلی تلخ است.
مورد 4: ضمایر ملکی مانند his, my, our, its, her و them میتوانند به ما در فهم اینکه دربارۀ چیزهای مشخص یا غیر مشخص صحبت میکنید، کمک کنند. همانطور که فهمیدیم حروف تعریف نیست قابلیت شناسایی دارند؛ اما اگر ضمایر ملکی و حروف تعریف را همزمان با یکدیگر استفاده کنیم باعث گیج شدن مخاطب میشوند. حروف تعریف نباید به همراه ضمایر ملکی استفاده شوند.
Why did you use the my phone?
Why did you use the phone?
چرا از تلفن استفاده کردی؟
Why did you use my phone?
چرا از تلفن من استفاده کردی؟
He has already eaten the my food several times.
He has already eaten the food several times.
او تا حالا چندین بار غذا را خورده است.
He has already eaten my food several times.
او تا حالا چندین بار غذای من را خورده است.
البته شایان ذکر است که به همراه هیچکدام از تعیین کنندهها (determiners) یا نشانگرها (markers) مانند: this, that, these, those, my, his, her, your, our, their, its, any, either, each, every, many, few, several, some, all و … از حروف تعریف استفاده نمیکنیم.
Every the student
Every a student
The every student
A every student
Every student
هر دانشآموز
The student
دانشآموز
A student
یک دانشآموز/ دانشآموزی
مورد 5: زمانی که اسم به ایدهای انتزاعی (abstract ideas) اشاره دارد، نیازی به آوردن حرف تعریف نیست.
The Creativity is increasing the productivity of the gray cortex of the brain.
Creativity is increasing the productivity of the gray cortex of the brain.
خلاقیت عبارت است از افزایش بهرهوری از قشر خاکستری مغز.
Will you go out to a dinner with me tonight?
Will you go out to dinner with me tonight?
امشب به صرف شام با من بیرون میآیی؟
مورد 6: زمانی که یک اسم قابل شمارش عام یا غیر اختصاصی باشد، از هیچ حرف تعریفی استفاده نمیشود.
I bought new socks from the store.
من جورابهای جدیدی از فروشگاه خریدم.
Apes have big noses which makes them ugly.
بوزینهها بینیهای بزرگی دارند که آنها را زشت میکنند.
البته برای جملۀ دوم موارد زیر نیز صدق میکند و هرسه یک معنا را منتقل میکنند؛ اما تاکید آنها متفاوت است:
The ape has a big nose which makes them ugly.
An ape has a big nose which makes them ugly.
یک بوزینه/ بوزینه بینی بزرگی دارد که آن را زشت میکند.
Apes have big noses which makes them ugly.
بوزینهها بینیهای بزرگی دارند که آنها را زشت میکنند.
*هر سه جمله یک معنی را با تأکید کمی متفاوت بیان میکنند. جملۀ اول یک بوزینه را به عنوان نماینده همۀ شیرها در نظر میگیرد و سپس ادعای خود را دربارۀ آن نماینده بیان میکند. جملۀ دوم در واقع بیان میکند که هر بوزینه را که دوست دارید از همۀ انوع بوزینهها در نظر بگیرید و آنچه دربارۀ آن میگویید دربارۀ همه بوزینههای دیگر صادق خواهد بود. جملۀ سوم مستقیماً ادعای خود را دربارۀ همۀ بوزینهها بیان میکند. این سومین کاربرد احتمالاً رایجترین است. هر کدام از آنها که در جملۀ شما بهترین به نظر میرسد را انتخاب کنید.